آیا تا کنون دچار “مغزدرد” شده اید؟
افرادی که نشخوار فکری می کنند به معنای واقعی مغزشان درد می گیرد!
بگذارید مثالی بزنم تا بیشتر متوجه شوید.
فرض کنید قرار است دوستانتان را به یک مهمانی ناهار در خانه خود دعوت کنید و تصمیم گرفته اید غذا را از رستوران تهیه کنید. همه چیز به خوبی پیش می رود تا اینکه ناگهان سیلی از افکار منفی به ذهن شما هجوم می آورند: کاش خودم غذا را آماده می کردم.
اگر فکر کنند آشپزی بلد نیستم چی؟
شاید به غذای بیرون آلرژی داشته باشند یا اصلا آن را دوست نداشته باشند و…
و به همین ترتیب حس لذتی که می توانستید در وقت گذرانی با دوستانتان داشته باشید را به استرس و پریشانی تبدیل می کنید.
این مثال یک نمونه بسیار کوچک از نشخوار فکری بود که شاید هر کدام از ما در نمونه های مشابه تجربه کرده باشیم. حال شما بگویید که آیا این شخص با این همه فکر دچار مغزدرد نمی شود؟
در این مقاله با ما همراه باشید تا کامل و جامع، نشخوار فکری و راه های درمان آن را بررسی کنیم.
منظور از نشخوار فکری چیست؟
نشخوار فکری (Overthinking) افکاری هستند که بیش از حد در ذهن شما تکرار می شوند. هر چه بیشتر به آنها می پردازید، به مراتب بیشتر بال و پر می گیرند. عموم این افکار، منفی هستند و سد راه افکار مثبت می شوند.
وقتی در شرایط استرسزا قرار می گیریم معمولا سر و کله ی نشخوار فکری هم پیدا می شود و با افکار ربط و بی ربطی که در ذهن می سازد، استرس را حادتر از چیزی که هست می کند.
افرادی که با نشخوار فکری دست و پنجه نرم می کنند، درباره تک تک اتفاقات ریز و درشتی که در طول روز پشت سر گذاشته اند فکر می کنند؛ به حدی که اگر از کنترلشان خارج شود می تواند باعث ایجاد مشکلات بسیار جدی روانی و حتی جسمی شود.
ردپای نشخوار فکری بر سلامت انسان
نشخوار فکری آثار روانی و جسمی متعددی بر سلامت انسان دارد که در این قسمت تعدادی از انها را بررسی خواهیم کرد.
-
استرس
همانطور که گفته شد نشخوار فکری می تواند به استرس دامن بزند. طبق تحقیقات دانشمندان، نشخوار فکری باعث ترشح هورمون کورتیزول می شود. وقتی که این هورمون بیش از حد ترشح شود، استرس و اضطراب هم افزایش می یابد؛ همچنین می تواند به مشکلات جسمی نظیر فشار خون بالا بینجامد. پس نشخوار فکری تاثیر مستقیمی بر استرس دارد.
-
افسردگی
نمی توان انتظار داشت که مدام به افکار منفی شاخ و برگ بدهیم و همچنان انسان شادی باشیم. هر قدر بیشتر به این روند ادامه دهیم، نسبت به همه چیز و همه کس بدبین می شویم؛ همچنین ذهنیت منفی ای شکل می گیرد که می تواند تا مدت ها برطرف نشود.
-
کاهش عملگرایی
فرض کنید می خواهید کسب وکار جدید خود را آغاز کنید. باور دارید که می توانید در این مسیر موفق شوید اما کاری برایش انجام نمی دهید. چرا؟
چون افکارتان این اجازه را به شما نمی دهند و سد راهتان می شوند.
احتمالا در چنین شرایطی، با خود می گویید: اگر مثل دفعات قبلی شکست بخورم و ناامید شوم چی؟
اگر فامیل و دوستانم متوجه کسب و کار جدیدم شوند و مسخره ام کنند چی؟
شاید اصلا من آدم این کار نیستم. بهتر است به کار فعلی ام ادامه دهم…
و همین نشخوار فکری باعث می شود شما به قدری انرژی بابت افکار خود از دست دهید که دیگر نایی برای عملی کردن خواستهی خود نداشته باشید.
نشخوار فکری خوب است یا بد؟
شاید این سوال کمی عجیب به نظر برسد و با خود بگویید مگر می شود نشخوار فکری خوب هم باشد؟
باید بگویم آنقدرها هم که فکر می کنید نشخوار فکری چیز بدی نیست! به همان اندازه که دارای اثرات منفی و مخرب است، می تواند اثرات خوب و سازنده هم داشته باشد.
صرفا این شما هستید که انتخاب می کنید از کدام جنبه ی آن استفاده کنید.
به شخصه اگر قرار بود برای برند یا کسب و کار خود، اتاق فکری داشته باشم سعی میکردم مثلا از ۵ نفر از اعضای تیمم، حداقل ۲ نفرشان افرادی با نشخوار فکری یا همان (Overthinker) باشند. البته نشخوار فکری از نوع خوبش!
چرا که تمام جوانب یک موضوع را می سنجند و از ابعاد مختلف به آن نگاه می کنند؛ همچنین در تصمیم گیری میتوان روی نظرات اینگونه افراد با خیال راحتتری حساب باز کرد.
خلاصه لُبّ کلام این است که تمام ابعاد نشخوار فکری منفی نیست و ابعاد مثبتی هم دارد. ولی چنانچه که نشخوار فکری در حال حاضر زندگی شما را مختل کرده و دچار آزار و اذیت شما شده، خوب است به فکر کنترلش باشید و بدانید که چطور می توان از شر آن تا حد زیادی خلاص شد!
چگونه نشخوار فکری خود را برطرف کنیم؟
در ادامه تکنیک هایی را معرفی خواهم کرد که خودم به شخصه با انجام چند موردشان توانستم تا حد خوبی افکارم را کنترل کنم. به شما هم پیشنهاد می کنم که حتما آنها را به کار بگیرید تا تاثیرات خارق العاده شان را در زندگیتان به وضوح حس کنید.
۱. افکار خود را روی کاغذ بیاورید
لازمهی کنترل نشخوار فکری این است که در قدم اول افکارتان را بشناسید. خیلی از افراد صرفا به این دلیل که نمی دانند دقیقا درگیر چه نوع افکاری هستند درگیر نشخوار فکری می شوند. حسی که نسبت به افکارتان در مورد یک شخص یا موقعیت دارید را تمام و کمال بنویسید. یادتان باشد تنها کسی که آن را می خواند خود شما هستید؛ پس با خیال راحت تمام آنچه در ذهنتان رژه می رود و آزارتان می دهد روی کاغذ بیاورید و ابایی از بیانش نداشته باشید.
به عنوان مثال شما مدتهاست از محیط کاری خود ناراضی هستید. تمام افکارتان به بدرفتاری رئیس و همکاران ختم می شود و هرروز مقدار زیادی انرژی منفی را با خود به دوش می کشید. شما باید حسی که نسبت به فضای کار، رئیس و همکارانتان دارید را به وضوح بنویسید. مثلا بنویسید که رئیستان با حرف هایش به شما حس استرس و عذاب وجدان می دهد و یا همکارانتان رفتار صمیمانه ای ندارند و نمی توانید با آنها ارتباط سازنده ای برقرار کنید.
با تکرار اینکار خودتان متوجه معجزهی نوشتن خواهید شد؛ به قدری که دیگر حاضر نیستید از نوشتن افکار خود دست بردارید!
۲. حواس خود را پرت کنید
با هر کاری که فکر می کنید حواستان را از افکار پرت می کند، خود را مشغول کنید. بهتر است کاری که انجام می دهید خود باعث درگیری ذهنی شما نشود و بیشتر عملی باشد. مثلا در شرایطی که بیش از حد غرق افکار خود شده اید، اگر برای پرت کردن حواستان سراغ یادگیری زبان انگلیسی، مطالعۀ کتاب یا هر کاری که نیاز به فکر کردن زیاد دارد، بروید ممکن است دوباره افکارتان به نشخوار فکری درباره مسئله موردنظر کشیده شود. در صورتی که وقتی به سراغ آشپزی، نواختن ساز، ورزش و یا هر کار عملی دیگری می روید، خیلی راحت تر با افکار خود کنار خواهید آمد.
۳. ذهن آگاهی را به عادت روزمره خود تبدیل کنید
فرض کنید در خیابانی پیادهروی می کنید که در مسیر به درختی برمیخورید. به تنه و برگ های درخت توجه می کنید. به رگه های برگ و شیار های تنۀ درخت با دقت نگاه میکنید. رنگ هایی که می بینید را برای خود توضیف می کنید. به این ترتیب برای چند لحظه از جهانِ بیرونِ خود قطع می شوید.
به کاری که انجام دادید ذهن آگاهی می گویند.
ذهن آگاهی یعنی برای چند لحظه یا چند دقیقه از تمام افکار گذشته و آینده ی خود رها شویم و لحظهی حال را دریابیم.
ذهن آگاهی به شما کمک می کند که افکار منظم تری داشته باشید و راحت تر درباره مسائل مختلف تصمیم بگیرید.
همچنین ذهن آگاهی انواع مختلفی دارد که یکی از آنها مدیتیشن است. پیشنهاد میکنم برای آشنایی بیشتر با ذهن آگاهی و انواع آن حتما سری به این بزنید.
۴. عملگرایی خود را تقویت کنید
همان لحظه که حس کردید در حال افتادن در چرخهی افکار هستید، دست به کار شوید. یعنی برای یک لحظه بدون فکر کردن به هر چیز دیگری، کاری که باعث درگیری شما شده است را انجام دهید. البته که گفتنش راحت است اما در عمل کار چندان آسانی هم نیست. بهتر است با کارهای کوچک شروع کنید. مثلا قرار است لباسی که خیلی دوستش دارید را در یک مهمانی خانوادگی بپوشید اما افکاری مانند ” اگر این لباس را بپوشم بقیه چه فکری می کنند” یا ” شاید این لباس به من نمی آید و بهتر است لباس دیگری بپوشم” مدام در ذهنتان رژه می رود. همین جاست که باید مغز خود را برای چند لحظه خاموش کنید و فقط آن لباس را بپوشید. مطمئنم بعد از مهمانی متوجه می شوید که مسئله آنقدرها هم که بزرگش می کردید نبوده است.
برای این کار پیشنهاد می کنم از قانون ۵ ثانیه استفاده کنید. پنج… چهار… سه… دو… یک و دست به کار شدن! فقط یک بار امتحانش کنید تا به قدرت ۵ ثانیه شمارش معکوس پی ببرید.
موردی که بیان شد، یک نمونه ساده از تقویت عملگرایی بود. از لازمه های برطرف کردن نشخوار فکری این است که تبدیل به فردی عملگرا شوید پس خوب است که با صفر تا صد عملگرایی بیشتر آشنا شوید.
بهترین راه برای برطرف کردن نشخوار فکری!
وقتی که شما درباره مسئله ای نشخوار فکری کنید طبیعتا بیشتر وقت خود را صرف فکر کردن به آن می کنید تا انجام دادنش. آنقدر این افکار در ذهن شما رسوخ خواهد کرد که درنهایت به این نتیجه می رسید که به کل انجامش ندهید. مثلا شما مهارت خوبی در آموزش زبان انگلیسی دارید و تصمیم می گیرید که تدریس را شروع کنید؛ همچنین می دانید که این کار تاثیر مثبتی بر روند شغلی شما خواهد داشت اما احتمالات منفی را در ذهن خود پررنگ می کنید. در چنین شرایطی استرس وجود شما را فرا می گیرد؛ به طوری که بیخیال می شوید و فرصتی که می توانستید به نحو احسنت از آن استفاده کنید را عملی نمی کنید.
همانطور که گفته شد شما می توانید با تقویت عملگرایی خود تا حد خوبی نشخوار فکری را حل کنید.
اتفاقا در دوره جرقه به صورت کامل و اصولی یاد می گیرید که چگونه قدم به قدم عملگرا شوید و به افکار بیهوده ای که مثل خوره مغز را می خورند پایان دهید.
دوره جرقه یک مسیر ۲۱ روزه و کاملا تخصصی است. با کمک دوره جرقه و تمرینات بینظیر آن، در نهایت به فرد عملگرایی تبدیل خواهید شد که از پس افکارش برمیآید و حواسش هست که در تلۀ نشخوار فکری نیفتد.
اگر دوست دارید بیشتر درباره جرقه بدانید، پیشنهاد میکنم به لینک زیر مراجعه نمایید.
“دوره تخصصی و تمرین محور جرقه”
کلام آخر
از قدیم گفتهاند هر چیز حدی دارد. اگر از حدش بگذریم عاقبت خوشی در انتظارمان نخواهد بود. فکر کردن هم از این قاعده مستثنا نیست. تفکر درباره موضوعات مختلف نه تنها بد نیست بلکه لازم است و به ما کمک می کند که ذهن بازتری داشته باشیم. اما هرچقدر که فکر کردنِ به اندازه خوب است، نشخوار فکری در تمام جنبه های زندگی، آسیب زننده است.
اگر شما هم درگیر نشخوار فکری (Overthinking) هستید توصیه می کنم حداقل یکی از راه های مقابله با آن را به مدت یک هفته انجام دهید تا به خود ثابت کنید که می توانید افکارتان را کنترل کنید و تسلیم آنها نخواهید شد.
شما از چه راهی برای برطرف کردن افکار منفی خود استفاده می کنید؟
بدون دیدگاه