حدود ۷۰ سال قبل مردی از سرطان وخیم غدد لنفاوی رنج میبرد. او به قدری بیمار بود که سرطان گردن، رانها، شکم و سینهاش را درگیر کرده بود و او را کاملا زمینگیر کرده بود. تنها امیدش داروی آزمایشی جدیدی بود که قرار بود به زودی به دستش برسد.
نام داروی آزمایشی جدید کربیوزن بود و نتایج آن شگفتانگیز بود. سه روز بعد از درمان اولیه، مرد از تخت بیرون آمد و با پرستاران گپ و گفت کرد. با ادامه درمان، عدههای سرطانی کم شدند و به نصف رسیدند و تنها ۱۰ روز بعد، مرد از بیمارستان مرخص شد. سرطان کاملا از بین رفته بود!
شاید فکر کنید که این یک پیشرفت فوقالعاده در درمان سرطان بوده است. ولی جریان به این سادگی نیست. هیچ یک از دیگر بیماران نتایجی به این خوبی نشان ندادند. عجیبتر آنکه چند سال بعد تحقیقات ثابت کرد کربیوزن هیچ اثر درمانی ندارد. عجیب است نه؟ شبیه یک معجزه به نظر میرسد. اما اگر با ما همراه شوید، میبییند این مرد یک نظرکرده و قدیس نبود. بلکه تنها به کمک چیزی به نام اثر پلاسیبو درمان شد.
اثر پلاسیبو چیست؟
اما اثر پلاسیبو چیست؟ لغت پلاسیبو به معنای دارونما است. دارونماها موادی هستند که ظاهر قرصهای معمولی را دارند، ولی در واقع تنها مواد بیاثری مثل شکر، ویتامین سی و … هستند که اثری در روند درمان ندارند. پزشکان و محققان از این موارد برای بررسی تاثیر داروهای جدید در درمان استفاده میکنند. بدین گونه که یک گروه داروی اصلی را دریافت میکند و گروه دیگر دارونما. در این حالت تاثیر دارو با کسی که هیچ دارویی دریافت نکرده است، مقایسه میشود.
با این حال دیده شده است که افراد به دارونما واکنشی مشابه داروی اصلی نشان داده اند. یعنی شبیه حالتی که برای مرد داستان ما اتفاق افتاد. سرطان او نه به دلیل داروی مناسب، بلکه به خاطر تاثیر باور مرد به دارو اتفاق افتاد. یعنی واکنش بدن او با آنچه از دارو انتظار میرفت، متفاوت بود. به این حالت، اثر پلاسیبو میگویند.
اجازه بدهید اثر پلاسیبو را با یک آزمایش برایتان توضیح بدهیم.
یک آزمایش
آزمایشهای محتلفی اثر پلاسیبو را بررسی کرده اند. در سال ۲۰۱۴ محققان تاثیر برچسب داروها را در درمان میگرن بین ۶۶ نفر بررسی کردند.
در این آزمایش شرکت کنندگان قرار بود در ۶ حمله میگرنی دارو (به شکل قرص) دریافت کنند. دارویی که بیمار دریافت میکرد، یا دارونما بود یا یک قرص میگرن به نام ماکسالت که به طور تصادفی انتخاب و به بیمار داده میشد. ولی نکته اینجا بود که هر یک از این قرصها در یک بسته با یک برچسب خاص به بیمار ارائه میشد.
روی بسته (صرف نظر از اینکه داروی داخل آن پلاسیبو است یا ماکسالت) یا برچسب ماکسالت خورده بود که اثر ذهنی مثبتی در بیمار ایجاد میکرد، یا برچسب پلاسیبو خورده بود که اثر ذهنی منفی در بیمار ایجاد میکرد. و یا برچسبی که روی آن مشخص نشده بود داروی داخل بسته چیست که اثر ذهنی خنثی در مخاطب ایجاد میکرد.
مثلا ممکن بود یک نفر داروی ماکسالت را با برچسب پلاسیبو دریافت کند و یا برعکس و … این آزمایش طراحی شده بود تا تاثیر برچسب بر کاهش درد بیمار بررسی شود. به همین منظور از شرکتکنندگان خواسته شد میزان درد را ۳۰ دقیقه بعد از شروع حمله و ۲.۳۰ ساعت بعد از مصرف قرص ارزیابی کنند.
نتایج
شرکت کنندگان انتظار داشتند با مصرف قرص ماکسالت درد کمتری داشته باشند. بنابراین نتایج آزمایش به شکل زیر بود:
تاثیر برچسبها شگفتانگیر بود. صرف نظر از اینکه دارو ماکسالت بود یا پلاسیبو، آنهایی که با برچسب ماکسالت ارائه میشدند، درد را بیشتر کاهش میدادند. بعد از آن، داروهای بدون برچسب و در نهایت پلاسیبوها قرار داشتند.
در بازه دو ساعت و نیمه پس از دریافت دارو، تاثیر قرص مصرفشده در کاهش درد به این صورت بود: داروی پلاسیبو که با لیبل ماکسالت ارائه شده بود، درد را به همان میزان بهبود میداد که قرص ماکسالت با لیبل پلاسیبو. یعنی علیرغم موثرتر بودن ماکسالت در کاهش درد، چون این دارو با لیبل پلاسیبو ارائه شده بود، تاثیری مشابه با پلاسیبویی داشت که با لیبل ماکسالت ارائه شده بود.
یعنی لیبل دارو نیز در کاهش درد بیمار موثر بود. بیمار دارونما را با برچسب ماکسالت دریافت میکند. او انتظار دارد با خوردن داروی ماکسالت بهتر شود. پس با اینکه در واقع دارد قرص دارونما را میخورد، حالش بهتر میشود. این، همان اثر پلاسیبو است.
آزمایشهای مشابه نتایح آزمایش فوق و اثر پلاسیبو را در درمان خستگی ناشی از سرطان، افسردگی، ام اس و … تایید میکنند.
جمعبندی: شاید اثر پلاسیبو را بتوان به سادگی اثر تلقین یا اثر باور معنا کرد. به عبارت دیگر، این اثر نشان میدهد که وقتی ما انتظار خاصی از یک دارو، فرد، برند و … داریم (مثل انتظاری که مرد قبلی از داروی کربیوزن داشت یا انتظاری که بیماران از داروی ماکسالت داشتند) ذهن و بدن ما متناسب با این انتظار عمل میکنند.
اثر پلاسیبو چگونه کار میکند؟
اثر پلاسیبو با روش شرطیسازی کلاسیک کار میکند. این یک روش یادگیری است. در این حالت مغز یک اتفاق یا یک چیز را با یک پاسخ مشخص مرتبط میداند. مثلا اگر من چند بار سوار تاکسی شوم و راننده رفتار نامناسبی داشته باشد، دیگر همه راننده تاکسیها را آدم بداخلاقی میشناسم.
گاهی این شرطیسازی با یک بار اتفاق میفتد و گاهی با تجربیات بیشتر.
همچنین محرک شرطی سازی ممکن است از انواع مختلفی باشد. محرکها عبارتند از:
۱- کلامی
کافی است دکتر به شما بگوید یک داروی خاص میگرن شما را درمان میکند. یا مادرتان بگوید چایی نبات بخور خوب میشی. همین حرفها بر باور و انتظارات شما تاثیر گذاشته و احتمال بهبودی را با مصرف دارو یا چایی نبات افزایش میدهند.
۲- اقدام
تجویز یک دارو، زدن آمپول و اقدامهای مشابه ممکن است به خودی خود در بهبودی شما موثر باشد. خود من به محض این که یک قرص سردرد میخورم، حس بهتری پیدا میکنم. با این که در واقعیت زمان بیشتری نیاز است تا یک قرص اثر کند.
۳- لحن کلام
دیدهاید که بعضیها میگویند همین که رفتیم پیش فلانی انگار حالمان بهتر شد؟ بعضی وقتها تنها لحن کلام و یا زبان بدن یک دکتر یا یک دوست، یک وکیل و …به ما آرامش داده و حس بهبودی را در ما تزریق میکند.
حالا که با مفهوم اثر پلاسیبو آشنا شدیم، میتوانیم به درسهای بازاریابی که میتوان از این اثر گرفت، بپردازیم.
اثر پلاسیبو در بازاریابی
همانطور که پیش از این اشاره کردیم، اثر پلاسیبو به تاثیر باورها در عملکرد ما باز میگردد. کاری که باید در بازاریابی انجام بدهیم، استفاده از این باور است. ما باید باوری را که مایلیم مخاطب در مورد برند یا محصول ما داشته باشد، به او بدهیم. مشتری باید به این باور برسد که به محصول ما نیاز دارد. این کار او را به سمت خرید هدایت میکند. در واقع این کار یکی از زیرشاخههای بازاریابی عصبی است که بر پایه تحریک احساسات مشتری کار میکند.
۱- استفاده از اثر پلاسیبو در داستان برند
داستان گفتن این روزها از مهمترین بخشهای بازاریابی است. زیرا داستانها مخاطب را درگیر میکند و با شما همراه میکند. جالب است بدانید میتوانید هنگام گفتن داستان برندتان از اثر پلاسیبو در بازاریابی استفاده کنید.
اولین جایی که مشتری شما را میبیند، داستانی است که تعریف میکنید. اگر داستان شما واقعی به نظر بیاید، میتواند مشتری را ترغیب کند که آن را باور کند و در نتیجه از شما خرید کند.
سعی نکنید همه را تحت تاثیر قرار دهید.
هیچ برندی برای همه جذاب نیست. شما هرچقدر هم خوب باشید، نمیتوانید همه را قانع کنید که از شما خرید کنند. پس سعی کنید داستانی بگویید که برای مجموعه مشخصی از مردم جالب باشد. در این داستان بگویید چرا محصول شما خاص، متفاوت یا بهتر از برندهای دیگر است.
داستانی بگویید که در همه جا پخش شود.
داستان شما باید قابل باور باشد ولی این هم کافی نیست. اگر در مرحله قبل توانستید برخی مشتریان را راضی کنید که داستان شما صادقانه است تا از شما خرید کنند، باید محصول خوبی به دستشان بدهید تا از آن راضی باشند و داستان شما را در همه جا پخش کنند. تنها در این حالت است که مشتریان با شما همراه میشوند و داستان شما میشود داستان آنها. پس هدف نهایی این است که مشتریانتان داستانتان را بگویند. برای این کار میتوانید از دوستان و خانواده هم کمک بگیرید تا برند شما را معرفی کنند.
مثلا داستان یک شرکت در مورد یک دارو این بود: مزه افتضاحی دارد ولی جواب میدهد! شاید خندهدار باشد ولی داروی آنها دقیقا همین خصوصیات را داشت. مشتری هنگام خرید انتظار دارویی با طعم بد ولی جوابگویی خوب را داشت. برند همین محصول را به مشتری ارائه کرد. پس این کمپین برای این برند جواب داد.
۲- به جز داستان، از نظرات مثبت مشتریان و کاربران مختلف استفاده کنید.
حتما شما هم بخش نظرات مشتریان را در سایتهای زیادی دیدهاید. کسانی که از یک محصول خرید کردهاند و یا از خدمات یک برند خاص استفاده کردهاند، نظراتشان را مینویسند تا دیگران را در خرید راهنمایی کنند.
دیجیکالا یکی از سایتهایی است که از این روش استفاده میکند. افراد میتوانند تصویر محصول خریداریشده را در این سایت به اشتراک گذاشته و نظرشان را در مورد آن بنویسند.
یکی دیگر از مواردی که ما از نظرات دیگران استفاده میکنیم، خرید کتاب است. کتابهایی که مردم از آنها تعریف میکنند، به سرعت گوی سبقت را از رقبایشان میربایند و در صدر پرفروشها مینشینند. بازاریابی دهان به دهان نیز از همین اصل پیروی میکند. دلیل این اتفاق معجزه تایید اجتماعی روی ذهن مشتری (social proof) است.
درس بازاریابی
افراد به واکنش مثبت دیگران در مورد یک محصول، برند، فرد و … واکنش مثبت نشان میدهند. پس سعی کنید در وبسایتتان نظرات مثبت افراد را به اشتراک بگذارید یا برای معرفی محصول از تصاویر مشتریان خوشحال استفاده کنید.
۳- استفاده از چهرههای معروف
حتما شنیدهاید که رونالدو چه مبلغ هنگقتی برای تبلیغاتش دریافت میکند. یا حتما پوستر افراد معروف مثل پژمان جمشیدی، مهران مدیری، و افراد مشهور دیگر را در سطح شهر دیدهاید که یک برند خاص آبمیوه را مینوشند، از یک فروشگاه خاص خرید میکنند، و یا سفیر یک برند خاص هستند. اما علت این کار چیست؟ عاقلانهتر نیست که با صرف هزینه کمتر یک بازیگر ناشناخته را استخدام کنیم و این هزینه هنگفت را جای دیگری خرج کنیم؟
جواب قطعا منفی است. استفاده از چهرههای معروف یکی از روشهای بازاریابی با اثر پلاسیبو است. مردم با دیدن افرادی که به نظرشان مورد اعتماد میآیند، راحتتر به برند شما اعتماد میکنند. چیزی که با یک بازیگر معمولی به راحتی به دست نمیآید. پس ارزش این سرمایهگذاری به شما بر میگردد. برای همین است که برندهایی که تحت حمایت افراد مشهور و بازیگران قرار دارند، مشتریان زیادی را جذب میکنند.
درس بازاریابی
مردم راحتتر به چهرههای مشهور اعتماد میکنند. پس برای تبلیغات استفاده از سلبریتی ها را فراموش نکنید. از افراد مشهور بینالمللی، ملی یا حتی محلی درخواست کنید برندتان یا یک محصول خاص شما را تبلیغ کنند. البته اگر بودجه کافی برای استخدام رونالدو یا مسی را ندارید، میتوانید از بلاگرهای وطنی هم استفاده کنید.
۴- برای استفاده از اثر پلاسیبو در بازاریابی حتما به بستهبندی محصول دقت کنید.
یکی از مواردی که ذهن ما به طور ناخودآگاه به آن واکنش نشان میدهد، بسته بندی و ظاهر محصول است. به مثال زیر دقت کنید:
یک شرکت تولید گیلاسهای شراب معتقد بود لیوانهایش باعث میشود نوشیدنی خوشمزهتر باشد. عجیب است نه؟ اما یک منتقد شراب تصمیم گرفت آزمایشهایی در سطح آمریکا و اروپا انجام دهد. او متوجه شد هر شرابی، گران یا ارزان یا متوسط، در لیوانهای این شرکت خوشطعمتر به نظر میرسند. در حالی که آزمایش روی افراد نابینا که نمیتوانستند لیوان را ببینند، نشان داد برای آنها طعم شراب در هر لیوانی یکسان است.
خودمان هم کم و بیش این تجربه را داشتهایم. گاهی اوقات غذایی با کیفیت پایینتر و ترئین بهتر، خوشمزهتر از غذای بهتر ولی ظاهر ناخوشایند به نظر میآید. حتی بچهها هم ممکن است غذایی را دوست نداشته باشند، ولی اگر به خوبی تزیین شده باشد، راحتتر آن غذا را میخورند.
حتی اگر فردی در اولین دیدار ژولیده باشد، تاثیر نامطلوبی روی دید ما به او میگذارد. پس تاثیر ظاهر را در بازاریابی دست کم نگیرید. بستهبندی محصول، ظروف سرو غذا در رستورانها، تزیین دسرها و … همه مواردی هستند که احتمال خرید مشتری را افزایش میدهند.برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد میتوانید به مقاله بستهبندی محصول ما هم مراجعه کنید.
۵- اثر پلاسیبو در بازاریابی: قیمتگذاری
یک بحث مهم در بازاریابی با روش پلاسیبو قیمتگذاری است. خود قیمت تاثیر شگفتانگیز و غیرقابل انکاری در خرید کردن یا نکردن ما دارد. نکات مختلفی در قیمتگذاری وجود دارد که باید به آنها توجه کنید. در اینجا برخی از این نکات را بررسی میکنیم.
۱- هنگام خرید در ذهن ما چه میگذرد؟
ذهن برخی مشتریان هنگام خرید بازه قیمتی خاصی را برای هر محصول در نظر میگیرد. به همین دلیل است که ممکن است ببینیم قیمت برخی محصولات ۳۹۹ هزار تومان است. در حالی که این قیمت فقط هزار تومان با ۴۰۰ هزار تومان فاصله دارد، ولی این حس را القا میکند که دارید ۳۰۰ هزار تومان برای جنس پرداخت میکنید. پس این یکی از روشهای جذب مشتری با اثر پلاسیبو است.
یکی دیگر از مواردی که در این دیده میشود، تخفیفها هستند. وقتی ما واژه ۵۰ درصد آف را میبینیم، ناخودآگاه حس میکنیم این خرید برایمان پول ذخیره میکند، و نمیخواهیم این موقعیت خوب را از دست بدهیم. حتی اگر این تحفیفها کاذب باشند. (نمونه تخفیفهای کاذب را در برخی فروشگاههای همیشه تخفیف میبینیم، یا با مقایسه کیفیت و کمیت دو محصول مشابه از دو کمپانی مختلف که یکی با تخفیف و دیگری بدون تخفیف ارائه میشوند.) پس تخفیف خود از اثر پلاسیبو استفاده میکند. ولی اگر فکر میکنید با تخفیف همیشگی در محصولاتتان در بازار موفق میشوید، سخت در اشتباهید! چون جریان به این سادگی ها هم نیست. ادامه مقاله را بخوانید تا به شما بگوییم چرا!
۲- تاثیر قیمت در کیفیت محصول از دیدگاه مشتری
قانون اقتصاد این است: وقتی قیمت محصولی پایین برود، خریداران آن افزایش مییابند و وقتی قیمت بالا برود، مشتریها کم میشوند. خب، طبق اثر پلاسیبو جریان به این سادگیها هم نیست.
حتما شما هم این مثل معروف را شنیدهاید که هرچی پول بدهی، همان مقدار آش میخوری! یا اینکه “هیچ ارزونی بی علت نیست و هیچ گرونی بی حکمت!” این حرفها دقیقا فرهنگ و تفکر ما را در مورد ارتباط بین کیفیت و قیمت نشان میدهد. جالب است بدانید تحقیقات زیادی ارتباطی که در ذهن ما بین کیفیت و قیمت وجود دارد را تایید میکنند.
یک آزمایش
آزمایش زیر تاثیر قیمت بر ناخودآگاه ما را به خوبی نشان میدهد.
در این آزمایش محققان تاثیر قیمت را بر کاهش درد بررسی کردند. شرکتکنندگان در این آزمایش شوک الکتریکی با مقادیر مختلفی را تجربه میکردند. آنها باید میزان دردشان را در این مرحله ارزیابی میکردند. بدیهی است این افراد در این مرحله به خوبی درد را حس میکردند.
در مرحله بعد به برخی از آنها یک مسکن ارزان و به دیگران یک مسکن گران (که هر دو دارونما بودند) داده شد و شوکها مجددا تکرار شد. در این مرحله، کسانی که دارونمای گران را مصرف کرده بودند، گفتند که مسکن به خوبی کار میکند، خیلی بهتر از کسانی که مسکن ارزان دریافت کرده بودند. آزمایشهای مشابهی این نتایج را تایید میکند. مثلا:
- در یک آزمایش دیگر محققان دریافتند نوشیدنهای SoBe با قیمت گرانتر، نسبت به نوشیدنی مشابه با تخفیف ارزانتر تا ۲۸ درصد بیشتر خستگی را کاهش میدهد.
- نوشیدنی انرژیزاکه تخفیف خورده بودند، نسبت به نوشیدنی هایی که با قیمت معمول عرضه میشدند، از نظر شرکتکنندهها کیفیت کمتری داشته و شدت تمرینها را محدود کردند.
با این حال در هیچ یک از این تخفیفها، شرکت کنندگان در پرسشهای اولیه تاثیر قیمت برکیفیت را تایید نکرده بودند. این امر نشان میدهد تاثیر قیمت بر کیفیت در ذهن ما کاملا ناخودآگاه است.
پس به این سادگی نباید هر جایی از تخفیف استفاده کرد. تخفیف دادن باید به جا و هوشمندانه انجام شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه پیشنهاد میکنم حتما مقاله ۷ تکنیک تخفیف گذاری برای افزایش فروش را بخوانید.
۳- قیمتگذاری در برندهای لاکچری
برندهای لاکچری از نظر سیاست قیمتگذاری با برندهای معمول متفاوتند. ولی قبل از اینکه اصول سیاستگذاری با توجه با اثر پلاسیبو در بازاریابی را در این برندها بررسی کنیم، باید ببینیم برند لاکچری یعنی چه؟ از نظر شما چه برندهایی لاکچری هستند؟
آیا هر برندی به صرف شهرت میتواند جز دسته لاکچری تلقی شود؟ قطعا اینطور نیست. بین بازاریابان و متخصصین این حوزه در تعریف برند لاکچری اختلافهایی وجود دارد. ولی یکی از نکاتی که اکثریت آنها روی آن توافق دارند، قیمت است. برندهای لاکچری با قیمت بالایی که دارند، شناخته میشوند. زیرا این قیمت بالا نشانگر اصالت، کیفیت، پیشینه و پرستیژ هستند. مفاهیمی که ارتباط زیادی با اثر پلاسیبو دارند. پس قیمت یک فاکتور مهم در طبقهبندی یک برند تحت عنوان لاکچری است.
مثلا ساعت رولکس هر ساله قیمت محصولاتش را افزایش میدهد. در حالی که ممکن است لزوما این قیمتها واقعی ( بر پایه افزایش هزینهها) نباشند. پس قیمت در برندسازی محصولات لاکچری اهمیت زیادی دارد.
حالا با این اطلاعات چه میتوان کرد؟
همانطور که بیان شد، قیمت در برندهای لاکچری اهمیت چشمگیری دارد. پس هرگونه تغییرات در قیمت باید با دقت و با توجه به اثر پلاسیبو در بازاریابی لحاظ شود.
همانطور که اشاره کردیم، قیمت یک فاکتور خیلی مهم در مورد برندهای لاکچری است. پس اگر بخواهیم مشتریان جدیدی جذب کنیم و برای این کار بخواهیم یک لاین محصول ارزانتر معرفی کنیم، چه باید بکنیم؟
برندهای لاکچری میتوانند لاین محصولات ارزانتری را به بازار عرضه کنند، به شرطی که کاملا شناخته شده باشند و به عنوان یک برند لاکچری جا افتاده باشند.
درس بازاریابی
برندهای لاکچری با قیمتشان شناخته میشوند و تنها در صورتی اجازه دارند لاین محصولات ارزانتری را به بازار ارائه کنند که کاملا به عنوان لاکچری جا افتاده باشند. اگر یک برند جدید هستید، در برابر وسوسه مشتری بیشتر با قیمت کمتر مقابله کنید، زیرا در این صورت هرگر به عنوان یک برند لاکچری شناخته نمیشوید.
۶- مهمترین نکته: کیفیت محصول را فراموش نکنید!
هرچقدر هم بازاریابی شما حرفهای باشد، باز هم نمیتواند اثر کیفیت پایین را بپوشاند. اگر مشتری با توقع خاصی خرید میکند، و آنچه میخرد با توقعاتش در تضاد باشد، تمام اثر خوبی که با اثر پلاسیبو ایجاد کردهاید، دود میشود و به هوا میرود. پس فراموش نکنید کیفیت را فدای بازاریابی نکنید.
در این مقاله با اثر پلاسیبو آشنا شدیم و آموختیم که باورهای ما میتوانند اثر چشمگیری بر نحوه خرید کردن ما بگذارند. به همین دلیل درگیر کردن احساسات مشتری هنگام خرید از اهمیت بالایی برخوردار است. برای استفاده از اثر پلاسیبو در بازاریابی:
۱- داستان برند خود را با دقت انتخاب کنید. سعی نکنید همه را راضی نگه دارید. داستانی بگویید که واقعی باشد و مخاطب هدف شما را درگیر کند.
۲- نظرات مثبت مشتریان قبلی را با مشتریان بالقوه به اشتراک بگذارید.
۳- در بستهبندی محصولات دقت کنید.
۴- از چهرههای محبوب برای معرفی برند خود استفاده کنید.
۵- در قیمتگذاری دقت کنید: تخفیف همیشگی لزوما به نفعتان نیست.
۶- اگر برند لاکچری هستید، هنگام ورود به بازار ار معرفی لاین محصولات ارزان خودداری کنید تا زمانی که کاملا به عنوان یک برند لوکس جا بیفتید.
۷- فراموش نکنید آنچه در نهایت اهمیت دارد، این است که کیفیت محصول شما با انتظارات مشتری بخواند. در غیر اصن صورت هیچ روش بازاریابی نمیتواند برای برگرداندن مشتری به شما کمک کند. پس حتما کیفیت محصول را در حد انتظار نگه دارید.
اگر از نکاتی که در این مقاله آمده است، خوشتان آمد، فراموش نکنید آن را با تیم بازاریابی خود به اشتراک بگذارید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سایر تکنیکهای بازاریابی عصبی به مقالات زیر مراجعه کنید:
بدون دیدگاه