آلارم گوشی را برای ساعت هفت صبح تنظیم کرده‌اید. ساعت هفت زنگ گوشی به صدا در می‌آید. چند ثانیه طول می‌کشد تا با چشمان نیمه‌باز گوشی را پیدا و صدا را قطع کنید. دوباره ساعت هفت و ده دقیقه به صدا در می‌آید. این بار سریع‌تر از دفعه‌ی قبل آن را قطع می‌کنید. ساعت هفت و بیست دقیقه می‌شود و دوباره به صدا در می‌آید و شما باز هم آن را قطع می‌کنید. این داستان ادامه دارد… .
تا به‌حال چند بار شده که رأس ساعتی که کوک کرده‌اید بیدار شوید؟ خود من به تعداد انگشتان دستم هم نمی‌شود. راستش را بخواهید گوشی من آن‌قدر زنگ می‌خورد که خواهرم از خواب بیدار می‌شود و با تشر مرا بیدار می‌کند. 🙁
این روزها حجم کاری‌ام نسبت به قبل بیشتر شده و چاره‌ای جز زودتر بیدارشدن ندارم؛ بنابراین تصمیم گرفتم از تکنیکی که قبلا با آن آشنا شده بودم استفاده کنم. حتما می‌پرسید آن چه تکنیکی بوده که توانسته خواهرم را از آلارم گوشی‌ام نجات دهد؟!
عجله نکنید به شما می‌گویم اما باید قبلش قول بدهید که از همین الان آن را اجرا کنید. چون شرط می‌بندم قصد دارید خواندن این مقاله را رها کنید و مشغول انجام سایر کارهای‌تان شوید. شما تنها پنج ثانیه از یک زندگی کاملا متفاوت فاصله دارید. پس همین الان از پنج تا یک بشمارید و بدون هیچ مکثی ادامه‌ی مقاله را بخوانید. پنج، چهار، سه، دو، یک.
ظهور قانون پنج ثانیه
مِل (یک خانم آمریکایی) شبی از روی کاناپه‌ی جلو تلویزیون بلند می‌شود که برود بخوابد. اما صدای گوینده‌ی تلویزیون توجه او را به خودش جلب می‌کند. برنامه‌ای که پخش می‌شد درباره‌ی پرتاب موشک به فضا بود.
شمارش معکوس آغاز می‌شود: پنج، چهار، سه، دو، یک. برو! از آن شب آن ۵ ثانیه شمارش معکوس در ذهن مِل تکرار می‌شد. به‌نظرش جالب آمد که موقع انجام هرکاری شمارش معکوس را انجام دهیم. به ذهنش رسید که در زندگی هم از آن استفاده کند. در نهایت تصمیم گرفت از آن به بعد با شمردن پنج، چهار، سه، دو، یک از خواب بیدار بشود.
قانون پنج ثانیه چیست؟
راز تغییر زندگی در این نیست که چه کاری انجام دهید، بلکه در این است که چگونه خودتان را مجبور به انجام آن کنید. قانون پنج ثانیه راز تغییر هر چیزی در زندگی شماست. پس شک به خود و فکرهای منفی را رها کنید و خود را مجبور کنید به انجام اقداماتی که زندگی شما را تغییر می‌دهند.
حتما تا الان متوجه کاربرد قانون پنج ثانیه شده‌اید. به‌خاطر داشته باشید هرگاه ایده یا فکری به ذهن‌تان رسید یا قصد انجام کاری را داشتید باید در عرض ۵ ثانیه به طور فیزیکی کاری برای آن انجام دهید؛ وگرنه مغزتان کامل شما را منصرف می‌کند. زیرا مغز تمایل به صرف انرژی کمتری دارد بنابراین میخواهد از اقدام ما جلوگیری کند. اما تا قبل از ۵ ثانیه مغز توانایی عمل کردن ندارد و بعد از این زمان شروع به کار می‌کند. پس به محض این که ایده‌ای به ذهن‌تان رسید از پنج تا یک بشمارید و بلافاصله اقدام کنید.
به‌علاوه می‌توانید از قانون پنج ثانیه برای ترک هر عادت بدتان استفاده کنید. بگذارید با گفتن مثال کاربرد قانون پنج ثانیه مل رابینز را برای‌تان شفاف‌تر کنم.
مثال اول
شش ماه است که می‌خواهید ورزش را شروع کنید. اما هنوز آن شنبه‌ی خاص و متفاوت از راه نرسیده‌است. شنبه صبح که می‌شود می‌گویید: «دیشب مهمونی بودم. الان واقعا خسته‌ام. اصلا نمی‌تونم از جام بلند شم چه برسه به این‌که برم باشگاه.»
خب این‌جاست که قانون پنج ثانیه وارد عمل می‌شود. اول از همه به محض این‌که از خواب بیدار می‌شوید، از پنج تا یک بشمارید و از رختخواب برخیزید. آن را مرتب کنید و صبحانه بخورید. بعد از صبحانه احتمالا دوباره تمایل دارید به اتاق‌تان برگردید و بخوابید ولی فورا از پنج تا یک می‌شمارید و لباس‌های ورزشی‌تان را آماده می‌کنید. بعد از آماده کردن ساک ورزشی‌تان به این فکر می‌کنید که حوصله‌ی رفتن به باشگاه را ندارید و راه دور است و… . این‌جا دوباره شمارش معکوس را شروع می‌کنید و از خانه‌تان خارج می‌شوید.
شما با قانون پنج ثانیه مل رابینز موفق شدید آن شنبه‌ی خوشبخت را بعد از شش ماه ملاقات کنید. 🙂
مثال دوم
در یک جلسه‌ی کاری هستید و مدیر مشغول ارائه‌ی طرح جدید به شما و همکاران‌تان است. یک ایده‌ی جذاب در مورد طرح ارائه شده به ذهن‌تان خطور می‌کند. تمام وجودتان را پر از هیجان می‌شود و دوست دارید هرچه زودتر ایده‌ی‌تان را مطرح کنید.
اما ناگهان یک فکر منفی همه چیز را خراب می‌کند. “اگه ایده‌ام عملی نباشه چی؟ بقیه ممکنه مسخرم کنن؟ اگه مدیر خوشش نیاد چی؟” در نتیجه سکوت می‌کنید و ایده‌تان را نمی‌گویید و هیچ چیز هم تغییر نخواهد کرد.
کاری که باید بکنید این است: به محض رسیدن ایده‌ی جدید، از پنج تا یک می‌شمارید و بلافاصله دست‌تان را بالا می‌برید و ایده‌تان را می‌گویید. بگذارید داستان خودم را برای‌تان تعریف کنم تا متوجه اهمیت این پنج ثانیه شوید.
سه سال پیش در یک موسسه خصوصی زبان به‌عنوان سوپروایزر مشغول به کار شدم. وظیفه‌ی من این بود که برنامه‌ی کلاس‌ها را بچینم و مدرس هر کلاس را باتوجه به دانش زبانی‌شان انتخاب کنم. من کاملا از عهده‌ی این کار برمی‌آمدم اما یک چیز مانع من می‌شد و نمی‌گذاشت بهترین خودم را ارائه کنم.
تمام همکاران و مدرسینی که زیر نظر من انتخاب می‌شدند از من بزرگ‌تر بودند در نتیجه من خجالت می‌کشیدم در جلسات کاری نظرم را مطرح کنم. صبر می‌کردم تا همه حرف‌های‌شان را بزنند و من تمام مدت با ایده‌ای که در ذهن داشتم کلنجار می‌رفتم. در آخر جلسه هم ایده‌ام را نمی‌گفتم؛ چون دیگر به نظر خودم هم ایده‌ی جذابی نبود.
با قانون پنج ثانیه که آشنا شدم سعی کردم روی خودم کار کنم تا جرات اظهارنظر را پیدا کنم. دیگر معطل نمی‌کردم و فورا نظرم را می‌گفتم. الان به قدری مهارت اظهار نظر دارم که همکارانم از این بابت مرا تشویق می‌کنند.
برداشتی اشتباه از قانون پنج ثانیه
مل رابینز در کتاب قانون پنج ثانیه توضیح می‌دهد: «منظور از ایده‌ی انجام یک کار، یک تصمیم نسنجیده و عجولانه یا یک رفتار غیرمنطقی نیست. ایده یک ندای درونی است که به شما می‌گوید چه کاری را باید و چه کاری را نباید انجام دهید. نداهای درونی ما زیادند و در لحظاتی با ما صحبت می‌کنند. همه‌ی ما هوش و درک کافی برای تشخیص کار درست از غلط را داریم.»
نکاتی درباره‌ی قانون ۵ ثانیه
۱) حتما از ۵ تا ۱ بشمارید تا هیجان کافی برای اقدام را به وجود آورید. اگر از یک تا ۵ بشمارید همان مغز ممکن است گول‌تان بزند. یکباره به خودتان می آیید می‌بینید تا ۱۰۰ شمرده‌اید ولی هنوز از جایتان بلند نشده‌اید.
۲) این قانون در تمام جنبه های زندگی قابل اجراست، برای مثال:
- درمان اهمال کاری و درمان تنبلی
- ورزش کردن
- صبح زود بیدار شدن
- مطرح کردن ایده و نظر
- ارتباط سازی با افراد ماهر
- پیشرفت در مسیر شغلی
شما هم در قسمت نظرات یک مورد به این لیست اضافه کنید. 🙂
۳) به خاطر داشته باشید هیچ‌وقت زمان و موقعیت مناسب برای انجام کاری پیش نمی‌آید. پس یا همین الان اقدام کنید یا آن را برای همیشه فراموش کنید.
۴) با قانون ۵ ثانیه از منطقه امن خارج شوید. یادتان باشد پنج ثانیه شجاعت می‌تواند زندگی‌تان را تغییر دهد.
کتاب قانون پنج ثانیه
مل رابینز با استفاده از علم عادت‌ها، داستان‌های جذاب و حقایق شگفت انگیز، قدرت یک تصمیم پنج ثانیه‌ای را توضیح می‌دهد. با خواندن این کتاب شما با صدها نفر در سراسر جهان آشنا خواهید شد و از آن‌ها الهام خواهید گرفت که از قانون پنج ثانیه برای دستیابی به ظرفیت خود و تعقیب رویاهای خود استفاده کرده‌اند.
در این کتاب شما داستان الهام‌بخش مل رابینز را خواهید خواند که چگونه قانون ۵ ثانیه را در بدترین لحظه زندگی‌اش اختراع کرد، یعنی زمانی‌که اضطراب و وضعیت مالی او آن‌قدر بد بود که به سختی می‌توانست از رختخواب بلند شود. از زمان ایجاد قانون، مل آن را با مخاطبان در سراسر جهان، معتبرترین برندها و افرادی که می‌خواهند تغییری واقعی و پایدار ایجاد کنند، به اشتراک گذاشته است.
کتاب قانون پنج ثانیه را می‌توانید از طریق اپلیکیشن طاقچه تهیه کنید.
شجاعت لازم برای تغییر زندگی خود را به‌دست آورید
یادتان باشد هیچ‌وقت شرایط ایده‌آل از راه نمی‌رسد که شما بتوانید به رویای خود جامه عمل بپوشانید. شروع یک کار قطعا ترسناک است، این ترس می‌تواند ترس از شکست باشد یا ترس از موفقیت . چیزی که مهم است این است که شما با وجود ترس‌های‌تان قدم بردارید و اهداف خود را به فردا موکول نکنید. زمانی‌که چند قدم اول را بر می‌دارید، متوجه می‌شوید که اوضاع آن‌قدرها هم بد نیست و تا این لحظه تنها افکار منفی مانع رشد شما شده‌اند.
بیایید با هم قراری بگذاریم و همین الان به من و به خودتان قولی بدهید که:
هرگاه ایده‌ی جدیدی به ذهن‌تان رسید، به‌جای فکر کردن به جوانب منفی آن، از پنج تا یک بشمارید و بلافاصله اقدام کنید. 🙂 همین الان یکی از کارهایی که مدتی است آن را عقب می‌اندازید را انتخاب کنید و با شمارش ۵ تا ۱ به سمتش بروید.
نوشته‌ی مهلاعیدی
بدون دیدگاه