همه‌چیز درباره سندرم ایمپاستر

همه چیز درباره سندروم ایمپاستر

پیش از اینکه موضوع سندروم ایمپاستر را باز کنیم، چند لحظه روی این سوال فکر کنید:

  • در سخت‌ترین امتحانت، بالاترین نمره را گرفته‌ای اما فکر میکنی کاملا شانسی این اتفاق افتاده؟
  • به تازگی مدیر قسمتی از شرکت شده‌ای، اما فکر میکنی شایسته‌ی مدیر شدن نیستی؟
  • در چند ماه اخیر توانسته‌ای پروژه‌های خوبی بگیری اما فکر میکنی اتفاقی بوده؟

شاید عجیب یا مسخره به نظر بیاید اما وقتی با پشتکار و تلاش خودت به جایی میرسی و فکر میکنی کاملا شانسی یا اتفاقی به آن درجه رسیده‌ای، دچار سندرم ایمپاستر شده‌ای!

به خودت افتخار کن که اینجا هستی! چون این سندرم به بیماری افراد موفق مشهور است. پس تو حتما موفقیت مهمی در زندگی‌ات کسب کرده‌ای که الان اینجا هستی. اگر نمیدانی باید با این افکار یا باورها چطور برخورد کنی یا اصلا از کجا آمده‌اند و ذهنت را مشغول کرده‌اند، با من همراه شو تا با این سندرم بیشتر آشنا شوی. خودت را بیشتر بشناسی و قدم به قدم برای مقابله با این موجود عجیب آماده شوی.

همه افراد گاهی احساس می‌کنند که ایمپاستر هستند و این اشکالی ندارد!

   افرادی که به سندرم ایمپاستر مبتلا می‌شوند.

  سایر افرادی که به سندرم ایمپاستر مبتلا می‌شوند.

  به معنای واقعی کلمه هر فرد دیگری که در این دنیا زندگی می‌کند هم به سندرم ایمپاستر مبتلا می‌شود.

درصد ابتلای افراد به سندروم ایمپاستر

سندروم ایمپاستر چیست؟

به گفته تعریف ویکی پدیا:

سندروم ایمپاستر یک پدیده روانی است که در آن افراد نمی‌توانند موفقیت‌هایشان را بپذیرند. بر خلاف آنچه شواهد بیرونی نشان می‌دهد که فرد با رقابت و تلاش به موفقیت رسیده، خود فرد تصور می‌کند که لیاقت موفقیت را ندارد و فریب‌کار است.

بسیاری از افراد باهوش، توانمند و موفق با اینکه موفقیت‌های زیادی کسب میکنند، نسبت به خودشان احساس رضایت ندارند و از موفقیت‌های خودشان لذت نمیبرند. ایمپاسترها باور دارند که این موفقیت‌ها نه بر اساس توانایی و تلاش، که بر حسب شانس، طلسم، خطاهای کامپیوتری و هر چیزی غیر از توانایی آنها شکل گرفته. آنها فکر می‌کنند هر لحظه ممکن است دستشان رو بشود و همه متوجه حقه‌بازی و فریب آنها شوند.

این افراد حتی بعد از اینکه کاری که به آنها سپرده شده را به نحو احسن انجام می‌دهند، باز هم احساس بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی می‌کنند و عمیقا باور دارند که این لیاقت را اتفاقی بدست آوردند.

 

تعریف سندروم ایمپاستر

سندروم ایمپاستر به شکل غیرقابل باوری بسیار رایج است و ۷۰ درصد آدم‌ها حداقل یکبار در زندگی این احساس را تجربه می‌کنند. مخصوصا زمانی که شغل جدیدی را شروع می‌کنند یا آغازگر کاری هستند.

معمولا افرادی که در کودکی به آنها گفته می‌شود: چقدر باهوش و خارق‌العاده هستند، بیشتر در معرض این مشکل هستند. این افراد وقتی بزرگ شده و با انبوهی از سوالات و مسائل مواجه می‌شوند که پاسخی برای آن ندارند، کم‌کم متوجه می‌شوند خیلی هم خاص و باهوش نیستند. هچنین گاهی اوقات هیچ‌چیز نمی‌دانند و احساس می‌کنند اطرافیان خود را فریب داده‌اند.

سندروم ایمپاستر چیست

شش ویژگی اصلی ایمپاسترها

  1. فکر می‌کنند اطرافیان توانایی‌های آنها را بسیار بیشتر از آنچه واقعا هست میبینند، در حالی که واقعا توانایی آنها بسیار کمتر است. به همین دلیل به شدت می‌ترسند که دست‌شان رو شود و به عنوان یک کلاه‌بردار شناخته شوند.
  2. به طور همیشگی دستاورد‌های خود را با مواردی مقایسه می‌کنند که بسیار بیشتر از توانایی و مهارت آنهاست و به همین دلیل موفقیت‌ها و دست‌آورد‌های خود را بی‌ارزش می‌دانند.
  3. هر چقدر که اطرافیان به آنها بازخورد مثبت بدهند و موفقیت‌های آنها را ستایش کنند، باز هم ایمپاسترها باو دارند که کار خاصی انجام نداده‌اند و همه توانایی انجام این کارها را داشتند.
  4. به شدت به دیگران بی‌اعتماد هستند و یکی دیگر از دلایلی که بازخورد‌های مثبت افراد را نمیپذیرند، بی‌اعتمادی آنهاست.
  5. دلیل موفقیت‌های خود را تنها شانس و اتفاق می‌دانند.
  6. گاهی بسیار اهمال‌کار می‌شوند و گاهی آمادگی بیش از حد برای کاری پیدا می‌کنند که باعث اضطراب بسیار می‌شود.

چرخه سندروم ایمپاستر

خصوصیات روان شناختی افراد مبتلا به سندروم ایمپاستر

ایمپاسترها وجهه‌های مشترکی با کمال‌گراها دارند و همیشه در حال ارزیابی عملکرد خودشان با دید منفی هستند؛ به همین خاطر آسیب‌هایی که این دو گروه از افراد میبینند مشابهت دارد. 

بعضی از خصوصیات روان شناختی افراد مبتلا به سندروم ایمپاستر شامل این موارد هستند. شما بیشتر کدام موارد را دارید؟

  • -اضطراب بالا و همیشگی
  • -ترس از شناسایی شدن
  • -عزت نفس پایین
  •  -درونگرایی
  • -احساس بیکفایتی
  •  -کم‌حوصلگی
  • -احساس خودتردیدی
  • -داشتن دردهای روانی،تنی
  • –  احساس گناه
  •   کمال گرایی
  • –  شرمساری و ندامت
  • –  ترس از ارزیابی منفی
  • –  بهداشت روانی پایین
  • –  حساسیت نسبت به انتقاد
  •  تعارض بین حقارت و برتری طلبی
  • –  ترس از رو شدن دست

سندرم ایمپاستر چه انواعی دارد؟

سندروم ایمپاستر انواع مختلفی دارد. در افراد ممکن است به یک شکل نمود پیدا نکند. معمول ترین انواع آن شامل این ۵ مورد است:

  1. کمال‌گرا

می‌دانیم که کمال‌گرایی در هر کاری، نگاهی غیرواقع‌بینانه است. با این حال افراد کمال‌گرا وقتی کار‌های سخت و مهمی را با موفقیت به نتیجه می‌رسانند، به ریزترین اشتباهات خود انتقاد‌های شدید می‌کنند. آنها از اینکه نتوانسته‌اند آن کار را در حد کمال انجام دهند، احساس شکست می‌کنند.

در حالت دیگر کمال‌گرا‌ها به این دلیل که نمی‌توانند کاری را به تازگی می‌خواهند شروع کنند به نحو احسن انجام دهند، از شروع آن کار صرف‌نظر می‌کنند. مقاله «کمال گرایی، ترمزی برای حرکت و پیشرفت» دقیقا راجع به همین موضوع برای شما نوشته شده است.

