اولین باری که در مدرسه نمره ی بیست گرفتهاید را به خاطر دارید؟ در کدام درس بیست گرفتید؟! این نمره نتیجهی استعداد یا تلاش شما بود؟! از مدرسه تا خانه چه قدر ذوق داشتید که برگه امتحان را به مادرتان نشان بدهید؟!
زمانیکه برگه را به دست مادر دادید کدام یک جملات زیر را به شما گفت؟
_ آفرین! تو چهقدر باهوشی!
_ آفرین! تو خیلی با استعدادی!
_ آفرین! آفرین به تلاش و پشتکاری که داری!
بیایید باهم صادق باشیم! بیشتر ما جمله ی اول را از مادرمان شنیدیم. بعد هم به عنوان جایزه ناهار مورد علاقه مان را خوردیم و جمعه ی آن هفته به شهربازی رفتیم (راستش را بگویم من آن جمعه به شهربازی نرفتم! قراربود باهم صادق باشیم:) )
از آن موقع در ذهن بیشتر ما نقش بست که موفقیت نتیجه ی هوش و استعداد است و هیچ ارتباطی به تلاش و پشتکار ما ندارد.
وقتی همکار مان ترفیع شغلی می گیرد آن را نتیجه ی شانس او و نه تلاش های شبانه روزی اش می دانیم. زمانیکه پسرخاله مان در رشته پزشکی قبول می شود به استعداد او غبطه میخوریم و کوچک ترین تلاشی برای نزدیک شدن به سبک زندگی او نمی کنیم. هنگامیکه دوست مان ماشین جدیدی می خرد، تلاش های بی وقفه ی او در زندگی کاری اش را با جمله ی «خدا شانس بده» زیر سوال می بریم.
سوال
هزاران موقعیت مشابه وجود دارد که در طول شبانه روز با آن مواجه می شویم. در کدام یک از این لحظات عمیقاً فکر کردهایم و منصفانه دستاورد اطرافیان را قضاوت کردهایم؟!
در سراسر جهان به این اصل باور دارند که موفقیت به طور قابل توجهی با شایستگی رابطه ی مستقیم دارد (قبول! ممکن است این اصل در کشور ما کمی کمرنگ تر باشد. ) به همین دلیل وقتی به شخصی ثروتمند یا مشهور و یا فردی خوشحال نگاه می کنیم، نباید موفقیت های او را حاصل استعداد یا شانس او بدانیم بلکه باید تلاش و پشتکار او را تحسین و تشویق کنیم.
استعداد به چه معناست؟
استعداد مهارت ها، توانایی ها و یا تخصصهای ذاتی است. برای اینکه بهتر با معنای استعداد آشنا شویم، ابتدا باید مفاهیم هوش و هوش هیجانی را بررسی کنیم.
هوش چیست؟
توانایی یادگیری و استدلال فرد و مهم ترین جنبهی استعداد انسان است.
مطالعات زیادی تست هوش را بررسی کرده اند و به این نتیجه رسیدهاند: تست هوش جنبه های مختلف موفقیت مانند عملکرد تحصیلی، عملکرد شغلی، دستیابی به وضعیت اجتماعی و اقتصادی مناسب و موفقیت تجاری را پیش بینی می کند. هوش تنها جنبه ای از استعداد انسان است که به میزانی گسترده مورد تحقیق قرار گرفته است. جالب است بدانید که این تحقیقات نشان می دهند که حدود ۱۵ درصد از موفقیت شغلی را می توان به هوش نسبت داد (در صورت پیچیده بودن مشاغل، این درصد افزایش می یابد. )
هوش هیجانی چیست؟
توانایی و مهارت کنترل احساسات خود و احساسات دیگران را هوش هیجانی می گویند.
ممکن است حدود ۹ درصد از موفقیت مربوط به هوش هیجانی باشد که مستقل از توانایی یادگیری است. با درنظر گرفتن نتایج تحقیقات، اگر شما شغلی را انتخاب کنید که علاقه و منفعت تان در یک جهت باشد، درصد موفقیت تان افزایش می یابد. به همین دلیل خودشناسی در بیشتر معیارهای هوش هیجانی حیاتی و مهم است.
تلاش به چه معناست؟
پشتکار، تمرکز و سختکوشی را تلاش میگویند.
تلاش مقوله ای جالب است زیرا می تواند تحت تاثیر موقعیت های خارجی قرار گیرد. موقعیت هایی مثل تشویق شدن، ترفیع گرفتن، ناامیدی، بی انگیزگی و بازخورد سازنده گرفتن. تلاش می تواند وابسته به عوامل شخصی درونی نیز باشد. به افراد موفق نگاه کنید؛ افرادی که زندگی شخصی، استراحت و تفریح شان را برای موفقیت قربانی کردهاند. از میانگین همبستگی میزان تلاش و میزان موفقیت می توان نتیجه گرفت که حدود ۹ درصد از موفقیت یک فرد به جاه طلبی، انگیزه و اقدامات او نسبت داده می شود.
فرمول موفقیت:
در این فرمول تلاش ۸۰ درصد است. خبر خوب این که ۸۰ درصد ماجرا کاملا به شما وابسته است. یعنی اگر ۲۰ درصد مابقی را هم نداشته باشید،با تلاش بیشتر می توانید آن را جبران کنید 🙂 پس هیچ جای نگرانی نیست.
خب برگردیم سراغ فرمول موفقیت. تلاش ۸۰ درصد و استعداد ۱۰ درصد است. بله بنده درست محاسبه کردهام. من متوجه هستم که ۸۰ + ۱۰ مساوی صد نمی شود. پس آن ۱۰ درصد مفقودالاثر کجاست؟!
شانس
شاید توقع نداشتید شانس را در این فرمول ببینید، درست است؟! تعجب نکنید. قضیه از این قرار است که هرچه تلاش بیشتری بکنید شانس بیشتری به شما رو می آورد و به موفقیت نزدیک تر می شوید. بله این دو با یکدیگر رابطه ی مستقیم دارند؛
تلاش بیشتر= شانس بیشتر تلاش کمتر= شانس کمتر
شاید تا الان فکر می کردید اگر شانس در خانهی شما را بزند، دنیا را زیر و رو خواهید کرد. بگذارید یک بار برای همیشه تکلیف شانس را در زندگی مان معلوم کنیم. وقتی شما در رشته ی خودتان دانش تئوری کسب کنید و مهارت های عملی یاد بگیرید، فرصتهای بهتری به دست می آورید. در هنگام رویارویی با فرصت مناسب باید آن را دو دستی بچسبید و اقدام لازم را انجام بدهید. اینگونه شانس شما برای موفقیت افزایش می یابد.
دو تقلب در حل فرمول موفقیت:
۱. به خودتان و دیگران برچسب نزنید
اینکه به خودتان بگویید من در زمینه ی وبلاگ نویسی استعداد دارم پس نیازی به تمرین ندارم باعث می شود در کارتان درجابزنید. پس این خیانت را در حق خود و دیگران نکنید. عکس این موضوع هم صادق است. با گفتن جملاتی مثل من هیچوقت در نقاشی استعداد نداشتم، تو هیچوقت استعداد عکاسی نداشتی و… نور تلاش را در خود و دیگران می کشید.
۲. دست از مقایسه خود با دیگران بردارید
اگر خود را در زمینهی استعداد با دیگری مقایسه کنید، مرتکب اشتباهی غیرقابل جبران می شوید. این کار باعث تحلیل رفتن انرژی و انگیزه تان می شود و جبران کردن این خسارت برای تان گرام تمام خواهد شد.
استعداد مهم تر است یا تلاش؟
استعداد و تلاش هر دو نقش مهمی را در موفقیت های انسان بازی می کنند. اما کدام یک از دیگری مهم تر است؟
از نظر علمی تلاش بر استعداد ارجعیت دارد. می توان تلاش را سوخت انسان و استعداد را مکمل سوختی در نظرگرفت. در نتیجه انسان برای حرکت نیازمند سوخت است؛ حالا اگر در این سوخت مکملی باشد حرکت پرشتاب تر می شود. شواهد کافی برای پیوند دستاوردهای انسان به استعدادهای او وجود دارد. بنابراین می توان گفت وراثت، ژنتیک، خانواده و محیط (که می توان همگی را زیرشاخه ی استعداد درنظر گرفت ) در موفقیت نقش چشمگیری دارند. اگرچه همه ی این عوامل در دستاوردهای انسان دخیل هستند، اما میتوان با تلاش و تمرین زیاد آنها را جبران و نقش شان را کمرنگ و کمرنگتر کرد. در ادامهی این مطلب تاثیر محیط بر دستاوردهای انسان را بررسی کرده و سپس راهکاری برای پررنگ کردن نقش تلاش در موفقیت ارائه می شود.
نقش محیط در سناریوی موفقیت چیست؟
جنسیت، ملیت، اقتصاد، فرهنگ و وضعیت اجتماعی از ابتدای تولد بر زندگی انسان، قابلیت ها و تصمیمات او تاثیرگذار است. هرچند محیطی که فرد در آن رشد میکند را باید جز عوامل موفقیت و یا عدم موفقیت، دارای تأثیر دانست. اما اجازه بدهید در این باره نکته ای را در پرانتز به شما بگویم.
اگر بخواهیم تاثیر محیط بر انتخاب و دستاوردهای خود را انکار کنیم، خود را به خواب زده ایم. یعنی بگوییم خانواده، محل زندگی، فرهنگ و… هیچ تاثیری بر استعداد و توانایی های ما ندارند؛ آنوقت خود را گول زده ایم.
از طرفی نباید نقش یک قربانی را بازی کنیم و هویت خود را کاملا وابسته به محیط بدانیم. در اینصورت به انفعال کامل می رسیم، نقش خود در زندگی را به صفر می رسانیم و دست از تلاش و سخت کوشی میکشیم. در این میان مرز باریکی وجود دارد که می گوید:« محیط تاثیر دارد اما اصالت ندارد. »
چگونه پشتکار داشته باشیم؟!
تا اینجای مقاله به اهمیت نقش تلاش در دستیابی به موفقیت پی بردهایم. الان وقت آن رسیده که این سوال سرنوشت ساز را از خود بپرسیم و به آن پاسخ بدهیم.
۱) هدفگذاری نردبان تلاش است
زمانی می توانیم درباره ی تلاش و پشتکار صحبت کنیم که هدف مشخصی داشته باشیم. هدف به ما انگیزه و نیروی حرکت می دهد؛ تا زمانیکه هدف مشخصی نداشته باشید، مسیر حرکت برای تان مه آلود خواهد بود. بنابراین ابتدا هدف گذاری کنید و سپس زمان بندی کنید و به سمت تحقق آن حرکت کنید. به خاطر داشته باشید در مسیر حرکت باید به هدفتان پایبند باشید و زود جانزنید.
مقالهی هدفگذاری میتواند شما را در این مسیر راهنمایی کند.
۲) مسیر حرکت را بشناسید
همه ی ما قبل از شروع سفر به شهری دیگر، جادهها را بررسی می کنیم تا مبادا در حین سفر مشکلی برایمان پیش بیاید. جاده ی موفقیت هم از این قاعده مستثنی نیست. باید درهنگام حرکت، جوانب کار را بسنجیم و اتفاقات را پیش بینی کنیم. داشتن یک نقشه ذهنی میتواند چالشهای مسیر را برای مان آسانتر کند. همچنین نقش آموزش و مشاوره توسط متخصص آن حوزه را دست کم نگیرید؛ این طور آمادگی حل هر مسئله ای را خواهیم داشت. در غیر این صورت با اولین سختی انگیزهی مان را از دست می دهیم و از ادامه حرکت پا پس میکشیم.
۳) تصمیم کبری نگیرید
گاهی اوقات مسائلی در مسیر موفقیت روی میدهد و ما دچار چالش میشویم. قدرت و سرعت تصمیم گیری در اینجا نقش حیاتی دارد. ما باید مهارت تصمیم گیری را در خود ارتقا بدهیم تا بتوانیم در شرایط سخت، بدون معطلی، کار درست را انجام دهیم. برای این که به سرنوشت کبری دچار نشوید مقاله تصمیمی گیری را مطالعهکنید.
۴) پای تان را از گلیم تان درازتر نکنید!
اگر تا به حال در زندگی تان هیچ گام بلندی برنداشته اید، لطفا پای تان را ۱۸۰ درجه باز نکنید زیرا… به گمانم چرایی آن برای تان مثل روز روشن باشد!
برای انجام کارهای بزرگ، به تعداد زیادی تجربهی کارهای کوچک نیاز است. پس لطفا اهداف بسیار بزرگ و دست نیافتنی را قاب نکنید که به دیوار اتاق تان بزنید چرا که نه تنها موجب افزایش تلاش تان نمی شود بلکه با خود فرسودگی و بی انگیزگی را از راه می آورد.
۵) دستاوردهای کوچک تان را جشن بگیرید
متاسفانه بیشتر ما انسان ها قدر موفقیت های کوچک خودمان را نمی دانیم، بهتر است بگویم آن ها اصلا به چشم مان نمی آیند. درحالیکه ما برای تکتک آن موفقیت ها برنامهریزی و تلاش های زیادی کرده ایم. لطفا قدر خودتان و دستاوردهای هرچند کوچک تان را بدانید و منتظر اتفاق شاهکاری نباشید. به خاطر داشته باشید اگر برای موفقیت های کوچک تان ارزش قائل نشوید، موفقیت های بزرگ هم برای تان ارزشی نخواهند داشت. انتهای این چرخهی باطل ناامیدی شما و دست از تلاش کشیدن خواهدبود.
۶) قوی بودن دشمن تلاش و پشتکار است!
بعضی وقت ها در زندگی شخصی یا کاری احساس خستگی مفرط می کنیم. می دانید در اینجور مواقع اشتباه بزرگ مان چیست؟ قوی بودن! منظور من را بدبرداشت نکنید. نمی گویم کار و زندگی را رها کنید و دست به شیون بزنید که ای وای من چه قدر بدبختم. خیر! ایرادی ندارد اگر گاهی اوقات حال تان خوب نباشد، به خودتان سخت نگیرید. شما انسان هستید و دارای احساس. طبیعی است در مواقعی احساس ناتوانی کنید و نیاز به حمایت و پشتیبانی دیگران داشته باشید. مطمئن باشید بعد از پشت سرگذاشتن این احساسات، پرقدرت تر از قبل ادامه خواهید داد.
آنجلا داکورث (از پیشروان روانشناسی موفقیت) در کتاب خود راه را به همهی کسانی که به دنبال دستاورد و موفقیت هستند نشانمیدهد. او میگوید:« راز موفقیت به اندازه ای که به اشتیاق و تلاش بستگی دارد، به استعداد وابسته نیست.» او این مفهوم را «سرسختی» نامیده است.
در جایی از کتاب سرسختی آماده است:
«افراد ثابت قدم موفق تر از دیگران هستند، به ویژه در موقعیت های شدیداً چالش برانگیز».
بالاخره استعداد یا تلاش؟
یادمان باشد که استعداد دلیل کافی برای موفقیت نیست و تاثیر تلاش چندین برابر استعداد است. برای کسب موفقیت باید به خود و به راه مان باور داشته باشیم و زود از پانیفتیم. دستاوردهای دیگران را نتیجه ی هوش، استعداد و شانس آن ها ندانیم چرا که این عوامل به تنهایی موجب رشد و سعادت نمی شوند. با گفتن جملاتی مانند:« تو چهقدر پرتلاشی» و « تلاش و پشتکار تو قابل ستایشه» مسیر زندگی آن ها را هدفمندتر کنیم! با این کار انرژی مثبت به خودمان برمیگردد و راه مان روشن تر از قبل میشود.
حالا نوبت شماست که به این سوال پاسخ بدهید؛ استعداد یا تلاش؟! لطفا شما نیز دلیل خود را برای ما بگویید.
نوشتهشده توسط مهلاعیدی
بدون دیدگاه