احتمالا بارها از کودکی شاهد بودهاید که خانواده، قربان صدقه شما میرفته است که: « قربون بچه باهوشم برم که انقدر نمرههاش خوبه!». یا شاید وقتی به خوبی، یک حرف یا کاری را از دیگران تقلید میکردید به شما اینطور میگفتند: « مامان دورش بگرده که انقدر زود همه چیو یاد میگیره از بس باهوشه»! سوال من از شما این است که آیا تا به حال به این فکر کردهاید که هوش چیست؟ اصلا چه کسی را میتوان، باهوش خطاب کرد؟ آیا هوش فقط همان موفقیت تحصیلی است یا موارد دیگر را هم شامل میشود؟ به شما توصیه میکنم تا انتهای مقاله با من همراه باشید تا به شما بگویم تعریف صحیح هوش چیست، انواع آن را بررسی کنیم و ببینیم کارکرد هر یک چگونه است.
هوش چیست؟
بهتر است بدانید که هوش در عین ساده بودن تعاریف مختلفی دارد و در طول چند دهه اخیر موضوع پرچالشی در بین جامعه روانشناسان بوده است. در واقع هوش یک سازه ذهنی است که به دلیل عینی نبودن، تعریفهای متفاوتی را شامل میشود. هوش و انواع آن از دید پژوهشگران و روانشناسان زیادی مورد بررسی قرار گرفته است.
در وهله اول اجازه بدهید بگویم سازه ذهنی چیست؟! وقتی شما یک نفر را قد بلند خطاب میکنید؛ به وضوح و با چشم میتوانید میزان قد او را ببینید. همچنین میتوانید به راحتی با متر آن را اندازهگیری کنید؛ اما یک سری مفاهیم وجود دارند که قابل مشاهده و قابل بررسی عینی نیستند؛ به اینگونه مفاهیم، سازه ذهنی میگویند. اصولا سازههای ذهنی، وسایل سنجش مختص به خود را دارند که به واسطه آنها میتوان تا حدودی، شاخص موردنظر را اندازهگیری کرد. هوش و انواع آن را میتوان با ابزارهای سنجش هوش که تا به امروز ساخته شدهاند اندازه گرفت. به عنوان مثال: آزمون هوش وکسلر، آزمون هوش استنفورد بینه و آزمونهای دیگر که شرح آنها مفصل است.
به زبان ساده و با درنظر گرفتن تمام تعاریف هوش که تا به حال ارائه شده است؛ میتوانیم اینگونه بگوییم که: هوش، شامل توانایی استفاده از مهارتهای شناختی، توانایی یادگیری، دانش هیجانی، خلاقیت و میزان سازگاری در مقابل محیط است. مهمترین عاملی که در تمام نظریهها به آن اشاره شده است، توانایی سازگاری و انطباق با محیط است. اگر بخواهم دقیقتر برای شما مسئله را باز کنم و هر توانایی را به اختصار توضیح دهم اینگونه است که:
مهارتهای شناختی: هر خصوصیتی که باعث میشود یک نفر را عاقل تصور کنید، یعنی آن فرد از مهارتهای شناختی خود به خوبی استفاده میکند. کسی که قدرت تصمیمگیری بالا، توانایی برنامهریزی و استدلال دارد. کسی که میتواند مسائل مختلف را به صحیحترین شیوه حل کند. فردی که حافظه خوبی برای حفظ مطالب دارد و … .
همه اینها ویژگیهای فردی بود که در استفاده از مهارتهای شناختی خود توانمند است. در مورد حافظه و راههای تقویت آن بیشتر بدانید.
توانایی یادگیری: کسی که مشتاق به یادگیری مهارتهای جدید است و به راحتی میتواند از همان آموختهها در راستای بهبود کیفیت زندگی خود استفاده کند.
دانش هیجانی: فردی که میتواند احساسات و هیجانات خود و دیگران را به درستی درک کند. او میتواند ارتباطات خود را به بهترین شکل مدیریت میکند.
خلاقیت: خلاقیت تا به امروز تعریف مشخصی ندارد؛ اما اصولا افرادی که به دنبال خلق و کشف مفاهیم جدید هستند، پذیرای تجارب جدید هستند، به صدای درون خود توجه میکنند و اصولا همرنگ جماعت نمیشوند، شخصیت خلاقی دارند. آیا شما میدانید چطور باید خلاق باشید؟
سازگاری: این مفهوم با عنوان انعطافپذیری نیز شناخته میشود. افرادی که انعطافپذیری بالایی دارند، تلاش میکنند در هر موقعیتی هر چند باب میل آنها نباشد، شرایطی را برای ادامه فراهم آورند.
باید توجه داشته باشید که تعریف هوش، در هر فرهنگ و جامعهای میتواند متغیر باشد. مصداق بارز این تفاوت را میتوانید در همین کشور خودمان ببینید! در بین اکثر افراد جامعهی ایرانی، هوش را بیشتر در معنای عقلانی و تحصیلی آن در نظر میگیرند و به ابعاد دیگر آن که در ادامه به آن میپردازم، کمتر توجه میکنند.
انواع هوش کلی:
همانطور که قبلتر اشاره کردم هوش تعاریف مختلفی دارد، پس در ابتدا برای شما تعدادی از انواع اساسی و کلی هوش را مورد بررسی قرار میدهم.
- هوش عقلانی
هوش عقلانی که همه ما آن را با عنوان اختصاری آیکیو (IQ) میشناسیم، بیشتر به تجزیه و تحلیل مربوط است. به همین علت شامل مهارتهای منطقی و استفاده بهینه از مبانی شناختی ذهن است (در بحث قبلی درمورد آن توضیح دادم). منظور از کلمه بهینه در جمله قبل این است که هرچقدر شما توانایی بالاتری در این جنبه از هوش داشته باشید، زمانی که با مسئلهای به چالش میخورید، بهتر از دیگران با آن برخورد میکنید. همانطور که اشاره کردم، در حال حاضر این جنبه از هوش بیشتر از سایر جنبهها به عنوان ملاک موفقیت محسوب میشود و مناسب حل مسائل ریاضی، منطقی و زبانشناسی است. در مدارس این هوش بسیار مورد تشویق و تقویت است، شاید به همین علت است که جامعه و خانوادهها نیز، روی آن تمرکز بیشتری دارند. افرادی که با عنوان خرخون میشناسید؛ همون افرادی هستند که در این جنبه، باهوش به حساب میآیند.
- هوش هیجانی
این جنبه از هوش در مورد شناخت، نحوه بروز و مدیریت هیجانات، عواطف و احساسات خود و دیگران است. اگر حین ارتباط با دیگران میتوانید به بهترین شکل، احساسات خود را بشناسید و متناسب با موقعیت واکنش نشان بدهید، احتمالا از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستید. تصور کنید وارد یک فروشگاه شدهاید و کمی برای خرید مردد هستید. فروشنده تردید شما را احساس میکند و درست در همین لحظه، تلاش میکند تا در خریدن کردن و تصمیمگیری به شما کمک کند. شکی نیست که این فروشنده محترم از هوش هیجانی خوبی برخوردار بوده است. درباره هوش هیجانی، مفصلتر بخوانید.
- هوش فیزیکی-جسمی
این جنبه، یکی از اساسیترین فاکتورهای هوش است. توانایی بکارگیری و استفاده صحیح از اندامها و قسمتهای مختلف بدن، برای بهزیستی جسمی و روانی را شامل میشود. زمانی که رژیم غذایی مخصوصی را با ورزش خود هماهنگ میکنید در واقع از هوش فیزیکی خود استفاده کردید تا بهرهوری بدن خود را افزایش دهید. افرادی که هوش بالایی در این زمینه دارند اصولا وزنشان متعادل نگه میدارند و از انجام فعالیتهای ورزشی لذت میبرند.
- هوش معنوی
در هوش معنوی، در واقع این سوال مطرح میشود که من چه هستم؟!
دیدگاه انسان نسبت به جهان هستی، سوالاتی که درباره جایگاه خود دارد، درک معنای زندگی و ارتباط آنها با یکدیگر را شامل میشود. آگاهی حاصل از هوش معنوی میتواند در بسیاری از ابعاد زندگی تاثیرگذار باشد. چگونه؟! اول اینکه این هوش به واسطه قدرتی که برای رویاپردازی به ما میدهد، به ما فرصت میدهد به سمت علایقمان قدم برداریم. دوم اینکه احساس نیاز به دانستن در مورد همه چیز را فعال میکند، پس سوالات زیادی در شما برانگیخته میشود. فروتنی و همدردی، ارزشهای دیگری هستند که به واسطه این هوش در شما ایجاد میشود. به کمک هوش معنوی شما میتوانید ابعاد فکری خود را برای درک ارزشهای بیشتر گسترش دهید.
- هوش جنسی
یکی از جدیدترین مفاهیم روانشناسی، هوش جنسی است. در واقع جنبهی مهمی که تا به امروز؛ به ویژه در کشور ما، به آن کم توجهی شده، همین موضوع است. تا چندسال پیش، عرف حاکم بر جامعه اجازه نمیداد کسی در مورد مسائل جنسی، شفاف، اطلاعرسانی کند. اما امروزه اطلاعرسانی در این حوزه در حال افزایش است.
هر چند در این زمینه، هنوز آموزشها به سطح گستردهای نرسیده است و جای کار بسیاری دارد. هنوز در مدارس در اینباره، سختگیری وجود دارد و بیشتر به سمت بزرگسالان جامعه و برای مثال مراجعه به سکستراپیست است. هوش جنسی شامل: شناخت بدن، درک نیازها، کشف تجربههای جنسی و احساس رضایت از آن تجارب است. آگاهی از احساساتی که حین سکس تجربه میکنید به خودشناسی شما کمک میکند. یکی از این نمونهها، تلاش برای این است تا علایق جنسی شریک خود را بفهمید و کیفیت رابطه جنسی را افزایش دهید.
تمام مباحثی که عنوان کردم از انواع کلی هوش بود. شاید خیلی از آنها را تا به حال شنیده بودید و شاید هم خیر! احتمالا تا اینجای مقاله متوجه شدهاید که هوش در عین سادگی، مفهوم پیچیدهای دارد که پژوهشگران سالیان زیادی است، همچنان به دنبال تعاریف دقیقتری از آن میگردند. ظرفیت انسان بینهایت است و همین مورد روانشناسان و پژوهشگران را به سمت کشفهای جدید میبرد. یکی از نظریههایی که در ادامه به آن اشاره میکنم، نظریه ۹ گانه هوش گاردنر است که نسبتا نظریه جامع و پرکاربردی است. در این دیدگاه، انواع هوش از نظر گاردنر مورد بررسی قرار میگیرد و به شما کمک میکند با آن موارد بیشتر آشنا بشوید.
هوش نُهگانه گاردنر
با وجود اینکه قبلا هم به اطلاع شما رساندم، باز هم تکرار میکنم که در نهایت تمام نظریههای هوش روی جنبه سازگاری با محیط تاکید میکنند و مواردی که بررسی میکنند با اندکی تفاوت بسیار بهم نزدیک است. در ادامه این مقاله، تصمیم گرفتم جدیدترین و جامعترین دیدگاه از مفهوم هوش را انتخاب کنم تا مطمئن شوید، همهی موارد آن را آموختهاید و مقاله برایتان مفید بوده است.
آخرین نظریهای که در مورد هوش ارائه شد توسط گاردنر بود. هاوارد گاردنر، استاد دانشگاه هاروارد و روانشناس حوزه رشد است. او مفهوم هوش چندگانه را مطرح کرد و ابعاد مختلفی از آن را مورد بررسی قرار داد که در ادامه به آنها میپردازم.
- هوش زبانی
هوش زبانی در نظریه گاردنر شامل حساسیت، علاقه به اکتشاف، عشق به کلمات، زبانهای نوشتاری و گفتاری است. کسانی که از هوش زبانی بالایی برخوردارند در درک و بیان نوشتاری و گفتاری، صرف و نحو و کاربردشناسی بسیار خوب عمل میکنند. مثل بنده که در حال حاضر مشغول نوشتن این مقاله هستم. در ردههای بسیار بالاتر، شاعران و نویسندگان مشهور مثل ویکتور هوگو، سعدی و … قرار دارند.
- هوش منطقی-ریاضی
این بعد از هوش شامل توانایی محاسبه، تحلیل منطقی، ارزیابی مفاهیم انتزاعی و مسائل، درک روابط و قوانین بنیادی، انجام دادن عملیات ریاضی، تشکیل زنجیرههای بلند تفکر منطقی است. افراد مشهوری که در این زمینه هوش بالایی داشتند میتوان از نیوتون، انیشتین، خیام و … نام برد.
- هوش موسیقی
مهارتهایی که در این جنبه از هوش مورد توجه قرار میگیرد شامل تولید، ترکیب، اجرا و گوش دادن به صداها، ادراک صداها و حساسیت به اجزای موسیقی و صداهاست. کسانی که هوش موسیقیایی بالایی دارند در تشخیص زیروبمی، ملودی، ریتم، بافت، طنین، هارمونی و موضوعات موسیقی بسیار توانمند هستند. افرادی که میتوان از آنها به عنوان مصداق یاد کرد مثل بتهوون، موتزارت و … هستند.
- هوش فضایی-مکانی
این بعد شامل توانایی در درک، شناسایی و تشخیص دقیق تغییر شکلها، فرمها و بافتها است. افرادی که از آنها به عنوان هنرمند یاد میشود. همانهایی که در طراحی، رنگآمیزی، ترسیم چشمانداز، برقراری تعادل، شناخت تضاد و همخوانیها مهارت ویژه دارند. مثل: میکل آنژ، داوینچی، کمال الملک و دیگران هنرمندان و نقاشان، در این دسته قرار میگیرند.
- هوش بدنی-عضلانی
کسانی که هوش عضلانی-بدنی بالایی دارند در کنترل کردن حرکات بدن مهارت زیادی دارند. از دیگر توانمندیهای این زمینه میتوان از تعادل و استقامت بدنی بالای این افراد نام برد. در یک سری از ورزشها آنقدر تسلط بر ذهن بالا میرود که فرد میتواند بدون استفاده از دست و پاها خود را در فضا معلق نگه دارد، این در مورد برخی از اشیا نیز صدق میکند. مثال بارز این دسته: ژیمیناستکارها، بالرینها و سیرک بازان است.
- هوش میانفردی
توانایی ارتباط برقرار کردن با دیگران به واسطه درک و ارزیابی آنها، حساسیت به اعمال، انگیزهها، حالات روانی و احساسات دیگران از موارد هوش میانفردی به حساب میآیند. افرادی که میتوانند هیجانات خود را به بهترین شکل مدیریت کنند و عقاید مختلف را در موقعیتهای مناسب به کار بگیرند، به عنوان افراد باهوش در این زمینه شناخته میشوند، مثل: دالایی لاما و دیگر رهبران بزرگ که الهامبخش بسیاری از جوامع بودند. دالایی لاما یکی از بانفوذترین چهرهها در تبت بود. او فردی شوخطبع و عاقل بود که در سال ۱۹۸۹، بخاطر حمایت مادامالعمرش از مردم تبت، برنده جایزه صلح نوبل شد.
- هوش درون فردی
این مؤلفه شامل حساسیت به خود، ارزیابی دقیق موقعیتها، درک و خودنظمدهی و عملکرد بر اساس انگیزهها و حالات روانی است. زمانی که شما سرشار از هوش درون فردی باشید به نقاط قوت و ضعف خود آگاهی دارید، انگیزهها و هیجانات خود را به خوبی میشناسید. مصداق بارز یک فرد تیزهوش در این زمینه، گاندی است. او شنونده خوبی بود و احساسات و اهداف دیگران برایش جالب بود. افرادی شبیه به گاندی با وجود آن که همذاتپنداری و همدردی بالایی با دیگران دارند، اما به ندرت شدت احساسات واقعی خود را بروز میدهند و در تنهایی مسائل خود را حل میکنند. این دقیقا ویژگی یک رهبر، وکیل و روانشناس خوب است که دو مورد اول در مورد گاندی صدق میکند.
- هوش طبیعی
در این جنبهی هوش، افراد علاقه بسیار زیادی به کاوش در طبیعت دارند. آنها قادرند به واسطه تخصصی که در این زمینه دارند؛ ویژگیهای مشخصی از محیط را شناسایی و دستهبندی کنند. آنها از به خاطر سپردن گونههای مختلف حیوانی و گیاهی لذت میبرند و عموما اطلاعات دقیق و بالایی در این حیطه دارند. از جمله افرادی که در هوش طبیعی سرآمد هستند میتوان به چارلز داروین و جین گودال اشاره کرد.
شاید با خودتان میگویید: چرا عنوان، هوش نهگانه بود اما فقط ۸ مورد بیان شد؟! خدمت شما عارض هستم که؛ در آخرین نسخه به روز رسانی شده این نظریه، یک جنبه دیگر از هوش مورد بررسی قرار گرفت که به آن میپردازیم.
- هوش وجودگرا
یکی از انواع هوش، هوش وجودگرا نام دارد. اگر زیاد در مورد جهان هستی تفکر میکنید و به فلسفه مرگ و زندگی علاقه وافر دارید، احتمالا هوش وجودگرای شما در حال جوشش است. توانایی طرح سوال درباره موقعیت انسان در جهان هستی از بارزترین مورد این بعد هوشی است. فیلسوفان در این دسته قرار میگیرند مثل: آقای نیچه. حالا این اقای نیچه کیه و ما چرا جزو این دسته ازش نام بردیم؟! نیچه یکی از تاثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم است. فیلسوفان گاه آنقدر به دنبال معنای حقیقی زندگی هستند که یادشان میرود واقعا زندگی کنند.
جمعبندی
در این مقاله سعی کردیم به اختصار و با زبانی ساده شما را با مقوله هوش بیشتر آشنا کنیم. شاید هنگام مطالعه موارد و توانمندیهایی که در مقاله عنوان شد، افرادی که در اطرافیان خود میشناسید از ذهنتان عبور کرده باشند. به یاد داشته باشید که قرار نیست همه انسانها در تمام انواع بررسی شده هوش توانمند باشند، مثلا خود شما ممکن است در ریاضیات عملکرد بسیار خوبی داشته باشید اما متقابلا در زبانشناسی یا روابط میانفردی تعریف چندانی نداشته باشید. هرچند همه این تواناییها به طور مثبت با یکدیگر ارتباط دارند. یعنی کسی که در یک بعد هوشی بسیار توانمند و متخصص است، در سایر جنبهها نیز نسبتا خوب عمل میکند.
فراموش نکنید؛ صرف توانایی بالا یا به اصطلاح، مستعد بودن، هوش شما را تضمین نمیکند؛ بلکه استمرار و پیوستگی در طول زمان و همچنین تمرین زیاد، پیشبینیکننده قوی برای بروز هوش و استعداد شماست. حمایت خانواده و محیط عنصر حائز اهمیت بعدی است. بهتر است اگر فرزندی دارید یا قرار است بعدها صاحب فرزند شوید، از سنین کودکی به دنبال کشف علایق و توانمندیهای او باشید. اگر از هوش و انواع آن به خوبی مطلع باشید میتوانید به شیوه بهتری در جهت رشد کودک خود قدم بردارید. از طرفی هرچقدر محیط را برای بروز این علایق و استعدادها فراهم کنید، کودک در راستای آن مسیر تلاش بیشتری از خودش نشان میدهد. برای اینکه بدانید چگونه استعدادهای کودک خود را دریابید، میتوانید مقاله روش استعدادیابی را مطالعه کنید.
در آخر لازم است یادآوری کنم، بزرگترین کمکی که هوش به ما میکند، افزایش توان سازگاری ما با شرایط و محیطهای مختلف است. پس بهتر است تا حد امکان در اکثر فاکتورها، مهارت خود را بیشتر کنیم. در اینصورت کیفیت زندگی افزایش پیدا میکند. حالا شما بگویید در هر یک از این موارد هوش چقدر توانمند هستید و چرا؟! دوست دارید کدام یک را تقویت کنید؟!
نویسنده: صفورا علیاکبری
بدون دیدگاه