  1. نابغه‌ذاتی

این افراد باور دارند افراد شایسته می‌توانند با کمترین تلاش و سختی هر آنچه می‌خواهند انجام دهند و به هر چیزی می‌خواهند برسند. به همین دلیل وقتی در حال یادگیری مهارت جدیدی هستند یا در کاری با سختی مواجه می‌شوند، احساس شکست و خجالت می‌کنند و فکر می‌کنند آنها شایستگی لازم را ندارند.

  1. فردگرای خشن یا تک‌رو

این افراد باور دارند که می‌شود به تنهایی و کاملا مستقل به موفقیت‌های بسیار رسید. آنها با توجه به باور خود از هیچ کسی کمک نمی‌گیرند یا به اطرافیان خود اجازه حمایت نمی‌دهند. این افراد فکر می‌کنند اگر حمایت یا کمکی درخواست کنند توانایی‌های خودشان را زیر سوال برده‌اند و یک شکست خورده به تمام معنا هستند.

  1. متخصص

این افراد با وجود تخصص و مهارت بسیاری که در کار خود دارند، فکر می‌کنند باید هر آنچه در مورد تخصص آنها در دنیا وجود دارد را بدانند. متخصص‌ها فکر می‌کنند اگر از آنها سوالی شود که پاسخ آن را ندانند یا به خاطر نیاوردند، یک شکست خورده هستند و یا خود را کلاه‌بردار می‌دانند.

  1. ابر قهرمان

این افراد باور دارند در هر نقشی که در زندگی دارند از همسر بودن، مادر بودن تا دوست یا همسایه بودن باید هر آنچه در توان دارند صرف کنند و بهترین خود در تمام نقش‌ها باشند. آنها اگر نتوانند دوست خوبی یا مادر خوبی در همه شرایط باشند، احساس بی‌کفایتی می‌کنند و خود را مسئول می‌دانند. همچنین سعی می‌کنند  کارهای بیشتری برای فرد مقابل انجام دهند و به خوبی هر چه تمام ایفای نقش کنند.

انواع سندروم ایمپاستر

آیا واقعا درگیر سندروم ایمپاستر هستید؟

افراد مبتلا به سندروم ایمپاستر هر چه موفقیت‌های بیشتری کسب می‌کنند، احساس ایمپاستر درون آنها بیشتر و بیشتر می‌شود.

افرادی که احساس می‌کنند ایمپاستر هستند، در واقع هرگز ایمپاستر نیستند. اگر به توانایی و استعدادهای خود شک کرده‌اید، این شک کردن به معنای ایمپاستر بودن نیست. بلکه افرادی واقعا از این سندرم رنج می‌برند که به شدت باهوش، توانمند و متفکر هستند اما خودشان به این باور نرسیده‌اند.

این در حالی است که ما می‌دانیم چه توانایی‌هایی داریم و می‌دانیم نسبتا باهوش یا توانمند هستیم و می‌توانیم این ویژگی‌ها را توصیف کنیم. اما ایمپاستر‌ها وقتی می‌خواهند خود و توانایی‌هایشان را توصیف کنند، استعداد عجیبی در بی‌اهمیت شمردن یا اصلا به حساب نیاودن توانایی‌ها و دستاورد‌هایشان دارند. علاوه بر این آنها موفقیت‌های خود را به اشتباه و بر اساس شانس و اتفاق توصیف می‌کنند.

خطر سندرم ایمپاستر در انتظار این ۸ گروه

  1. فردی که به سرعت به موفقیت رسیده‌ است:

«فروشنده‌ای که بیشترین فروش را داشته است»

«نویسنده‌ای که پرفروش‌ترین کتاب را داشته است»

این افراد فکر می‌کنند چطور توانستند این موفقیت بزرگ را به دست آورند و چگونه می‌توانند دوباره به چنین موفقیتی دست پیدا کنند؟

یک مقاله با عنوان ترس از موفقیت در وبلاگ داریم که قطعا برایتان جذاب است. حتما آن را هم مطالعه کنید.

  1. اولین فردی که در خانواده به موفقیت بزرگی رسیده است:

اولین فردی که در یک نژاد یا خانواده به موفقیت می‌رسد، بار سنگینی از طرف خانواده، اطرافیان یا اجتماع بر روی آنها هست.

  1. فردی که پدر و مادر بسیار موفقی دارد:

افرادی که والدین آنها دستاورد‌های زیادی داشته باشند، فرزندان آنها حتی پس از رسیدن به موفقیت‌های بسیار تردید دارند. این فرزندان نمی‌دانند که به علت توانایی‌های خودشان به این موفقیت‌ها دست پیدا کرده‌اند یا به خاطر شهرت و موفقیت والدین‌شان؟

  1. فردی که در میان جمعی بزرگ ویژگی منحربه‌فردی دارد:

زمانی که شما تنها فرد موفق در یک رشته یا تنها زن یگ گروه باشید، چشم تمام افراد به شماست و این موضوع باعث فشار زیادی روی شما می‌شود. همه‌ی ما می‌دانیم که این تحت فشار زیاد بودن بسیار سخت است و ممکن است باعث تردید یا منجر به تظاهر کردن می‌شود.

  1. فردی که شغلی دارد که برای جنسیت او غیرمعمول است:

وقتی شما به کاری مشغول می‌شوید که به طور معمول هم‌جنس‌های خودتان در آن فعالیت ندارند، بیشتر در معرض سندرم ایمپاستر هستید.

  1. فردی که تنها کار می‌کند:

اگر شما به تنهایی کار می‌کنید چون هیچ سنجش و ارزیابی از سمت فرد دیگری روی شما نیست، ممکن است معیارهای بسیار سختگیرانه‌ای برای خود بگذارید. این معیار‌ها باعث تشدید کمال‌گرایی و ایمپاستر شما خواهدشد.

  1. فردی که کارهای خلاقانه انجام می‌دهد:

در تعدادی از مشاغل احتمال احساس سندرم ایمپاستر برای افراد بیشتر وجود دارد. افرادی که مداوم باید ابتکار عمل به خرج دهند، همیشه نگران این هستند که چقدر می‌توانند در عمل جدید موفق باشند.

  1. دانش‌آموزانی که در معرض سندروم ایمپاستر هستند:

دانش‌آموزان در سنجش سندروم ایمپاستر بالاترین نمرات را به خود اختصاص می‌دهند. آنها به دلیل امتحان‌های هفتگی و مداوم، آزارگر و پر از اضطراب همیشه در تنش هستند که امتحان بعدی رو خوب می‌دهند؟ می‌توانند مانند گذشته نمرات خوب بگیرند؟

نشانه های سندروم ایمپاستر

تاثیرات دوران کودکی بر سندروم ایمپاستر

ترکیب چند عامل می‌توانند باعث ایجاد این احساس‌های مخرب و فریبکارانه شود. اما موارد زیر در دوران کودکی شما می‌تواند باعث تشدید شدن این سندرم شود.

  • مقایسه شما با هم‌سن و سالان، دوستان یا خواهر و برادر
  • فشار بیش از اندازه والدین برای گرفتن نمرات بالا در مدرسه
  • کنترل‌گری شدید والدین
  • تاکید معلم‌ها و والدین روی هوش بسیار بالای شما
  • انتقاد‌های از شدید از کوچک‌ترین اشتباهات شما

فشار بیش‌ از اندازه بر روی کودکان برای موفقیت تحصیلی ممکن است عامل بسیار موثری در ایجاد این سندرم در بزرگسالی آنها باشد. به عنوان مثال دانش‌آموزی که در دوران دبستان و دبیرستان با گفتن معلم و والدین به این باور رسیده که هوش بسیار بالایی دارد، ممکن است با ورود به دانشگاه و در مواجهه با درس‌های سنگین‌تر و سخت‌تر به باور خود شک کند. این دانش‌آموز ممکن است فکر کند که همکلاسی‌های او عملکرد بسیار بهتری دارند.  او هر چه تلاش می‌کند نمی‌تواند به جایگاه مورد نظرش برسد و از موفقیت‌هایش هیچ لذتی نمی‌برد.

زنان، بیش از مردان به سندروم ایمپاستر دچارند!

باز هم کلیشه‌های جنسیتی! نقش‌ها و کلیشه‌های جنسیتی حتی در انواع سندرم‌ها نیز وارد شده و قابل انکار نیست! اکثریت افراد این گروه را زنان تشکیل می‌دهند، زنان به دلیل نقش‌های جنسیتی، موفقیت را در تضاد با زنانگی خودشان میدانند.

همه انسان‌ها در لحظه‌ی تولد با توانایی‌های ذاتی مثل استقلال، شجاعت، جسارت و… به دیا می‌آیند. اما دخترها برای انتخاب بین نقش‌های زنانه‌ی خود مثل «همسر بودن، مادر بودن و اتکا به دیگران» و «داشتن موفقیت مالی، شغلی، تحصیلی» در تعارض هستند. به همین دلیل زنان بیشتر از مردان درباره‌ی توانمندی‌های خود شک و تردید دارند. بی‌شک فرهنگ هر کشور نقش بسیاری بر این موضوع می‌گذارد.

تعبیر ایمپاسترها از موفقیت‌های خود

افرادی که دچار سندروم ایمپاستر هستند معمولا به موفقیت‌های خود اینطور نگاه می‌کنند:

  • خوش‌شانسی و تقدیر

«فقط‌ شانس آوردم»، «خوش‌شانسی بود»

این افراد موفقیت خود را به حساب سرنوشت میگذارند و اعتقاد دارند ممکن است یکبار در زندگی شانس آورد اما به این معنی نیست که همیشه همین قدر خوش‌شانس باشد.

  • سنجش زمان

«من در مکان و زمان درستی قرار داشتم»، یا «ستاره بخت در وضعیتی مطلوب قـرار داشـت»

شانس با زمانبندی رابطه نزدیکی دارد واز نظر این افراد زمانبندی یکی از دلایل موفقیت نیست، بلکه همه‌چیز است.

  • شخصیت جذاب و شوخ‌طبع

فروشنده:«اگر مشتری‌ها را بخندانم آنها متوجه نمی‌شوند، من در مورد آن چیزی که به آنها فروخته‌ام منظوری نداشتم.

داشتن شخصیت جذاب و شوخ‌طبع یکی از بهانه‌های این افراد است.

  • سادگی کار

«اگر من تونستم این کار را انجام بدم، پس همه میتوانند.»

این افراد اگر توانایی انجام کاری را به صورت موفقیت‌آمیز داشته باشند، نتیجه می‌گیرند آن کار دشوار نیست.

  • معیار‌های پایین

«من نمی‌خواهم به گروهی تعلق داشته باشم که من را به عنوان عضوی از گروه بشناسند»

این افراد تصور می‌کنند، برای عضویت در گروهی که به آن احساس تعلق دارند، شایستگی لازم را ندارند.

  • کمک اشخاص دیگر«کسی به من کمک کرد»، «من آشنا داشتم»

این افراد دستاورد‌های خود را به مهربانی دیگران، کمک افراد غریبه یا موارد مشابه نسبت می‌دهند.

۳  گام اصلی برای درمان سندروم ایمپاستر

۱. آگاهی نسبت به مشکل: 

راه درمان هر مشکل آشنایی دقیق و آگاهی نسبت به موضوع است. پس اگر شما یک ایمپاستر هستید، شناخت و آگاهی از دو مقوله‌ی احساسات و واقعیت برای شما بسیار کلیدی است. بعضی از افراد فکر و ذهنیت خود را باور می‌کنند، اینگونه که اگر احساس می‌کنند احمق هستند، نتیجه می‌گیرند واقعا احمق هستند و در این چاه تیره و تار افکار خود غرق می‌شوند. وقتی به درک و شناخت از احساسات خود برسید، می‌توانید بلافاصله به آنها غلبه کنید و از این افکار سمی جلوگیری کنید.

برای اطلاعات بیشتر در این زمینه می‌توانید کتاب‌های زیر را بخوانید. البته اگر زمان یا حوصله خواندن کتاب ندارید، کتاب‌های صوتی این دو کتاب داخل اپلیکیشن طاقچه هست.

کتاب همه فن‌حریف شدن در احساسات: دانلود و خرید کتاب از طاقچه

کتاب هنر شفاف اندیشیدن: دانلود و خرید کتاب از طاقچه

راهکار: برای شناخت بیشتر خودتان می‌توانید افکار، احساسات و ذهنیت خود را یادداشت کنید و نگه‌دارید. پس از مدتی که هیجانات و احساسات شما فروکش کرد به سراغ یادداشت‌های خود بروید و نوشته‌های خود را با آنچه حقیقت دارد مقایسه کنید. اینگونه می‌توانید افکار خود را متعادل کنید.

۲. تعریف و تمجید دوستان خود را بپذیرید

آنها دوستان قابل اعتماد و خوب شما هستند و دلیلی برای تعریف و تمجید دروغین ندارند. پس تعریف و تمجید آنها را پذیرا باشید و حتما دو یا سه نفر از افراد مورد اطمینان خود را در جریان افکار و احساساتتان قرار دهید و با آن‌ها روراست باشید.

ارتباط‌های خود را با دیگران حفظ کنید و غار تنهایی خود نمانید. ارتباط با دیگران به شما در دیدن واقعیت‌ها کمک می‌کند و احساس تنهایی را در شما کاهش می‌دهد.

۳. جدا کردن واقعیت از احساسات

اگر مرحله‌ی دو و سه را به درستی پشت‌سر گذاشته باشید حالا می‌تواند با شناخت از توانایی‌ها، احساسات و واقعیت، آنچه واقعا اتفاق افتاده و حقیقت دارد را از احساسات و ذهنیت خود جدا کنید. (این کار نیاز به تمرین مداوم دارد و اینکه مداوم به خود این موضوع را یادآوری کنید، پس اگر بعد از یک یا دوبار ناکامی در این تمرین انگیزه خود را از دست ندهید و ادامه بدهید.)

جمع بندی:

درمان سندروم ایمپاستر

برای رسیدن به موفقیت و موفق ماندن نیاز نیست به کمال برسیم و در حقیقت رسیدن به کمال غیر‌ممکن است. پس به جای ارزیابی خود با دیدگاه منفی و تاریک با خود مهربان‌تر باشید. خود را بیشتر دوست داشته باشید و بدانید شما برای رسیدن به رضایت درونی نیازی به تایید دیگران ندارید. بلکه شما با دیدگاه واقع‌ بینانه‌تر می‌توانید از موفقیت‌های خود لذت ببرید و با آرامش‌خاطر بیشتری به مسیر رشد و پیشرفت خود ادامه دهید.

اگر این این احساسات ناخوشایند تمام ابعاد زندگی شما را مختل کرده‌است و جلوی رشد و پیشرفت شما را گرفته. اگر هر چه سعی در گذر کردن از آن دارید، ناکام می‌مانید. خودتان را دوست داشته باشید، به خودتان احترام بگذراید و حتما و حتما به یک روانشناس مورد اعتماد و مطمئن مراجعه کنید.

       با کمک یک روانشناس می‌توانید:

  • به آگاهی و شناخت کامل احساسات خود برسید.
  • اضطراب زیاد، افسردگی یا مشکلات عاطفی خود را بررسی کنید.
  • باورهای خود را در حضور یک فرد مورد اعتماد نقد کنید، به چالش بکشید و اصلاح کنید.

کدام بخش از این سندروم بیش از همه شما رو اذیت می کند؟ اگر دوست داشتید آن را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

۲.۳/۵ - (۳ امتیاز)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *