با موضوع «بازاریابی عصبی در طراحی سایت» آشنایی دارید؟بیایید با یک مثال ساده این موضوع را بررسی کنیم.
فرض کنید قرار است یک مهمان خیلی مهم از شهر دیگری به منزل ما بیاید و میخواهیم این مهمان ویژه در منزل ما احساس راحتی کامل داشته باشد. همچنین هدف اصلی این است که مدت زمان بیشتری را در خانه ما سپری کند و اگر باز هم به شهرمان سفر کرد منزل ما را برای اقامت انتخاب کند. چه اقداماتی انجام خواهیم داد؟
احتمالاً سعی میکنیم همه چیز را در راستای راحتی و علاقه این مهمان عزیز فراهم کنیم. غذای مورد علاقه او را درست میکنیم و چون میدانیم به غذاهای کم نمک علاقه بیشتری دارد از نمک کمتری استفاده میکنیم. زانوهایش هم درد میکند و راه رفتن برایش سخت است، پس نزدیک ترین اتاق به سرویس بهداشتی را برای او آماده میکنیم. همچنین میدانیم که جاهای شلوغ را دوست ندارد پس چیدمان شلوغ منزل خود را به یک چیدمان ساده و خلوت تغییر میدهیم. این مهمان ویژه عادت دارد قبل از خواب به موسیقی بتهوون گوش کند، پس دم و دستگاه پخش موسیقی هم باید مهیا شود! در نتیجه به طور کلی همه چیز را مطابق با راحتی مهمان آماده میکنیم.
طراح سایت هم مانند میزبانی است که پذیرای مهمانهای بی شمار یا همان مراجعه کنندگان به وبسایت است. هدف اصلی در طراحی سایت راحتی مهمانها، ببخشید مخاطبان و اقامت هرچه بیشتر آنهاست! همچنین این طراحی باید به گونهای باشد که مخاطبان بین سایتهای مشابه، سایت ما را برای سکونت انتخاب کنند! اما چگونه؟ با شناخت از مراجعه کنندگان.
در این مقاله راجع به چه چیزی صحبت میکنیم؟
اگر با مواردی که برای ذهن مخاطب احساس راحتی ایجاد میکند آشنا شویم و طراحی سایت را مطابق با فاکتورهای مورد پسند در ذهن مخاطب، انجام دهیم؛ فرصت میزبانی از مهمانان بیشتری را خواهیم داشت. بازاریابی عصبی در طراحی سایت با بررسی عملکرد مغز این موارد را کشف کرده است و ما در ادامه به تعریف بازاریابی عصبی و ارتقای تکنیکهای سایت میپردازیم. پس با ما همراه شوید.
بازاریابی عصبی چیست؟
حوزه نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی که گاهی به عنوان عصب شناسی مصرف کننده هم شناخته می شود، به مطالعه مغز با هدف پیش بینی میپردازد. ایده اصلی در این حوزه این است که همه احساسات، افکار و اعمال انسان (حتی خودآگاهی) محصول فعالیت عصبی در مغز هستند. پس هدف اصلی، مطالعه مغز برای پیش بینی آن و دستکاری رفتار مصرف کننده میباشد.
اگر در این حوزه دانش کسب کنیم، میتوانیم حدسیات سنتی راجع به رفتار مصرف کننده را کنار بگذاریم. همچنین از روشهایی که آزمایش شدهاند و قطعی هستند برای بازاریابی استفاده کنیم. توضیح درباره بازاریابی عصبی را به پایان میرسانیم و برای مطالعه بیشتر شما را به خواندن مقاله «نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی» دعوت میکنیم. زیرا در این مقاله قصد داریم یکی از زیرشاخههای این حوزه یعنی استفاده از نورومارکتینگ برای طراحی سایت را بررسی کنیم.
بازاریابی عصبی در طراحی سایت:
وقتی صحبت از بازایابی اینترنتی و به طور خاص، طراحی وب میشود باید بدانیم هرکاری که انجام میدهیم میتواند تاثیر بالقوهای بر مصرف کنندگان داشته باشد. از تصمیم گیری درباره قرار دادن لوگو یا یک عنصر در طراحی گرفته تا طرح بندی و انتخاب رنگ برای صفحه وب. همه چیز میتواند بر نحوه درک بازدیدکنندگان از برند ما تاثیر بگذارد. پس چه میشود اگر بتوانیم طراحی سایت را با اصول کشف شده در بازاریابی عصبی ترکیب کنیم؟
یعنی مغز مصرف کننده را هنگام ورود به سایت بررسی کنیم و با مطالعه و درک پاسخهای حسی و شناختی، ببینیم چه نکات و مواردی آژیرهای توجه را در مغز فعال میکند و چه مواردی برای مخاطب خوشایندتر است. سپس از این نکات برای طراحی سایت خود استفاده کنیم و مصرف کننده را در مسیری که مد نظر داریم پیش ببریم. (به عبارتی با مغز مخاطب کانکت شویم!)
اما این نکات شامل چه مواردی هستند؟
۱. استفاده از اصل تایید اجتماعی، مهمترین تکنیکِ بازاریابی عصبی در طراحی سایت:
به عنوان انسان مغز ما برای تقلید از دیگران طراحی شده است. در همه ما یک تمایل طبیعی برای عمل کردن مانند دیگران وجود دارد. برای طراحی وب نیز میتوان از این اصل استفاده کرد به این صورت که نشان دهیم «همه از این سایت یا از این محصول به خصوص استفاده میکنند و خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!» استفاده از اصل انتخاب اجتماعی به مخاطب این حس را میدهد که هر اقدامی به جز خرید محصول مورد نظر یک انتخاب غیر طبیعی است (!) و یکی از رایج ترین راهها برای بازاریابی آنلاین است.
چگونه؟ باید به مخاطب نشان بدهیم دیگرانی هم این محصول یا خدمتی که شما انتخاب کردهاید را تهیه کردهاند تا این حس تقلید تأمین شود. در ادامه این موارد را بیان خواهیم کرد. در مقاله «معجزه تایید اجتماعی روی ذهن مشتری» درباره این موضوع مفصل صحبت کردهایم.
۱.۱: استفاده از نظرات کاربران:
یکی از اولین و متداول ترین راهها استفاده از نظرات کاربران است. بررسیها نشان میدهد که ۸۷ درصد خریداران آنلاین قبل از خرید، تحقیقات آنلاین انجام میدهند و ۶۱ درصد خریداران از نظرات کاربران برای جمع آوری اطلاعات استفاده میکنند. (آیا هنوز ایمان نمیآورید؟)
مخاطبان با مشاهده نظرات دیگرانی که از این محصول یا خدمت مورد نظر استفاده کردهاند بیشتر ترغیب میشوند تا آن را تهیه کنند. پس همین که اولین خِشت سایت را گذاشتید، بخش نظرات کاربران را اضافه کنید! نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است عکسهای ارسالی توسط خریداران است. مشاهدات نشان میدهد که این عکسها نسبت به عکس خود محصول که با دوربین و تشکیلات (!) گرفته شده است تأثیر بیشتری روی مخاطب میگذارد. پس در کنار نظرات نوشتاری، گزینه ارسال عکس را هم فراموش نکنید.
اگر بتوانید امکان قرار دادن نظرات صوتی یا ویدئویی را هم اضافه کنید که محشر میشود! خیلی از کسب و کارها برای این نوع از نظرات کاربران از شبکههای اجتماعی به خصوص اینستاگرام استفاده میکنند. احساسات از طریق صدا بهتر منتقل میشود و نظراتی که شنیده یا دیده شود تأثیر بهتری روی مخاطب میگذارد و اعتماد او را جلب میکند.
۱.۲: نظرات انسانهای شناخته شده:
در کنار نظرات سایر کاربران، استفاده از تأییدیه انسانهای معروف و محبوب هم بسیار مفید است. کسانی که مخاطبان ما به آنها اعتماد دارند و نظر مثبت این افراد میتواند به ایجاد تصور خوب و اعتماد در ذهن دیگران کمک کند. نمونه این موضوع در صنعت نویسندگی بسیار کاربرد دارد. جملاتی که از نویسندگان معروف روی جلد کتاب نویسندههای کمتر شناخته شده چاپ میشود به همین منظور است.
۱.۳: استفاده از دادهها و آمار:
استفاده از اعداد و آمار در صفحه اول سایت بسیار کمک کننده است. این اعداد میتواند شامل تعداد روز از زمان شروع کار، تعداد اعضای تیم، تعداد مشتریان راضی یا تعداد پروژههای موفق و … باشد. حتی میتوان دادههای مربوط به درصد بازگشت سرمایه به ازای هر ساعت یا مشابه آن را اضافه کرد. وجود این اعداد در صفحه اول سایت و افزایش روز افزون آن، اصل اثبات اجتماعی را خوبی محقق میکند.
۱.۴: بیان جوایز، گواهینامهها و عضویتها:
مورد دیگر هم بیان افتخارات است. جوایزی که در این حرفه دریافت کردهایم، گواهینامههایی که کسب کردهایم و عضویتی که در ارگانهای شناخته شده و معروف داریم هم باید در معرض دید قرار گیرند. البته این مورد اکنون هم در بسیاری از سایتها قابل مشاهده است و اکثر افراد از آن استفاده میکنند.
نکته کنکوری:
محل قرار گیری تمام موارد گفته شده، در سایت بسیار مهم است. باید جایی در معرض دید کاربران باشد تا توجه کاربری که برای اولین بار وارد سایت میشود به راحتی جلب شود. بعضی از سایتها صفحات جداگانهای را برای این کار اختصاص میدهند، صفحاتی که مشاهده آنها مستلزم جستجوی کاربران است. در صورتی که در تمام صفحات به خصوص صفحات اصلی، تعدادی از موارد اصل اثبات اجتماعی باید قابل رؤیت باشد.
۲. استفاده از ترکیب رنگهای جذاب:
مطالعات انجام شده نشان میدهد برای اکثر افراد فقط ۳ تا ۵ ثانیه طول میکشد تا تصمیم بگیرند که روی کدام بخش کلیک کنند. تقریبا ۶۰ تا ۹۰ درصد چنین انتخابهایی توسط رنگها انجام میشود. رنگهای خاصی وجود دارد که واکنش افراد را بر میانگیزد. به عنوان مثال بسیاری از رستورانهای فست فودی را میبینید که از رنگ زرد و قرمز استفاده میکنند؛ زیرا رنگ زرد حس رضایت و دوستی را ایجاد میکند و رنگ قرمز باعث میشود افراد احساس گرسنگی کنند. بنابراین استفاده از این دو رنگ افراد را ناخودآگاه به خرید غذا ترغیب میکند.
همچنین این نکته اهمیت دارد که یک رنگ در بین رنگهای مختلف احساسات متفاوتی را ایجاد میکند. بنابراین مطالعه تئوری رنگها در اینجا اهمیت پیدا میکند تا بتوانیم تم رنگی طراحی وب را بر اساس اهداف سایت و برند انتخاب کنیم.
نکته کنکوری:
برای گزینههای کال تو اکشن (یعنی گزینههایی که کلیک و ارتباط مخاطب را میطلبد.) از رنگهای متفاوت استفاده کنید. به عنوان مثال اگر تم رنگی سایت آبی است، میتوانید گزینههای عضویت، ورود و خرید را به رنگ قرمز یا زرد انتخاب کنید. رنگهای جذابی که تو چشم هستند!
۳. استفاده مناسب از تصاویر:
پس از اینکه یک بازدید کننده به سایت سر زد ما فقط ۳ تا ۵ میلی ثانیه فرصت داریم تا یک تصور ذهنی برای او ایجاد کنیم. از آنجایی که مغز تصاویر را ۶۰۰۰ برابر سریع تر از متن پردازش میکند، استفاده از محتوای بصری در طراحی وب میتواند مخاطب را به اقدام سریع تشویق کند و در او تعامل مثبت ایجاد کند. به عنوان مثال از آنجایی که بازدیدکنندگان محتوای وب را از بالا به پایین و از راست به چپ بررسی میکنند قرار دادن تصاویر در سمت بالا یا راست سایت حائز اهمیت است.
در هنگام استفاده از عکس ها باید به زیبایی شناسی و سازماندهی آنها در محیط سایت توجه شود. زیرا تصاویر در بر انگیختن احساسات بازدید کنندگان بسیار تاثیرگذار هستند و به ما کمک میکنند سرنخهای جدیدی برای مخاطب ایجاد کنیم.
۴. درخواست کمتر از بازدیدکنندگان:
احتمالا با سایتهایی مواجه شدهاید که به محض ورود هزار و یک پنجره باز میشود؛ درخواستهای مختلف، تبلیغات گوناگون، اطلاعیههای بسیار و … اگرچه که به عنوان صاحب سایت میخواهیم بازدید کنندگان، زمان بیشتری را در سایت ما سپری کنند و برای رسیدن به این هدف سرنخهای بیشتری را به مخاطب میدهیم ولی رعایت کردن حد تعادل در این مورد بسیار مهم است.
یعنی به جای ارسال هرزنامههای مختلف و قرار دادن پنجرههای محرک زیاد، بهتر است درخواستهای کمتری از مخاطب داشته باشیم و او را راحت بگذاریم. اگر پنجره بازشو یا تبلیغی را در سایت قرار میدهیم، گزینه بستن آن را هم به راحتی در دسترس مخاطب بگذاریم. مطمئنا بازدیدکنندگان قددران این مسئله خواهند بود و حس بهتری نسبت به سایت پیدا میکنند. همچنین باید سعی کنیم راههای بهینهای برای کسب درآمد از طریق سایت پیدا کنیم و با تبلیغات زیاد و بیربط، مخاطب را آزار ندهیم.
۵. برند سازی با استفاده از لوگو:
مغز انسان تبلیغات را در سطح ناخودآگاه پردازش میکند. برای اینکه بتوانیم در ناخودآگاه انسانها برندسازی انجام دهیم باید زمانی که رشد برند در حالت صعودی قرار گرفت، به ایجاد آگاهی برای پیام خود ادامه دهیم. چگونه؟ لوگوی برندمان را هرچه بیشتر در معرض دید قرار دهیم. برای اینکه مطمئن باشیم لوگو به اندازه کافی دیده میشود باید در هرکجا که میتوانیم آن را به کار ببریم. به عنوان مثال در امضای ایمیل، تصاویر موجود در سایت، پستهای شبکههای اجتماعی، تمام صفحات سایت و …
۶. ارائه دورههای آموزشی و نمونههای آزمایشی:
مردم برای نگه داشتن چیزی که از قبل دارند بیشتر از به دست آوردن چیزی که قبلا نداشته اند تلاش میکنند. به این موضوع اثر بخشش گفته میشود و در بازاریابی هم از آن استفاده میشود. ایده این است که محصول یا خدمات را در قالب نمونه آزمایشی به دست مشتری برسانیم و حس مالکیت را در آنها ایجاد کنیم تا بعد از پایان دوره رایگان برای نگه داشتن محصول حاضر به خرید آن شوند. این تکنیک، یکی از مهمترین تکنیکهای بازاریابی عصبی در طراحی سایت است. اگر میخواهید درباره ارائه خدمات رایگان اطلاعات بیشتری کسب کنید به مقاله «معجزهای به نام محتوای رایگان» مراجعه کنید.
۷. لنگر انداختن!
اولین اطلاعاتی که مشتری دریافت میکند بسیار مهم است و میتواند پایه و اساس تصمیم گیریهای بعدی باشد. به گفته دانشمندان علوم اعصاب، مغز انسان به روشهای عجیبی تصمیم گیری میکند. یعنی به جای اینکه مسائل را با تمرکز بر ارزش ذاتی آنها ارزیابی کند، معمولا از گزینههای اطراف برای مقایسه و اندازه گیری ارزش استفاده میکند. به این روش ارزیابی «اثر لنگر» گفته میشود. زیرا مغز به اولین اطلاعات دریافتی لنگر میاندازد و تمام اطلاعات بعدی را بر اساس همان ارزیابی میکند.
به عنوان مثال هنگام انتخاب بین دو هتل با قیمت یکسان، مغز به جای مقایسه کیفیت اتاقها با یکدیگر به قهوه رایگانی که یکی از هتل ها دارد توجه و اینگونه ارزیابی میکند. هنگام ارائه خدمات یا محصولات در سایت شما هم میتوانید از این ویژگی بهره ببرید و کاری کنید که مغز مخاطب به گزینه مورد نظر شما لنگر بیندازد!
مثالهای زیادی برای اثر لنگر وجود دارد. به عنوان مثال اگر میخواهید چند پکیج با قیمتهای متفاوت را به مخاطب عرضه کنید، برای اولین گزینه پکیجی که قیمت بیشتری دارد را قرار دهید. سپس پکیجهای با قیمت پایینتر را بگذارید. مخاطب سایت با مشاهده اولین قیمت، لنگر ذهنش را به آن میاندازد و با مشاهده قیمتهای بعدی، به خرید تمایل بیشتری پیدا میکند.
آشنایی با خطاهای شناختی، به ما برای تقویت روشهای بازاریابی کمک میکند. پس آگاهی راجع به آنها بسیار اهمیت دارد. مقاله «۱۶ خطای شناختی که هرکسی باید بداند» را مطالعه کنید.
۸. القا کردن حس ضرر به بازدید کنندگان:
مغز انسانها به گونه ای است که نسبت به از دست دادن حساس تر است تا به دست آوردن! یعنی ناراحتی از دست دادن یک چیز بیشتر از خوشحالی به دست آوردن آن است. به عبارتی مغز روی ضرر کردن حساسیت بیشتری دارد تا سود. از این ویژگی در بازاریابی استفاده زیادی میشود که احتمالا نمونه آن را دیده اید. «این تخفیف فقط تا آخر امشب روی محصولات وجود دارد. همین الان سفارش بده!» یا مثال دیگر اینکه بگویید از محصول مورد نظر فقط دو تا باقی مانده است!
به القای حس ضرر به مخاطبان تکنیک فومو (FOMO) گفته میشود. با استفاده از این تکنیک، ترس از دست دادن را در مخاطب برانگیخته میکنیم.
استفاده از تکنیک فومو یکی از رایجترین تکنیکهای بازاریابی عصبی است و میتوان از آن در طراحی سایت هم استفاده کرد. در این تکنیک هدف اصلی باید نشان دادن کمیابی یا کمبود محصول مورد نظر باشد تا حس فوریت را در مخاطبان برای خرید محصولات ایجاد کند (چون این حس به مخاطب القا میشود که اگر الان نخرد ممکن است ضرر کند.) این موضوع نشان میدهد که چرا مردم تمایل دارند محصولاتی که کمیاب شدهاند را سریع تر خریداری کنند.
۹. پارادوکس انتخاب:
یکی از دوستانم برای مدتی به فروش موبایل مشغول بود و برایم تعریف میکرد که اوایل اصلا موفق نبوده است. میگفت با این که تمام توضیحات را به خریداران میدادم و تمام تلاش خود را برای راهنمایی کردن آنها به کار میگرفتم اما تعداد محدودی از مراجعه کنندگان خرید خود را نهایی میکردند. پس از بررسی برای کشف علت به این نتیجه رسیده بود که با قرار دادن گزینههای بسیار در مقابل مشتریها آنها را سردرگم میکند و قدرت تصمیم گیری را از آنها میگیرد. پس رویه کار را تغییر داد و ابتدا از مراجعه کنندگان سوال میپرسید تا ویژگیهای دلخواه آنها را از گوشی مورد نظر متوجه شود. سپس چند گزینه محدود در اختیار آنان میگذاشت. این روش باعث میشد خریداران، راحتتر انتخاب کنند و در نتیجه فروش افزایش یافت.
بنابراین در اختیار داشتن گزینههای بسیار برای انتخاب لزوما ویژگی مثبتی نیست و گاهی سردرگمی و منصرف شدن خریداران را به دنبال دارد. پس با اولویت بندی و دستهبندی موارد میتوان این مشکل را برطرف کرد. در صفحه اول سایت گزینههای محدود و دستهبندی های کلی را در اختیار مخاطب بگذارید تا بین گزینههای بسیار سردرگم نشود. سپس هرکدام از دستهها را به زیر شاخههای دیگر تقسیم کنید تا مخاطب با دنبال کردن موارد و دسته بندیها به بخش یا محصول دلخواه خود برسد.
۱۰. استفاده از تخفیف هایپربولیک:
انسانها تمایل دارند که به جای پاداشهای بزرگتری که دیرتر پرداخت میشود، پاداشهای کوچک تری که اکنون پرداخت میشود را انتخاب کنند. پس همیشه دستیابی به پاداش فوری در اولویت است. به عنوان مثال با اینکه میدانیم مصرف فست فود در بلند مدت به بدن آسیب میرساند، ولی به خاطر لذت کوتاه مدتی که دارد آن را مصرف میکنیم.
از این نوع تخفیف در سایت بسیار میتوان استفاده کرد. یعنی برای ترغیب خریداران به انتخاب گزینه مورد نظر باید آن را با یک پاداش فوری همراه کنیم. در طراحی پاداشهای فوری میتوانید خلاقیت زیادی به کار ببرید، به عنوان مثال دوتا بخر سه تا ببر، قرار دادن ارسال رایگان با شرط خرید در مدت زمان مشخص شده و …
۱۱. استفاده از گزینههای پیش فرض:
در یک بررسی متوجه شدند تعداد افرادی که تمایل به اهدای عضو دارند در دو ایالت مختلف آمریکا، تفاوت چشمگیری دارد. ایالتها نزدیک هم بودند و تفاوت فرهنگی زیادی وجود نداشت. فکر میکنید چرا اهدای عضو در یکی از ایالتها خیلی بیشتر بود؟ چون در آن ایالت پیش فرض این بود که تمام افراد برای اهدای عضو پس از مرگ موافق هستند و اگر کسی موافقت نداشت باید فرم عدم موافقت را پر میکرد. در صورتی که در ایالت دوم (و در خیلی از کشورها) برعکس این حالت وجود دارد و افرادی که تمایل دارند اعضای خود را اهدا کنند، باید فرم پر کنند.
این مثال ثابت میکند، انسانهای کمتری به تغییر گزینههای پیش فرض اقدام میکنند. میتوانید از این ویژگی برای سایت هم استفاده کنید. یعنی گزینههایی که تمایل دارید مخاطب آنها انتخاب کند در حالت انتخاب پیش فرض قرار دهید. خواهید دید که انسانّهای کمتری گزینه پیش فرض را تغییر میدهند.
نکته کنکوری:
در رابطه با محل قرار گیری هر محتوا یا گزینه در سایت، دستگاهّهای اسکنی وجود دارد که مسیر نگاه مخاطب را مشخص میکند. با استفاده از این دستگاه، متوجه میشوید که مخاطب وب سایت، ابتدا به کدام قسمت صفحه توجه میکند. سپس میتوانید گزینهها یا محتواهای مهمتر را در آن قسمتها قرار دهید.
فواید استفاده از بازاریابی عصبی در طراحی سایت:
در این بخش میخواهیم ببینیم فواید مطالعه کردن مغز و استفاده از نتایج آن در بازاریابی چه مزیتهایی نسبت به روشهای سنتی دارد. با ما همراه باشید.
۱. آگاهی از نظرات واقعی و درونی مشتریان:
مطالعاتی که در تحقیقات بازاریابی سنتی انجام میشود، فقط میتواند اطلاعات زیادی در مورد نظرات مصرف کنندگان ارائه دهد. چه در مورد نظرسنجیهای آنلاین و چه در مورد توصیفات تلفنی یا حضوری. همه اینها تصویر خارجی از دید مشتریان نسبت به کسب و کار یا سایت ما ارائه میدهد. یکی از مزایای بازاریابی عصبی این است که میتوانید از نظرات واقعی و درونی بازدیدکنندگان آگاه شوید.
در حقیقت با ابزارهای بازاریابی عصبی میتوان فراتر از تحقیقات سنتی به روش دهان به دهان رفت و در عوض با مطالعه پاسخ و واکنش مغز بازدید کنندگان به محرکها به اطلاعات واقعی و مفیدی دست یافت. اطلاعاتی که در طولانی مدت به یک منبع غنی از تکنیکهای بازاریابی و یک الگو تبدیل میشود.
۲. بهبود محتو با استفاده از تکنیکهای بازاریابی عصبی در طراحی سایت:
وقتی کتاب میخوانیم یا فیلم میبینیم همیشه قسمتهای خاصی وجود دارد که واکنشهای متفاوتی را در ما ایجاد میکند. بازاریابی عصبی با توجه به این که امکان بررسی واکنشهای درونی را میدهد به تولید محتوای تاثیر گذار بسیار کمک میکند. چه در مورد صفحات فرود سایت و چه در مورد وبلاگها یا تصاویر و طراحیهای سایت. محتوایی که با آن میتوان نظر مثبت مخاطب را جلب کرد و او را در مسیر مورد نظر پیش برد.
۳. سریع تر بودن تحقیقات بازاریابی عصبی نسبت به تحقیقات سنتی:
در گذشته برای تدوین روشهای بازاریابی باید چندین ماه زمان صرف میکردند و به روشهای سنتی، در مورد نظرات کاربران یا خریداران تحقیق میکردند. در نهایت هم اطلاعات به دست آمده ۱۰۰ درصد قابل اعتماد نبودند و حتی ممکن بود به کار بردن روشهای کشف شده نتیجه معکوس داشته باشد. اما کسب اطلاعات از طریق بازاریابی عصبی بسیار سریع تر است و اطلاعات با کیفیت و قابل اعتمادی را در اختیار ما قرار میدهد. چون این اطلاعات مستقیما از ذهن و مغز مخاطب استخراج میشود پس احتمال نادرست بودن آن بسیار پایین است. علاوه بر آن تدوین اصول بازاریابی و به طور خاص طراحی سایت به این روش نیازمند زمان کمتری است.
۴. افزایش تعداد بازدیدکنندگان و افزایش فروش، مزیت اصلی بازاریابی عصبی در طراحی سایت:
بدیهی است که وقتی طراحی سایت و به طور کلی استراتژیهای بازاریابی بر اساس مطالعه مغز مخاطبان انجام میگیرد تاثیر گذاری بیشتری خواهد داشت. پس بر تعداد بازدید کنندگان از سایت میافزاید و با هدایت کردن آنها در مسیر دلخواه موجب افزایش فروش و سود میشود.
نکته آخر هم اینکه اگر نمیدانید چه تغییراتی برای وبسایتتان لازم است یا چگونه میتوانید نرخ تبدیل را افزایش دهید (یعنی تبدیل مخاطب به خریدار) میتوانید از مشاورههای خانم فاطمه شریفی استفاده کنید. ایشان به عنوان مشاور دیجیتال مارکتینگ به کسب و کارها به صورت وی آی پی مشاوره میدهند. (برای مطالعه بیوگرافی و سایر توضیحات به سایت مراجعه کنید.)
جمع بندی مقاله بازاریابی عصبی در طراحی سایت:
بازاریابی عصبی یک علم و یک مبحث بسیار گسترده است و صحبت راجع به آن در یک مقاله و دو مقاله نمیگنجد. شاخه جدیدی از علم که تمام روشهای سنتی را منسوخ کرده است و تحولی در دنیای بازاریابی ایجاد کرده است. به عنوان کسی که کسب و کاری را اداره میکنید از مطالعه این رشته غافل نشوید و با استفاده از روشهای بازاریابی عصبی کسب و کار خود را همگام با تغییرات پیش ببرید.
نکته آخر هم این که یکی از راههای موفق شدن در هر کسب و کار یا حرفهای، داشتن دید تحلیل کننده و نقادانه است. مغازه فروش لباس داری؟ در زمینه مد به کسب اطلاعات بپرداز، روشهای بازاریابی جدید را بررسی کن، به تحلیل رقبا بپرداز و نکات مثبت و منفی آنها را تحلیل کن، خودت را به جای خریدار لباس بگذار و رفتارهای مطلوب و نامطلوب فروشنده را یادداشت کن، از دکور خلاقانه مغازههای دیگر ایده بگیر و …
در طراحی سایت هم این نکات صادق است. باید خودت را به روز نگه داری و وقتی به سایتهای دیگر مراجعه میکنی نکات مثبت یا منفی را به ذهن بسپاری و از سایتهای داخلی و خارجی ایده بگیری، با ایدههای جدید در طراحی سایت آشنا شوی و به مطالعه علوم مرتبط به این حوزه بپردازی. پس با گوگل دوست شو و از این منبع بیپایان اطلاعات برای ارتقای خودت استفاده کن.
تا کنون از بازاریابی عصبی برای کسب و کار خود بهره گرفته اید؟
مزایای استفاده از آن را با ما به اشتراک بگذارید.
بدون دیدگاه