هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی چیست؟

اکثر افراد به دنبال تقویت هوششان هستند. این عقیده وجود دارد که اگر هوش بالایی داشته باشیم می‌توانیم موفق شویم و زندگی بهتری داشته باشیم. با اینکه راه‌ها و روش‌های مختلفی برای تقویت هوش معرفی می‌شود اما هنوز برخی افراد آشنایی زیادی با ماهیت هوش ندارند. نمی‌دانم تا به حال اصطلاح هوش هیجانی را شنیده‌اید یا نه! عده بسیاری از مردم آن را نشنیده‌اند و اطلاعاتی راجع به آن ندارند.

هوش هیجانی بالا

اگر به دنبال موفقیت هستید باید هوش هیجانیتان را بالا ببرید. در این مقاله قصد دارم شما را با هوش هیجانی آشنا کنم و اهمیت آن را برای شما شرح دهم. به شما خواهم گفت که چگونه می‌توانید بفهمید هوش هیجانی بالایی دارید یا نه و در نهایت روش‌هایی برای تقویت آن به شما معرفی می‌کنم. تا پایان این مقاله همراه ما باشید.

تفاوت هوش و هوش هیجانی (EQ و IQ)

به طور کلی وقتی اکثر مردم از واژه هوش استفاده می‌کنند منظورشان  IQ (Intelligence Quantity) است که  به توانایی تفکر، منطق و حل مسئله مربوط می‌شود. هوش هیجانی EQ (emotional quotient) به احساسات و عواطف مربوط می‌شود. اینکه بتوانیم در شرایط خاص و پرتنش تصمیمات درستی بگیریم نیاز به هوش هیجانی بالایی دارد.

تفاوت هوش و هوش هیجانی

IQ سهمی ۲۰ درصدی در موفقیت شما دارد ولی هوش هیجانی ۸۰ درصد از سهم موفقیت را شامل می‌شود. شاید افرادی را دیده باشید که توانایی بالایی در حل مسائل ریاضی و سایر علوم دارند، افراد نخبه‌ای که بالاترین نمرات را می‌گیرند. اما در روابط خود مشکلات بسیاری دارند (این روابط می‌تواند اجتماعی، احساسی و… باشد.) یکی از دلایلی که این افراد در زمینه ارتباطشان دچار مشکل هستند پایین بودن هوش هیجانیشان است.

چرا هوش هیجانی مهم است؟

هوش هیجانی، توانایی درک و دریافت احساسات و هیجانات خود و دیگران است. در زندگی همه ما گاهی بحران‌ها و چالش‌هایی وجود دارند که به شدت احساسات ما را تحریک می‌کنند. در چنین زمان‌هایی نیاز داریم عواطف و احساسات خود را کنترل کنیم تا تحلیل بهتری از شرایط داشته باشیم و بتوانیم راه‌حل‌های بهتری پیدا کنیم.

افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند بهتر از دیگران می‌توانند مشکلاتشان را حل کنند. این افراد کمتر عصبانی می‌شوند و تاب‌آوری بیشتری دارند. همچنین هوش هیجانی کمک می‌کند تا بتوانیم روحیه و انگیزه خود را بالا نگه داریم.

امروزه علم و تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده است که مسائل را به کمک کامپیوترهای هوشمند می‌توان حل نمود و شاید آن قدرها هم نیازی به IQ بالا نباشد. اما اینکه بتوانیم در شرایط سخت تصمیمات درست بگیریم و از پس مشکلاتمان بربیاییم اهمیت زیادی دارد. اینجاست که ضرورت بالا بودن هوش هیجانی بهتر درک می‌شود.

اگر سری به روند مصاحبه‌های شغلی بزنید می‌بینید که اکثر شرکت‌ها به دنبال افرادی هستند که هوش هیجانی بالایی دارند. حتی آزمون‌هایی برای سنجش این هوش طراحی شده است. اگر در این آزمون‌ها شرکت کردید و درصد هوشتان پایین شد نگران نباشید.  IQ از زمان تولد تا آخر عمر ثابت باقی می‌ماند و متاسفانه راهی برای تقویت آن وجود ندارد! اما هوش هیجانی را می‌توان با تمرین تقویت کرد.

مولفه‌های هوش هیجانی

نویسنده معروف کتاب هوش عاطفی، آقای دانیل گولمن، به ابعاد هوش هیجانی اشاره می‌کند. او انواع هوش هیجانی را در ۵ حوزه دسته بندی می‌کند. در ادامه هر مورد را توضیح خواهیم داد:

خود آگاهی

اینکه بتوانیم در هر لحظه از احساسات و هیجانات خودمان آگاه باشیم اهمیت زیادی دارد. زمانی که احساسات و هیجانات خودمان را به درستی بشناسیم، می‌توانیم بر احساسات و رفتار دیگران نیز تاثیر بگذاریم. مثلا تصور کنید با شخصی سر مسائل کاری بحثتان شده و خشمگین شده‌اید، دلیلی ندارد به شخصیت فرد یا خانواده‌اش توهین کنید. اگر خودآگاهی نداشته باشید ممکن است تحت تاثیر هیجانات منفی بدون آن که بدانید رفتار نادرستی از خودتان نشان داده و بعدا پشیمان شوید.

خودآگاهی در هوش هیجانی

افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند می‌توانند خودشان را از زاویه سوم شخص ببینند، رفتارشان را تحلیل کرده و ایراد کارشان را در همان لحظه متوجه شوند.

به عقیده گلمن افرادِ خودآگاه معمولا شوخ‌ طبع هستند و از اعتماد به نفس بالایی برای استفاده از توانایی‌های خود برخوردارند و نحوه‌ی درک اطرافیان از خود را  به‌ خوبی می‌دانند.

خود تنظیمی

یک پله بالاتر از خودآگاهی، خود تنظیمی قرار دارد. حال که از احساسات و هیجاناتتان آگاه هستید، باید بتوانید آن‌ها را مدیریت کنید. برخی گمان می‌کنند برای مدیریت احساسات باید نقش بازی کنند، اما اینطور نیست!

تنها نکته‌ای که در خودتنظیمی اهمیت دارد این است که بدانیم در چه مکان و زمانی باید احساساتمان را بروز دهیم. افرادی که در مدیریت هیجانشان قوی عمل می‌کنند راحت‌تر می‌توانند با تغییرات کنار بیایند و اصولا افرادی منعطف هستند. این افراد معمولا سنجیده عمل می‌کنند و عواقب رفتارشان را می‌پذیرند.

مهارت‌های اجتماعی

در دنیایی زندگی می‌کنیم که بدون تعامل با افراد نمی‌توانیم به زندگی ادامه بدهیم. چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاریمان نیاز داریم با افراد مختلف در ارتباط باشیم و همین روابط باعث پیشرفت ما خواهد شد. برای آن که بتوانیم ارتباط موثری با افراد مختلف داشته باشیم باید بتوانیم احساسات دیگران را درک کنیم.

این مولفه از هوش هیجانی، در محیط کاری از اهمیت بیشتری برخوردار است. اینکه کارمندان و مدیران یک مجموعه بتوانند به درستی با یکدیگر و مراجعه‌کننده‌ها رفتار کنند زمینه رشد آن شرکت را فراهم می‌کند. به همین دلیل باید تلاش کنیم مهارت‌های کلامی، غیرکلامی و گوش دادن موثر خود را بهبود ببخشیم.

همدلی

همدلی یک از مهارت‌هایی است که باعث تاثیرگذاری و نفوذ شما روی افراد دیگر می‌شود. پس از آن که احساسات خود و دیگران را به خوبی درک کردیم نیاز است تا در مواقعی خاص نسبت به احساسات طرف مقابلمان واکنشی هم نشان دهیم.

مثلا وقتی یکی از دوستانمان از مشکلاتش برایمان تعریف می‌کند قبل از هر چیز باید شنونده خوبی برای او باشیم. می‌توانیم با زبان بدن و حالات چهره به احساساتش واکنش نشان دهیم و با او همدردی کنیم. گاهی حتی ممکن است او را در آغوش بگیریم. البته روش معروف دیگری وجود دارد که اکثر ما ایرانی‌ها یک بار هم که شده آن را اجرا کرده‌ایم! از مشکلات خودمان آن قدر می‌گوییم تا طرف مقابل احساس کند اوضاع بهتری نسبت به ما دارد.

همدلی و هوش هیجانی

اینکه بتوانید مرحمی برای زخم‌های دیگران باشید و آن‌ها را تا حدودی از غم‌ها و ناراحتیشان دور کنید، باعث حفظ روابطتان می‌شود. واضح است که هیچ کس دوست ندارد با افراد سنگ دل و بی تفاوت در ارتباط باشد. اگر می‌خواهید زندگی اجتماعی خوبی داشته باشید باید تلاش کنید روی مهارت همدلیتان بیشتر کار کنید.

انگیزه

افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند راحت‌تر از دیگران می‌توانند برای خودشان انگیزه ایجاد کنند. چیزهایی مثل پست و مقام، پول، جایگاه شغلی بهتر، رفاه بیشتر و… می‌تواند آن‌ها را ترغیب کند تا بیشتر تلاش کنند. این افراد معمولا امید بالایی دارند و خودشان مشوق خودشان هستند.

چنین اشخاصی معمولا فعال و پرتلاش هستند، اهداف مشخصی دارند و به برنامه ریزی‌هایشان پایبند می‌مانند. طبیعتا وقتی شخصی بتواند به اهداف خودش پایبند بماند و روحیه و انگیزه بالایی داشته باشد، در محیط کار هم عملکرد بسیار خوبی دارد.

مسئولیت‌پذیری یکی از ویژگی‌های کسانی است که هوش هیجانی بالایی دارند. یکی از دلایلی که کارفرمایان به دنبال استخدام افرادی با هوش هیجانی بالا هستند، همین مسئولیت پذیری بالاست؛ زیرا اگر وظیفه‌ای به این افراد سپرده شود حتما آن را به پایان خواهند رساند.

۸ نشانه واضح هوش هیجانی بالا

طبق مولفه‌هایی که بالاتر توضیح دادیم، هوش هیجانی را می‌توان در رفتار افراد مشاهده کرد. در ادامه رفتارهایی که مرتبط با مولفه‌های بالا هستند و میزان هوش هیجانی را نشان می‌دهند به شما معرفی می‌کنیم.

۱-کنجکاو هستید

اگر از آشنایی با افراد جدید لذت می‌برید و دوست دارید اطلاعات بیشتری راجع به افراد به دست بیاورید، نشان از هوش هیجانی بالای شماست. در درون این کنجکاوی، همدلی نهفته است. چون روحیه همدلی بالایی دارید دلتان می‌خواهد از افراد سوالات بیشتری بپرسید و بیشتر راجع به آن‌ها بدانید.

کنجکاوی و هوش هیجانی بالا

گریترگود می‌گوید: ” کنجکاوی همدلی‌مان را افزایش می‌دهد؛ وقتی با آدم‌‌های خارج از چرخه‌ی معمول اجتماعی‌مان صحبت می‌کنیم، با نحوه‌ی زندگی و جهان‌بینی‌های بسیار متفاوتی نسبت به خودمان، مواجه می‌شویم.”

۲-رهبر خوبی هستید

رهبر نیاز به اجرای چند مهارت به صورت همزمان دارد. درست رهبری کردن از عهده هر کسی برنمی‌آید. یک رهبر باید بتواند احساسات خودش و زیر دستانش را به خوبی درک کند و در شرایط سخت نیز واکنش مناسبی در مواجهه با هر رفتار نشان دهد. پس اگر به شما می‌گویند که رهبر خوبی هستید، بدون شک هوش هیجانی بالایی دارید که این گونه رفتار می‌کنید.

به گفته گلمن در مجله کسب و کار هاروارد: “هر قدر جایگاه فردی بالاتر باشد، به دلیل اثربخشی زیادش، قابلیت‌های هوش هیجانی بالاتری در وی بروز می‌کند.”

۳-تمرکز بالایی دارید

اینکه بتوانیم تمرکزمان را حفظ کنیم نیاز به قدرت درونی بالایی دارد. فرض کنید قصد مطالعه کردن دارید، حین مطالعه صدای نوتیف تلفن همراهتان را می‌شنوید که خبر آمدن یک پیام را می‌دهد! همین اتفاق ساده می‌تواند تمرکز شما را به هم بریزد. در چنین شرایطی اگر بتوانید گوشیتان را بی صدا کنید و یا آن را در جایی به دور از محیطی که در حال مطالعه هستید قرار دهید، نشان می‌دهید که توانایی حفظ تمرکزتان را دارید.

گلمن می‌گوید: “اگر فردی در دوران کودکی بتواند بر کار یا درس‌اش تمرکز کامل داشته باشد و خواندن یک نوشته‌ی غیر مهم یا انجام یک بازیِ ویدئویی را به بعد از اتمام کار اصلی‌اش موکول کند… می‌تواند با قدرت پیش‌بینی کند در بزرگ‌سالی به موفقیت مالی می‌رسد؛ این عامل از داشتن IQ بالا یا ثروت خانوادگی، بسیار مهم‌تر است. ”.

۴-تلاش می‌کنید فردی با اخلاق باشید

یکی از جنبه‌های هوش هیجانی بالا اهمیت دادن به اخلاقیات است. در حقیقت افرادی که با اخلاق هستند به نوعی هم به احساسات خود و هم به احساسات دیگران اهمیت می‌دهند و خوب می‌دانید که این نوع رفتار جزیی از مولفه‌های هوش هیجانی است.

اگر جز دسته افرادی هستید که همیشه سعی دارید درست رفتار کنید و خودتان را اصلاح کنید، نشان از هوش هیجانی بالای شماست.

۵-با حوصله به دیگران کمک می‌کنید

زندگی ما پر از اتفاقات مختلف و تنش‌های گوناگون است. بنابراین نمی‌توان گفت چون من شرایط خوبی ندارم پس این حق را دارم که با اطرافیانم بدرفتاری کنم! در هر شرایطی که باشیم اجازه نداریم با دیگران بدون هیچ دلیلی بد برخورد کنیم.

رابطه کمک به دیگران و هوش هیجانی

حال شخصی را در نظر بگیرید که نه تنها با کسی بدرفتاری نمی‌کند که خوب هم رفتار می‌کند. مثلا هنگامی که خسته و کلافه در حال برگشتن از سرکار به منزل است، در راه به یک پیرمرد کمک کند تا خرید‌هایش را به منزل برساند و یا به مغازه‌داری که همسایه‌ی آن‌هاست با روی خوش سلام می‌کند. این رفتارها شاید کوچک و کم اهمیت به نظر برسند اما بسیار تاثیرگذارند و خبر از هوش هیجانی بالای چنین افرادی می‌دهند.

۶-زبان بدن افراد را به خوبی درک‎ می‌کنید

اگر می‌توانید به خوبی از حالات چهره و رفتار طرف مقابلتان متوجه احساسات او شوید، هوش هیجانی بالایی دارید. قبلا هم راجع به این موضوع صحبت کردیم که درک کردن احساسات دیگران نشان از هوش هیجانی بالاست. اما گمان نکنید که صرفا با سخن گفتن باید این احساسات را درک کنید.

گاهی اوقات نیاز است از حالات چهره و زبان بدن طرف مقابلمان احساسش را درک کنیم. البته این ویژگی را هر فردی ندارد…  تنها افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند از این ویژگی برخوردارند. کلاس‌هایی نیز برای تقویت درک زبان بدن برگزار می‌شوند که این روزها طرفداران زیادی نیز پیدا کرده‌اند.

۷-قدرت ادامه دادن پس از شکست را دارید

افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند می‌دانند که شکست هم جزیی از مسیر موفقیت است. همه ما پس از تجربه شکست، هیجانات منفی‌ای را تجربه می‌کنیم. اما پاسخی که هر کداممان به این هیجانات می‌دهیم متفاوت است.

برخی افراد در چنین شرایطی تسلیم افکار منفی خودشان می‌شوند و از ادامه مسیر دست می‌کشند. اما برخی دیگر می‌دانند بهتر است به جای تغییر مسیر، احساسات بدشان را تغییر دهند و به خودشان فرصتی دوباره برای تلاش بدهند.

باربارا فردریکسن در مصاحبه‌اش با مجله‌ی اکسپریِنس لایف گفت: “افراد انعطاف‌پذیر هیجانات منفی‌شان را پنهان نمی‌کنند، بلکه اجازه می‌دهند در کنار احساسات دیگرشان قرار بگیرد. با این کار، به صورت همزمان احساس ناراحتی می‌کنند اما در عین حال حس رضایت از شرایط را نیز دارند.”

۸-می‌دانید چه زمانی باید “نه” بگویید

اگر به یاد داشته باشید یکی از مولفه‌های هوش هیجانی خودتنظیمی بود. افرادی که قدرت “نه گفتن” را بلدند هوش هیجانیشان بالاست. چرا؟

برای آن که “نه” بگویید باید تحلیل درستی از شرایط داشته باشید. اینکه بتوانید در لحظه موقعیت را ارزیابی کنید و عواقب کارتان را بسنجید نیاز به مدیریت هیجانتان دارد. افرادی که خودمدیریتی بالایی دارند راحت‌تر از سایر افراد می‌توانند در مواقع لزوم “نه” بگویند و بر حسب هیجانشان تصمیم نمی‌گیرند.

روش‌های تضمینی برای تقویت هوش هیجانی

همانطور که بالاتر ذکر کردیم می‌توان هوش هیجانی را تقویت کرد. در ادامه چند تکنیک به شما معرفی می‌کنم که در این زمینه به شما کمک خواهد کرد:

تقویت هوش هیجانی

قبل از قضاوت مکث کنید

قضاوت‌های بیجا و ناعادلانه زمینه ساز خیلی از مشاجرات است. گاهی اوقات ما اصلا متوجه نیستیم ولی داریم دیگران را قضاوت می‌کنیم. با اینکار ما فرصت گوش دادن را از خودمان می‌گیریم و نمی‌توانیم احساسات دیگران را درک کنیم.

سعی کنید قبل از اینکه کسی را قضاوت کنید کمی درنگ کنید و خودتان را به جای شخص مقابل قرار دهید. با این کار تا حدی احساسات و هیجانات منفیتان را کنترل می‌کنید و بهتر می‌توانید دیگران را درک کنید.

روزانه نویسی کنید

تلاش کنید به طور روزانه خاطرات و احساسات خودتان را یادداشت کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا به درک بهتری از احساسات و خواسته‌هایتان برسید. همچنین در طولانی مدت می‌توانید نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کرده و در جهت اصلاح و بهبود خودتان تلاش کنید.

تخلیه افکار و عواطف می‌تواند فشارهای روانی که در طول روز تحمل می‌کنیم را کمتر کند و آرامش روانی ما را افزایش دهد. بنابراین بهتر است تلاش کنیم روزانه نویسی را به عادت تبدیل کنیم.

هدف‌هایتان را بشناسید و برایشان برنامه ریزی کنید

خیلی مهم است که اهداف مشخصی داشته باشید و آن‌ها را یادداشت کنید. هدفمندی به زندگی و رفتار شما جهت می‌دهد. افرادی که هدفی در زندگی دارند از شور و شوق و امید بیشتری هم برخوردارند و با انگیزه بیشتری تلاش می‌کنند. تلاش هدفمند احتمال رسیدن به موفقیت را نیز بیشتر می‌کند.

رابطه برنامه ریزی و هوش هیجانی

پس از آن که هدف‌هایتان را مشخص کردید باید برای آن برنامه ریزی هم انجام دهید. هدف‌گذاری و برنامه ریزی از یکدیگر جدا نشدنی هستند. پایبندی به برنامه شما را مسئولیت پذیر می‌کند. وقتی یاد بگیرید در زندگی نسبت به خودتان مسئولیت پذیر باشید، در زندگی کاریتان نیز قابل اعتماد خواهید بود و زمینه‌های پیشرفت برایتان فراهم می‌شود.

روش‌های کاهش استرس را یاد بگیرید

اکثر کسانی که استرسی می‌شوند خیلی زود دست و پایشان را گم می‌کنند. در چنین شرایطی نمی‌توان درک درستی از شرایط داشت و رفتار مناسبی بروز داد. به همین دلیل خیلی مهم است که بتوانیم استرس را در سطح نرمال نگه داریم و یاد بگیریم زمانی که استرس داریم، چگونه خودمان را آرام کنیم.

رابطه استرس و هوش هیجانی

ورزش، یوگا، مدیتیشن و… از جمله روش‌هایی هستند که برای مدیریت استرس پیشنهاد می‌شوند، اما اگر سطح استرستان به طرزی غیرطبیعی بالاست، پیشنهاد می‌کنم حتما با یک روانشناس مشورت کنید و این مسئله را تخصصی‌تر پیگیری کنید.

سعی کنید خودتان را به چالش بکشید

زندگی بر اساس یک روال تکراری شما را به پیشرفت نمی‌رساند. برای آن که به موفقیتی برسید نیاز است ریسک کنید و از منطقه امن خودتان بیرون بیایید. منظورم این نیست که کارهای خطرناکی انجام دهید! گاهی اوقات با انجام چند کار کوچیک می‌توان از منطقه امن بیرون آمد و مستقل‌تر شد.

مثلا اگر به فیلم‌های رمانتیک علاقه دارید، گاهی فیلم‌های اکشن ببینید… اگر فقط مطالعات علمی دارید، گاهی رمان بخوانید… اگر همیشه از مسیر مشخصی به خانه برمی‌گردید، گاهی مسیرها و روش‌های دیگری را برای برگشت به خانه امتحان کنید… به خودتان فرصت امتحان مهارت‌های مختلف را بدهید و بگذارید ظرفیت‌ها و استعدادهایتان خودی نشان بدهند.

شنونده خوبی باشید

برای اینکه بتوانید با دیگران همدلی کنید باید بتوانید احساسات آن‌ها را درک کنید. درک کردن احساسات دیگران نیاز به توجه شما به طرف مقابلتان دارد. باید بتوانید شنونده خوبی برای او باشید و بدون قضاوت، تعصب و پیش داوری به او گوش سپارید.

احساسات خود را بیان کنید

احساسات خودتان را در زمان مناسب بروز دهید. یاد بگیرید برای بیان احساساتتان خجالت نکشید و ترسی نداشته باشید. زمانی که احساستان را در درون خودتان می‌ریزید روی هم جمع می‌شود و در زمانی که فکرش را نمی‌کنید سرریز می‌شود.

پیش از آن که کار به جاهای باریک برسد و احساستان سرریز شود آن‌ها را بروز دهید. وقتی احساستان در زمان مناسبش ابراز شود هیجان کمتری به همراه دارد و راحت‌تر می‌‌توانید آن را کنترل کنید. اما زمانی که مجموعه‌ای از احساسات همچون نگرانی، استرس، خشم و… با هم بروز می‌کنند، کنترل کردنشان سخت خواهد بود و ممکن است رفتاری همراه آن انجام دهید که باعث پشیمانی شما شود.

جمع بندی

هوش هیجانی بیش از آن که فکرش را بکنید می‌تواند در زندگی شما تاثیر بگذارد. اگر هوش هیجانی خود را بالا ببرید زندگی شخصی، اجتماعی و کاریتان به طرزی باور نکردنی بهبود پیدا می‌کند. خیلی از مشکلاتی که برای اکثرمان پیش می‌آید به خاطر واکنش‌های اشتباهی است که به مسائل مختلف نشان می‌دهیم و از روی هیجان تصمیم می‌گیریم. امیدورام از این به بعد برای بالا بردن هوش هیجانیتان تلاش بیشتری انجام بدهید.

بنظرتان هوش هیجانی بالایی دارید؟ سطح کدام یک از مولفه‌های هوش هیجانی را در خود بالا می‌بینید؟

 

به قلم: فهیمه بصیرت

۵/۵ - (۱ امتیاز)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *