نوشتن و تدوین استراتژی محتوا یکی از تخصصهای اصلی من است و چیزی است که همیشه از انجام آن لذت میبرم. کارم را با تولید محتوا یعنی نوشتن مقاله برای وبسایت شروع کردم. مدتی روی اصول نوشتن کار کردم تا کامل به آن مسلط شوم. از آنجا که قرار بود مسئولیت محتوای سایت به عهده من باشد به دنبال یادگیری استراتژی محتوا رفتم. اتفاقا این چیزی بود که به آن علاقه داشتم. چون نیاز بود راجع به آن تحقیق کنم، برنامه بریزم و خلاقیت به خرج دهم.
چیزی که در مورد استراتژی محتوا میخواهم بگویم تجربه شخصی خودم بوده است. تجربهای که در یک شرکت سایتساز به مدت ۲ سال داشتم و به نتایج بسیار خوبی هم رسید. برنامهها و کارهایی که انجام شد در نهایت میزان بازدید سایت را به ۷-۸ برابر رساند و تعداد ثبت نام را به ۴-۵ برابر افزایش داد.
استراتژی محتوا چه اهمیتی دارد؟
هر کاری که بخواهید از آن نتیجه بگیرید، نیاز به برنامهریزی دارد. باید بدانید چه محتوایی را در چه زمانی و با چه هدفی میخواهید تولید کنید. استراتژی محتوا هم یعنی اینکه برای محتوای وبسایت یک برنامه مشخص با هدف و زمان مشخص داشته باشید و بر اساس آن اقدام کنید.
داشتن استراتژی محتوا نتایج زیر را برایتان به دنبال دارد:
صرفه جویی در زمان: وقتی برنامه داشته باشید دقیقا میدانید راجع به چه موضوعاتی باید محتوا تولید کنید و نیازی نیست هر بار بنشینید و فکر کنید که خب حالا در مورد چه چیزی مطلب بنویسم.
رسیدن به هدف: از آن جا که استراتژی محتوا بر اساس اهداف مورد نظر مشخص میشود پس باعث میشود در یک بازه زمانی به اهدافمان برسیم. این اهداف میتواند شامل ترافیک سایت، رسیدن به فروش، برندینگ و دیده شدن باشد.
صرفه جویی در هزینه: وقتی بدانیم باید چه محتوایی را در چه زمانی و چگونه تولید کنیم نیاز نیست با سعی و خطا هزینه زیادی را از دست بدهیم. پس باعث بهینه شدن هزینه میشود.
تولید محتوای سایت بدون داشتن استراتژی محتوا مثل انجام یک کار بیهوده است که ممکن است به نتایج خاصی ختم نشود. شما باید دقیقا بدانید هدفتان از تولید محتوا چیست، به چه چیزهایی میخواهید برسید و چقدر زمان دارید. در ادامه مراحل و گامهای داشتن یک استراتژی محتوای کامل برای وبسایت را به شما میگویم.
مراحل داشتن یک استراتژی محتوا
استراتژی محتوا مراحلی دارد که حتما باید همه آنها را انجام دهید. ممکن است تفاوتهایی در منابع مختلف ببینید اما کلیت آن ها یکی است. موارد که در ادامه میگویم چیزی است که خودم در عمل برای شرکتها و سازمانیهایی که با آنها همکاری داشتهام، انجام دادهام.
۱- مشخص کردن هدف
هدف فعلی شما از تولید محتوا برای سایت چیست؟ گفتم فعلی؛ چون هدف قطعا ثابت نیست و در هر بازهای ممکن است یک هدف خاص داشته باشید. مثلا شاید الان به دنبال افزایش ترافیک و ورودی گرفتن برای سایت باشید، ۳ ماه بعد بخواهید از سایت مشتری و فروش داشته باشید و مثلا یک سال بعد اولویتتان برندینگ باشد.
پس حتما قبل از هر چیز مشخص کنید که هدفتان چیست. همانطور که اشاره کردم اهداف میتواند شامل ورودی یا ترافیک گرفتن برای سایت، فروش محصول یا خدمات، برندینگ و دیده شدن باشد. البته میتوانید همزمان دو یه سه هدف را در نظر بگیرید ولی باید برای هر کدام وزن و میزان اهمیت مشخص کنید. بعد از اینکه هدفتان را مشخص کردید به سراغ بقیه مراحل بروید.
۲-بررسی وضع فعلی بیزنس
کاری که در مرحله دوم برای استراتژی محتوای سایت شرکت انجام دادم بررسی وضعیت فعلی شرکت و سایت بود. از آنجا که قبل از من تعدادی محتوا در سایت بارگذاری شده بود آن محتوا و میزان ورودی سایت را بررسی کردم. محصول اصلی شرکت و چیزی که بیشترین سود را برایشان دارد پیداکردم. روشهای تامین درآمد شرکت را پرسوجو کردم و…
همه اینها برای داشتن یک استراتژی محتوا نیاز است. البته اگر تازه بخواهید تولید محتوا را شروع کنید بخش بررسی محتوای قبلی را نخواهید داشت و تمرکزتان روی آینده است.
۳- پرسونای مخاطب هدف
مخاطب هدف شما مشتری ایده آلی است که میخواهید او را جذب کنید تا محصول یا خدمات شما را بخرد. در مرحله اول باید بدانید که کدام دسته از افراد را میخواهید جذب کنید. چون قرار است برای این این دسته از افراد محتوا تولید کنید و چیزی بنویسید که این افراد جذب شوند.
اگر ندانید مخاطبتان کیست چگونه میخواهید او را جذب کنید. امکان ندارد به صورت همزمان بتوانید همه افراد را جذب کنید. نیازی هم به آن ندارید چون احتمالا مشتریان شما تنها دسته خاصی از افراد هستند. مثلا اگر محصولات آرایشی بهداشتی میفروشید مخاطب شما معمولا خانمهای بین ۲۰ تا ۵۰ سال است. اگر لباس نوزاد میفروشید مخاطب یا مشتری بالقوه شما مادران ۲۰ تا زیر ۴۰ ساله هستند.
بعد از اینکه مخاطب خود را مشخص کردید باید یک پرسونا برای آن در نظر بگیرید. ممکن است مشتریان متفاوتی داشته باشید اما پرسونا را باید برای مشتری ایده آلتان بنویسید. پرسونا یعنی اینکه یک شخصیت کامل به این مشتری بدهید. اینکه چه جنسیتی دارد، چند سالش است، وضع مالیاش چگونه است، چه دغدغههایی دارد، چه چیزی خوشحالش میکند و…
۴- تحلیل رقبا
شما در هر بازار و حرفهای که قصد فعالیت دارید احتمالا تعدادی رقیب دارید که دقیقا محصول یا خدمات شما را می فروشند. پس دقیقا باید بدانید که رقیب شما چه نقاط ضعف یا قوتی دارد. چه محتوایی در وبلاگش دارد. از کدام محتوا و کلمات کلیدی ورودی بیشتری می گیرد. محصولاتش چه ویژگی هایی دارد.
دانستن نقاط قوت به شما کمک می کند از آن ها برای خودتان هم استفاده کنید و نقاط ضعف باعث می شود که سمت انجام آن ها نروید. تحلیل رقبا نیاز به یک سری تحقیقات و ابزارهایی دارد که در یک مقاله دیگر راجع به آن صحبت می کنم.
۵- نقشه سفر مشتری
افراد از زمانی که شما را پیدا می کنند و اولین ارتباط را با شما برقرار می کنند تا زمانی که مشتری می شوند و ارتباطشان با شما حفظ می شود، یک مسیر را طی می کنند. این مسیر ممکن است طولانی باشد. سفر هر مشتری با دیگری یکسان نیست. چون هر کدام از آن ها تجربه خاصی با شما داشته اند.
مثلا یک مشتری زمانی که برای اولین بار وارد سایت شما میشود چطور فکر میکند؟ چه چیزی به چشمش میخورد؟ به دنبال چیست؟ برای خرید چه فاکتورهایی را مدنظر قرار میدهد؟ چه چیزی باعث جلب اعتمادش میشود؟ و…
خب حالا شما باید برای تدوین برنامه و تقویم محتوایی که در ادامه راجع به آن صحبت میکنم، باید برای هر مرحله از این سفر یک سری محتوا داشته باشید. در یک سری از مقالات با عنوان قیف بازاریابی گفته میشود. این قیف شامل مراحل زیر است:
- آگاهی awareness
- محرک trigger
- جستجو search
- توجه consideration
- خرید buy
- ماندن stay
خب حالا شما باید برای هر کدام از این مراحل یک دسته محتوا داشته باشید. سپس با توجه به هدفی که از پیش تعیین کردهاید یک وزن به هر کدام بدهید. مثلا اگر هدف دیده شدن است باید بیشترین وزن را به دسته آگاهی بخشی اختصاص بدهید. اگر هدفتان برندینگ است باید بیشتر روی ماندن یا مرحله آخر کار کنید.
۶- تحقیق عبارات کلیدی
مرحله بعدی که برای تدوین استتراتژی محتوای سایت انجام میدهیم تحقیق عبارات کلیدی است. یعنی موضوعاتی که باید راجع به آنها محتوا تولید کنید. بعد از اینکه رقیب خود را شناختید، فهمیدید مخاطب هدفتان به دنبال چیست، قیف بازاریابی را مشخص کردید باید ببینید که در هر مرحله از قیف چه موضوعاتی میتوانید کار کنید و مخاطب چه کلیدواژه هایی را جستجو میکنند.
برای تحقیقات کلمات کلیدی چند کار را باید انجام دهید. یکی اینکه از ابزارهایی مثل کیورد پلنر keyword planner یا کیورد فایندر keyword finder استفاده کنید. دوم اینکه خود گوگل یک سری عبارات پیشنهاد به شما نشان میدهد. سوم اینکه ببینید رقبایتان روی چه عباراتی کار کردهاند و چهارم اینکه با توجه به شناخت مخاطب یک سری عبارتهایی را به تقویم محتوا اضافه میکنید. شاید الان جستجو نشود اما چیزی است که به درد مخاطب میخورد و میتوانید از لینک آنها در مقالات دیگرتان استفاده کنید.
۷-درست کردن تقویم محتوا
ما در یک تقویم محتوا باید دقیقا بنویسید که در هر زمانی چه محتوایی با چه هدف و کیوردهایی باید تولید شود. میتوانید یک شیت باز کنید در آن هم به صورت هفتگی هم ماهیانه برنامه را وارد کنید. در این برنامه باید موضوع و روز تولید محتوا را وارد کنید. این مطلب چه اهداف کلیدی دارد و چه کیوردهایی باید داشته باشد.
داشتن این تقویم برنامه شما را دقیقا مشخص میکند و میدانید در هر زمان باید چه محتوایی تولید کنید. یک بار به خوبی انجامش میدهید و تا چند ماه یا حداقل یک ماه راحتید. البته این تقویم شاید در جریان کار بارها اصلاح شود یا مقداری تغییر کند.
۸-شاخص عملکرد
همیشه یک بخش مهمی از هر برنامه بررسی و آنالیز است. باید بدانید این کارهایی که انجام دادهاید چه نتایجی داشته است. روی چه کلیدواژههایی ورودی بیشتری گرفته اید؟ روی کدام صفحات فروش بیشتری داشته اید؟ چقدر توانستهاید به اهدافتان نزدیک شوید. برای ارزیابی عملکرد باید یک سری شاخص مثل میزان ورودی سایت، میزان ثبت نامی، نرخ تبدیل و رتبه صفحات استفاده کنید.
در این مرحله حتما به ابزارهایی مثل سرچ کنسول search console و گوگل آنالیتیکس نیاز پیدا میکنید.
در نهایت
این مراحلی است که من برای انجام استراتژی محتوای سایت استفاده کردهام و همچنان انجام می دهم. اگر تمایل داشتید می توانید به کمک راه های ارتباطی سایت با من در ارتباط باشید تا راجع به انجام آن در قالب پروژه یا مشاوره صحبت کنیم. راستی هدف اصلی شما از تولید محتوا برای سایتتان چیست؟
بدون دیدگاه