اهمال کاری ناشی از اضطراب چگونه است؟

اهمال کاری ناشی از اضطراب چگونه است؟

تا حالا برایتان پیش آمده که به دلیل اضطراب شدید از انجام دادن کاری فرار کنید یا آن را به تعویق بیندازید؟ اهمال کاری ناشی از اضطراب این روزها به شدت رایج شده است. اما گاهی آن قدر پنهان است که اصلا متوجه آن نمی‌شویم.

شاید برایتان پیش آمده باشد که مثلا به دیدار دوستانتان نمی‌روید چون نگرانید در رابطه با کار و کنکورتان از شما سوالی بپرسند. یا برای امتحانی که پیش رو دارید درس نمی‌خوانید و آن را مدام به تعویق میندازید چون احساس می‌کنید از پس آن برنمی‌آیید.

اهمال کاری و اضطراب

چه اتفاقی میفتد که اضطراب، مانع از انجام مسئولیت‌ها و وظایف ما می‌گردد؟ چطور بفهمیم دلیل نصفه و نیمه رها کردن کارهایمان اضطراب است؟ چگونه می‌توانیم این مشکل را حل کنیم؟

در این مقاله قصد داریم پاسخ تمام این سوالات را به شما بدهیم، پس تا پایان ما را همراهی کنید. در ضمن اگر نمی‌دانید اهمال کاری چیست می‌توانید مقاله اهمال کاری را بخوانید.

نشانه‌های اهمال کاری ناشی از اضطراب

اهمال کاری دلایل مختلفی دارد که یکی از آن‌ها اضطراب است. برای آن که بفهمید اهمال کاری ناشی از اضطراب دارید یا نه… بیایید با هم چند نشانه را بررسی کنیم:

برای انجام ندادن کارهایمان تقصیر را به گردن دیگران میندازیم

گاهی ان قدر روی مسئولیت‌های دیگران تمرکز می‌کنیم که یادمان می‌رود خودمان هم مسئولیت‌هایی داریم. زمانی که اضطراب بالایی داشته باشیم و وقتی کارها طبق برنامه به پیش نروند به دنبال مقصر می‌گردیم.

وقتی تمام فکر و ذکرمان را روی پیدا کردن مقصر و سرزنش کردن دیگران می‌گذاریم، نمی‌توانیم تحلیل درستی از شرایط داشته باشیم. اگر در چنین موقعیت‌هایی از اضطراب پنهان خود آگاه شویم نیمی از مسیر را طی کرده‌ایم. زمانی که بدانیم اضطراب داریم سعی می‌کنیم آن را کنترل کنیم و برای حل مشکل به دنبال راه حل بگردیم.

هنگام انجام کارها زود از کوره در می‌رویم

اضطراب می‌تواند خودش را به شکل احساسات مختلفی بروز دهد. مثلا خود من زمانی که مجبور بودم در قالب یک گروه درسی پروژه‌ای را انجام دهم خیلی زود از دست هم گروهی‌هایم عصبی می‌شدم.

رابطه اهمال کاری و اضطراب

آن قدر اضطراب به موقع تحویل دادن پروژه را داشتم که با کوچکترین کم کاری اعضا خشمگین می‌شدم و حتی گاهی بحثمان بالا می‌گرفت. البته آن موقع نمی‌دانستم دلیل اینکه آن قدر زود عصبی می‌شوم چیست… اما حالا می‌دانم که علتش اضطراب پنهانی بود که داشتم.

برای انجام بعضی کارها مقاومت شدیدی نشان می‌دهیم

گاهی ممکن است نسبت به انجام کاری گارد خاصی داشته باشیم و به شدت از انجام آن کار امتناع ورزیم. دلیل این امتناع می‌‌تواند حس فشار و اجبار باشد. مثلا اینکه تصور کنیم مجبوریم طبق دستورالعمل خاصی به پیش برویم باعث اضطرابمان می‌شود و دچار اهمال کاری ناشی از اضطراب می‌شویم.

گاهی هم این مقاومت دلیل دیگری دارد. ممکن است از دست کسی خشمگین باشیم و تنفر ما نسبت به آن فرد اضطرابمان را بالا ببرد. آن گاه فرار را برقرار ترجیح می‌دهیم و از انجام آن کار خودداری می‌کنیم.

انجام کارهای همیشگیمان را به تعویق میندازیم

تصور کنید ما در زمینه خاصی تخصص داریم و فعالیتی را به طور مستمر انجام می‌دهیم، اما با گذشت زمان، انجام آن کار را به تعویق میندازیم. بنظرتان دلیلش چیست؟

یکی از دلایل آن اضطراب است. چون با گذر زمان تخصصمان بیشتر می‌شود، توقعات دیگران از ما بالاتر می‌رود! همین موضوع می‌تواند ما را دچار وسواس و اضطراب زیادی کند. چون می‌خواهیم بهترین خودمان را ارائه بدهیم، آن کار را به شدت برای خودمان سخت تصور می‌کنیم. نتیجه این می‌شود که انجام آن کار را به مدام تعویق میندازیم.

با کمال گرایی افراطی سعی داریم روی اضطرابمان سرپوش بگذاریم

گاهی اوقات اضطراب زیادی برای انجام کاری داریم، اما نمی‌خواهیم قبول کنیم و برای خودمان بهانه تراشی می‌کنیم. مثلا با خودمان می‌گوییم تا زمانی که پاک کن برقی نخریدم طراحی چهره مشتری را شروع نمی‌کنم.

در حقیقت اضطراب زیاد باعث می‌شود روی به کمال گرایی بیاوریم. به بهانه اینکه می‌خواهیم آن کار را به بهترین نحو ممکن انجام دهیم، انجام آن کار را به تعویق میندازیم و حتی گاهی ممکن است کلا از انجام ان صرف نظر کنیم.

نگرانی بابت بخش کوچکی از پروژه باعث می‌شود بیخیال کل پروژه شویم

یکی دیگر از نشانه‌های اینکه اهمال کاری ناشی از اضطراب داریم، این است که جزییات کوچکی از کار می‌تواند مانع انجام کل کار شود. در چنین شرایطی ما فقط روی آن نقطه از کار که در آن کمی ضعف داریم تمرکز می‌کنیم و ترجیح می‌دهیم از انجام کل آن کار صرف نظر کنیم.

راهکارهای غلبه بر اهمال کاری ناشی از اضطراب

اگر چند مورد از نشانه‌های بالا را داشتید، به اهمال کاری ناشی از اضطراب دچار هستید. در این بخش از مقاله چند راهکار برای کم کردن اضطرابتان حین انجام کار عنوان می‌کنم:

در حد توانتان مسئولیت قبول کنید:

برعکس دسته بالا که به خاطر دیدن جنبه‌های منفی دجار اضطراب می‌شدند، دسته‌ای از افراد هم هستند که به دلیل مثبت نگری زیاد دچار اضطراب می‌شوند.

اهمال کاری و استرس

مثلا زمانی که کاری به آن‌ها سپرده می‌شود، دقت نمی‌کنند که از پس انجام این حجم از کار در مدت زمان تعیین شده برمی‌آیند یا نه و سریع آن را قبول می‌کنند. اینکه به خودمان اعتماد داشته باشیم خوب است، ولی قدیمی‌ها ضرب المثل جالبی داشتند… می‌گفتند: لقمه را به اندازه دهنت بردار!

وقتی کارهایی را که بیش از حد توان ما هستند قبول می‌کنیم، دچار اضطراب می‌شویم و دلمان می‌خواهد انجام آن کار را مدام به تعویق بیندازیم. با اینکار اوضاع را مدام پیچیده‌تر و سخت‌تر می‌کنیم. اگر می‌خواهید دچار اهمال کاری ناشی از اضطراب نشوید، به توانایی‌هایتان واقع بینانه‌تر نگاه کنید و در حد توانتان مسئولیت قبول کنید.

برنامه ریزی کنید:

وقتی حجم زیاد کارهای انجام نشده در مغز ما مدام در حال چرخیدن هستند، اضطرابمان را به شدت بالا می‌برند. بهترین کار این است که برای کارهایمان برنامه ریزی کنیم و لیست فعالیت‌های هر روزمان را اولویت‌بندی کنیم.

با اینکار هم می‌توانیم تمام کارهایمان را به موقع انجام دهیم و چیزی را از قلم نیندازیم و هم آن اضطرابی را که مغزمان در حال تحمل کردنش هست کم می‌کنیم. اگر اصول برنامه ریزی را بلد نیستید، مقاله‌ای که در رابطه با برنامه ریزی نوشته‌ایم مطالعه کنید.

شرایط مبهم را ترسناک نبینید:

اضطراب زمانی به وجد می‌آید که ما نمی‌دانیم قرار است چه اتفاقی رخ بده و آینده برایمان مبهم است. بنابراین زمانی که باید کاری را انجام دهیم نباید خودمان را غرق افکار منفی کنیم. اینکه مدام سناریوهای ناامید کننده بچینیم و با خود تکرار کنیم: اگر اشتباه کنم چی؟ اگر خوب انجامش ندم چی؟… فقط اضطرابمان را بالاتر می‌بریم.

خیلی تلاش نکنید نتایج کارهایتان را پیش بینی کنید. اگر پیش بینی هم می‌کنید، سعی کنید جنبه‌های مثبت قضیه را ببینید. به خودتان اعتماد داشته باشید. این را بدانید که همه چیز در این دنیا غیرقطعی است.

شاید هر کس دیگری هم به جای شما مسئول انجام آن کار می‌شد همین اضطراب را تجربه می‌کرد. به خودتان حق بدهید که اضطراب داشته باشید و تنها تمرکزتان را روی انجام کار بگذارید، نه نتیجه.

کمال گرایی را کنار بگذارید:

انتظار شرایط کاملا ایده آل را نداشته باشید که نخواهد آمد. مثلا اگر قرار است برنامه نویسی کامپیوتر را شروع کنید، نیازی نیست به تمام زبان‌های برنامه نویسی مسلط شوید، سپس وارد بازار کار شوید. زمانی که بتوانید در بخشی از مسیر تخصص لازم را به دست آورید می‌توانید کارتان را شروع کنید و در حین کار به مرور دانش و تخصصتان را هم ارتقا دهید.

ولی اینکه شروع کارتان را به بهانه اینکه هنوز چیزهای زیادی باید یاد بگیرید به عقب میندازید، در حقیقت دارید اهمال کاری می‌کنید. اگر با مشکل کمال گرایی مواجه هستید و دوست دارید راجع به کمال گرایی بیشتر بدانید حتما مقاله کمال گرایی را مطالعه کنید.

خودتان را بروز نگه دارید:

به یاد داشته باشید که علم و تکنولوزی روز به روز در حال پیشرفت هستند. امکان دارد روش‌هایی که امروز برای انجام کارها استفاده می‌شوند چند سال بعد تغییر کنند. اگر در کنار کار و فعالیتمان در حال ارتقا دادن دانش و مهارت خودمان باشیم، در آینده کمتر دچار اهمال کاری ناشی از اضطراب می‌شویم.

کاهش اهمال کاری ناشی از اضطراب

البته نباید تنها روی ارتقا دادن مهارت‌های تخصصی و کاریمان تمرکز کنیم، باید روی مهارت‌های توسعه فردی نیز زمان بگذاریم و به فکر رشد آن‌ها باشیم. مهارت‌هایی همچون مدیریت مالی، برنامه ریزی، هدف گزاری‌، کنترل خشم و … می‌توانند زمینه پیشرفت ما را فراهم کرده و میزان اهمال کاری و اضطراب ما را نیز کاهش دهند.

سخن پایانی

همه ما در زندگی به نوعی با اضطراب مواجه هستیم. زندگی بدون ذره‌ای اضطراب غیر ممکن است. اما نکته‌ای که برای ما اهمیت دارد، مدیریت کردن آن است. ما باید طوری اضطرابمان را مدیریت کنیم که برایمان دردسرساز نشود و باعث اهمال کاریمان نگردد.

چند راهکار برای حل این مشکل به شما معرفی کردیم، اما به یاد داشته باشید مهمترین نکته برای مدیریت اضطراب، آگاهی از آن است. زمانی که برای چندمین بار دارید کار خودتان را به عقب میندازید، اندکی تمرکز کنید و از خودتان بپرسید دلیل عقب انداختنتان چیست؟ آیا واقعا دلیلتان منطقی است؟ یا فقط دارید بهانه می‌تراشید و از اضطرابتان فرار می‌کنید؟

نشانه‌هایی که در بالا ذکر کردیم را به خاطراتان بسپرید تا در زمان لازم آن‌ها را به خودتان یادآوری کنید و به خاطر اضطراب، اهمال کاری نکنید.

امیدواریم این مقاله برایتان مفید بوده باشد. نشانه‌ها را در خودتان بررسی کردید؟ تا کنون این نشانه‌ها را در خودتان دیده بودید؟

به قلم: فهیمه بصیرت

۱/۵ - (۱ امتیاز)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *