وسواس به خرج نده!

عذاب وسواس فکری

فرض کنید در یک جلسه کاری نشسته‌اید و در حالی که غرق در جلسه هستید، ذهنتان درگیر این می‌شود که آیا در ماشین را قفل کرده‌اید یا نه؟! یک انسان سالم شاید چندبار به این موضوع فکر کند اما تا اتمام جلسه رهایش می‌کند. اما آدمی که وسواس فکری دارد چه می‌کند؟ آیا می‌تواند بعد از چندبار فکر کردن، ذهنش را منحرف کند تا جلسه تمام شود؟! احتمالا خیر!

کسی که درگیر وسواس فکری است نمی‌تواند افکارش را کنترل کند، تا اندازه‌ای که جلسه را رها می‌کند تا مطمئن شود در را قفل کرده است یا خیر و ممکن است بارها این کار را تکرار کند. در این مقاله قرار است بررسی کنیم وسواس فکری چیست؟ کسی که افکار وسواسی دارد چه علائمی از خود نشان می‌دهد؟! تا انتهای مقاله همراه من باشید.

وسواس فکری چیست؟

وسواس فکری چیست

اختلال وسواس فکری، دارای الگویی از افکار و ترس‌های ناخواسته است که مدام در ذهن شما تکرار می‌شوند. این افکار شما را به انجام رفتارهای تکراری (اجبار) سوق می‌دهند. ممکن است سعی کنید افکار وسواسی خود را نادیده بگیرید یا متوقف کنید، اما این تلاش‌ها فقط ناراحتی و اضطراب شما را افزایش می دهد.

در نهایت، شما احساس می‌کنید برای کمک به کاهش استرس خود مجبور به انجام یک سری رفتار هستید. علی‌ رغم تلاش برای نادیده گرفتن یا خلاص شدن از شر افکار آزاردهنده، آنها همچنان برمی‌گردند. این موضوع منجر به رفتارهای تشریفاتی بیشتر می‌شود. منظور از رفتارهای تشریفاتی، رفتارهایی است که با آداب و رسوم خاصی همراه است مثلا رأس یک ساعت مشخص غذا خوردن یا تعداد زوج و فرد برای کارها ( مثلا هربار حتما سه بار دست‌هایتان را بشویید نه کمتر و نه بیشتر). این وسواس‌ها و اجبارها در فعالیت‌های روزانه اختلال ایجاد می‌کنند و باعث ناراحتی قابل توجهی می‌شوند.

انواع وسواس فکری

افکار وسواسی انواع مختلفی دارد. فردی که مبتلا به وسواس فکری است با توجه به علائمی که دارد، ممکن است در دسته متفاوتی قرار بگیرد. البته یک فرد می‌تواند چند نوع وسواس فکری داشته باشد و فقط جزو یک دسته خاص نباشد. باید به علائم دقت کنید.

۱)افکار پرخاشگرانه یا جنسی

افکار پرخاشگرانه در وسواس فکری

نوع رایجی از افکار وسواسی، افکار مرتبط با آسیب رساندن به دیگران است. مرور شدن تصاویری از خشونت و پرخاش به دیگران در ذهن فرد که ممکن است جنبه‌های جنسی نیز داشته باشد. به عنوان مثال فرد مدام فکر می‌کند الان با ماشین به کسی برخورد می‌کند، یا تصاویر ارتباط جنسی با محارم در ذهنش تکرار می‌شود.

۲) ترس از صدمه رسیدن به دیگران

در این نوع از افکار وسواسی، فرد مدام از آسیب رسیدن به نزدیکان و عزیزانش نگران است. در واقع می‌ترسد بلایی بر سر آنها بیاید. به عنوان مثال شخص مدام فکر می‌کند، فرزندش را در راه مدرسه می‌دزدند. در این صورت برای جلوگیری از بروز همچین اتفاقی، ممکن است رفتارهای اجباری متعددی انجام دهد. مسئولیت رفت و آمد فرزند خود را قبول کند و یا سرویس خصوصی برایش بگیرد.

۳) ترس از میکروب ها و آلودگی‌ها

افکار پرخاشگرانه در وسواس فکری

 یکی از متداول ترین انواع وسواس فکری، ترس از میکروب‌ها و آلودگی است. بسیاری از افرادی که دچار اختلال وسواس فکری هستند از میکروب‌ها و ویروس‌ها می‌ترسند. آنها ممکن است برای خلاص شدن از این افکار دست به رفتارهای اجباری متفاوتی بزنند. به عنوان مثال مدام فکر می‌کند تمام دستش پر ازآلودگی است یا وسایلش پر از میکروب و آلودگی شده است. پس باعث می‌شود فرد به صورت مکرر دست‌هایش را بشوید یا وسایل شخصی‌اش را به طور مرتب تمیز کند.

۴) شک و تردید در ناقص انجام دادن کار

وسواس فکری باعث می‌شود که شخص مدام شک داشته باشد که کاری را درست و کامل انجام داده است یا خیر. برای مثال شخصی را در نظر بگیرید که وقتی از خانه خارج می‌شود و مدام فکر می‌کند آیا در خانه را قفل کرده است یا خیر. این فکر وسواسی سبب می‌شود تا او برای چک کردن قفل بودن درب منزل تا چندین بار در روز به خانه برگردد و از بسته بودن درها مطمئن شود. (می‌توانید به مقدمه برگردید و مثال را مرور کنید.)

۵) افکار مربوط به امور مذهبی و انجام گناه

این مورد مربوط به داشتن افکار وسواس‌گونه و نگرانی در مورد مسائل مذهبی یا داشتن احساس گناه است. به عنوان مثال ممکن است فرد در رکعت نمازهایش مدام شک کند و فکر کند الان ۳ رکعت خوانده است یا ۴ رکعت.

۶) ترتیب و تقارن در وسواس فکری

وسواس فکری روی ترتیب و تقارن

وقتی فردی وسواس ترتیب و تقارن دارد، برایش بسیار مهم است که هرچیزی اعم از اشیا و وسایل به صورت کاملا دقیق چیده شوند یا متقارن باشند. این دسته، یکی از رایج‌ترین انواع وسواس است. افرادی که به این افکار وسواسی دچار هستند، برای نظم و ترتیب دادن به اشیا یا حفظ و ایجاد تقارن، زمان نسبتا زیادی صرف می‌کنند.

به عنوان مثال اگر یک طرف صورت فرد جوش بزند، مدام خودش را در آینه نگاه می‌کند و از اینکه طرف دیگر دقیقا اینگونه نیست عذاب می‌کشد. افراد وسواسی کمدها و ویترین‌های مرتبی دارند. حتی علاقه به جمع‌آوری کلکسیون‌ها نیز درآنها دیده می‌شود.

۷)افکار مربوط به کنترل نداشتن روی خود

 در این دسته از افکار وسواسی، فرد مدام نگران است کنترل خود را از دست بدهد. یعنی می‌ترسد رفتارهای غیرارادی و نامناسب انجام دهد. به عنوان مثال؛ فرد مدام نگران است که ناگهان در جمع شروع به داد و فریاد کند. این افکار ممکن است در ادامه با هرگونه رفتار اجباری پیگیری شود.

نکته قابل توجه در این مدل وسواس این است که فرد کم کم از جمع دور و منزوی می‌شود؛ زیرا شخص از نزدیک شدن به دیگران و برقراری ارتباط با آنها واهمه دارد.

۸)افکار نسبت به اعضای بدن

وسواس رفتاری روی اندام و ظاهر

فردی که نسبت به اعضای بدن خود افکار وسواسی دارد، مدام در مورد بدن خود فکر می‌کند، آن را بررسی می‌کند و مدام جلوی آینه خود را نگاه می‌کند. انقدر این حساسیت بالاست که فرد تقریبا بیشتر زمان خود را جلوی آینه است و از حضور در جمع خجالت می‌کشد. به عنوان مثال فرد روی دماغ خود حساس می‌شود و فکر می‌کند زیادی زشت است.

چرا اختلال وسواس فکری به وجود می‌آید؟

دلیل به وجود آمدن اختلال وسواس فکری هنوز به صورت کامل شناخته نشده اما به ۳ مورد آن اشاره می‌کنم:

  • نقص فیزیولوژیکی:

این وسواس ممکن است نتیجه تغییرات در ساختار شیمیایی بدن یا عملکرد مغز باشد.

  • ژنتیک:

ممکن است وسواس یک جزء ژنتیکی داشته باشد. در واقع انتقال ژن به صورت ارثی از خانواده باشد. اما ژن‌های خاصی هنوز شناسایی نشده‌اند.

  • یادگیری:

ترس های وسواسی و رفتارهای اجباری را می‌توا‌ن از محیط یاد گرفت. مثلا تماشای اعضای خانواده یا قرارگرفتن تحت شرایطی که شما را به سمت عادت‌های وسواسی سوق بدهد.

اختلال وسواس فکری چه تاثیری بر عملکرد شما دارد؟

با توجه به مطالب مقاله‌های منبع که در مورد وسواس فکری خوانده‌ام، این اختلال باعث افت شدید عملکرد می‌شود. اختلال وسواس فکری با بیماری‌ها و رفتارهای ناسالم دیگر ارتباط قابل توجهی دارد از جمله: افسردگی، فقدان رقابت، اعتماد به نفس پایین، عزت نفس پایین، اضطراب اجتماعی، نشخوار فکری، کمال‌گرایی و اهمال‌کاری.

در این قسمت بیشتر می‌خواهم به ارتباط وسواس فکری با اهمال‌کاری و نشخوار فکری بپردازم.

وسواس فکری و اهمال‌کاری

وسواس فکری و اهمال کاری

در مقاله‌ای که اخیرا برای ارتباط وسواس فکری و اهمال‌کاری مطالعه کردم، آزمایش جالبی روی افراد وسواسی انجام داده‌اند. با این آزمایش متوجه شدند که اکثر آنها برای محافظت از خود در برابر علائم وسواسی، سلسله رفتارهای اجتنابی انجام می‌دهند. منظور از سلسله رفتارهای اجتنابی، یعنی مجموعه‌ای از رفتارها که آنها را از انجام رفتارهای وسواس‌گونه دور نگه ‌دارد. علاوه بر این، آنها گزارش دادند که وسواسی‌ها در بسیاری از فعالیت‌ها کند و آهسته هستند، یا بین فعالیت‌ها و حرکاتشان مکث‌های طولانی انجام می‌دهند. این افراد گزارش دادند که مکث‌هایشان برای بررسی بیشتر و وسواس‌گونه بوده است.

در این مطالعه نشان می‌داد، افکار وسواسی با اهمال‌کاری در تصمیم‌گیری در واقع اهمال کاری در تصمیم‌گیری منجر به اهمال کاری رفتاری نیز می‌شود. اما در نهایت بسیاری از اشکال اهمال کاری ربطی به اختلال وسواس ندارند. در واقع بهتر بگویم، وسواس فکری به طور مستقیم باعث اهمال کاری نمی‌شود اما با توجه به کندی در تصمیم‌گیری، می‌توانیم آن را یکی از دلایل اهمال کاری در نظر گرفته بگیریم.

وسواس فکری و کمال‌گرایی

وسواس فکری و کمال گرایی

شکل افراطی و ناسالم کمال‌گرایی با اختلال وسواس مرتبط است. در واقع هرچقدر فرد بر روی درستی کارها وسواس داشته باشد، میزان کمال گرایی او بسیار بیشتر و شدیدتراست. اگر احساس می کنید تمام کارهای شما باید دقیقاً به روش صحیح انجام شوند، میزان کمال‌گرایی شما بسیار زیاد است. در اینصورت اتفاق عجیبی نیست؛ اگر انجام کارها بدون هرگونه عیب و نقص، برای شما اهمیت زیادی داشته باشد.

رفتارهای بررسی کننده در صورتی که مرتبط با چک کردن مداوم باشند، نشان‌دهنده شدت بالای کمال‌گرایی ناسالم است. به این دلیل که تمایل دارید کار را به بهترین شکل و بدون نقص انجام دهید. ترس بیش از حد از انجام اشتباهات غیر قابل جبران نیز به همین موضوع برمی‌گردد.

وسواس رفتاری در بررسی کردن‌های مکرر این موضوع را در ذهن شما تقویت می‌کند که کامل نیستید. این می تواند باعث شود که شما احساس بدتری بگیرید و اعتماد به نفس خود را از دست بدهید و در نتیجه رفتارهای بررسی کنندگی شما بیشتر شود.

البته ارتباط متقابل هم وجود دارد یعنی کمال گرایی ناسالم می‌تواند به تداوم وسواس کمک کند. در واقع یک ذهن کمال‌گرا، مانند بسیاری از افراد مبتلا به وسواس نیاز دارد تا همه چیز بدون نقص و کامل باشد. کنترل داشتن تمام و کمال بر اعمال و افکار، دقیقا همان است که افراد وسواسی و کمال‌گرا به دنبال آن هستند.

جمع بندی

در این مقاله تمام نشانه‌های افکار وسواسی را بررسی کردیم و به ارتباط آن با برخی از رفتارهای ناسالم دیگر اشاره کردیم. در صورتی که هر یک از این نشانه‌ها را دارید و دچار وسواس هستید، در وهله اول آن را بپذیرید. پذیرش اولین قدم برای بهبودی و درمان است. بعد از آن سعی کنید آگاهی خود را نسبت به این بیماری بالا ببرید و تاثیرات آن را بر رفتار خود بررسی کنید. برای کنترل و درمان وسواس حتما از یک روانشناس کمک بگیرید. در کنار مراجعه به روانشناس، برای رهایی از افکار تکرار شونده می‌توانید بر تکنیک‌های ذهن‌آگاهی تمرکز کنید. امیدوارم مطالعه این مقاله به شما کمک کرده باشد.

مررسی از نظرت

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *