ناحیه امن چیست؟! منطقه امن کجاست؟! یعنی آنقدر امن است و هیچ خطری ندارد که به آن منطقه امن می گویند؟!
تصورکنید سفری پنج روزه را با دوستان خود برنامه ریزی کرده اید. یکی از دوستان تان پیشنهاد سفر به کویر را می دهد که تا به حال نرفته اید. شما بدون مکث پاسخ منفی می دهید و سفر به شمال را پیشنهاد می دهید(باید سالی چندبار به دریای خزر عرض ارادت کنید که مبادا بی ادبی شود!)
دوست دیگری نظر شما را راجع به دعوت دو همکلاسی اش به این سفر می پرسد و شما قاطعانه خیر می گویید. این داستان برای تان آشنا نیست؟! داستان مخالفت با رفتن به مکان های جدید و دیدن آدم های جدید!
اینجا همان منطقه امن شما است که از به خطر انداختن آن وحشت دارید.
منطقه امن چیست؟
به مجموعه ای از رفتارها، کارها و عادت های تکراری که شما با آن ها کاملا آشنا و مأنوس هستید ناحیه امن میگویند.
منطقه امن از تجربیات همیشگی شما شکل گرفته است. تجربیاتی که برای شما کمترین احساس اضطراب، نگرانی و خطر را به همراه دارند. افرادی که همیشه در منطقه امن می مانند، به سراغ کارهای بسیار کم خطری می روند. درنتیجه موفقیت های بسیار کوچکی هم سر راهشان سبز می شود. گاهی فرصت های فراوانی سر راه شما قرار می گیرند اما درست در همان لحظه منطقه امن سر می رسد و فرصت ها را می سوزاند و خاکستر می کند.
همسایه های منطقه امن
منطقه امن
اگر شما در این طبقه احساس امنیت، اطمینان خاطر و راحتی دارید به دلیل آشنایی کامل از مهندسی ساختمان و فضای این طبقه است. زیرا در هنگام خطر تک تک نقاط این طبقه را می شناسید و میتوانید همه چیز را پیش بینی کنید.هر عادت شما می تواند ساکن این طبقه باشد.
برای مثال شما یک مدرس زبان انگلیسی هستید و الان مشغول تدریس در موسسات. شما توانایی تشکیل کلاس های خصوصی خودتان را دارید و با انجام این کار به سود بیشتری هم می رسید. اما الان ده سال است که با تدریس در موسسات امورات خود را می گذرانید و حاضر به شروع فعالیت فریلنسری نیستید.(در حالیکه کار در موسسه هم انرژی بیشتری از شما می گیرد و هم حقوق کمتری برای تان دارد. )
منطقه ترس
ترس و اضطراب ساکنین این طبقه هستند. بهانه جویی، عدم داشتن اعتماد به نفس و اصرار ورزی به ماندن در منطقه امن موانعی هستند که به شما اجازه ی عبور از منطقه امن را نمی دهند. مثال مدرس زبان را به یاد بیاورید. دلیل شما برای ماندن در موسسات آموزشی چیست؟ چرا حاضر نیستید بعد از ده سال تجربه حرفه ای به طور مستقل کار کنید؟
تنها دلیل شما برای اجتناب از تدریس خصوصی، ترس از بیکاری، عدم قطعیت و بی اطلاعی از پیش آمدها است.
منطقه یادگیری
یادگیری درمان منطقه ترس است. همانطور که از نام این منطقه مشخص است، اینجا فرصتی برای یادگیری مهارت های جدید است. مهارت هایی که به شما در پیروزی بر ترس های تان کمک می کند.
شما به عنوان یک مدرس زبان، تمام راه های خوداشتغالی و جوانب آن را بررسی می کنید. بعد از مشورت با چند فریلنسر، مزایا و معایب کار را می سنجید و با ذهنی آرام و مطمئن تصمیم نهایی تان را می گیرید.
منطقه رشد
اینجا همان جایی است که نتیجه ی یادگیری و تلاش تان را می بینید. جایی که اهداف جدید را برنامه ریزی و بر مبنای آن حرکت می کنید. در اینجا نقاط قوت خود را میشناسید و از آن ها برای دستاوردهای بیشتر استفاده می کنید.
اکنون شما یک مدرس زبان مستقل هستید که با برگزاری کلاسهای خصوصی اسمتان را تبدیل به برند کردهاید و از نظر مالی رشد چشمگیری داشتهاید.
مزایای خروج از منطقه امن
زندگی شما می تواند به قبل و بعد خروج از منطقه امن تقسیم شود؛ در اینجا سه مزیت آن گفته شده است.
۱) اعتماد به نفس
با به چالش کشیدن خودتان در فعالیتهایی که معمولا انجام نمیدهید، میتوانید بخشی از عدم اطمینان به خودتان را در یک محیط تحت کنترل تجربه کنید.
طبیعتاً هنگام شروع به انجام هر فعالیتی، ضعف هایی در کارتان وجود دارد. اما اگر به ترس خود غلبه کنید و در منطقه امن نمانید، پیشرفت خود را روز به روز مشاهده خواهید کرد.
۲) انعطاف پذیری
زندگی همیشه باب میل ما پیش نمی رود؛ باید خود را برای روزهایطوفانی آماده کنیم. منطقه امن بسیاری از افراد را وابسته به شرایط ایدهآل می کند، درحالیکه هنگام بحران همین ناحیه امن است که قبل از هرچیز زیر پای شما را خالی میکند. با دورشدن از منطقه امن ذهنی میتوانید خود را برای هر شرایطی آماده کنید.
۳) رشد و شکوفایی
پس از غلبه بر ترس و خروج از منطقه امن، فرصت های جدید به شما سلام خواهند کرد. در این مرحله باید اقدامات لازم را انجام دهید تا به منطقه رشد و شکوفایی برسید.
۱۵ راهکار برای خروج از منطقه امن
اگر می خواهید شجاعت تان را به خود ثابت کنید و از منطقه امن خارج شوید، این ۱۵ راهکار شما را به اندازهی ۱۵ گام از منطقه امن ذهنی دور خواهدکرد.
۱) کارهای ناخوشایند انجام دهید!
دوش آب سرد گرفتن، صبح زود از خواب بیدار شدن، استفاده از دوچرخه به جای وسایل نقلیه عمومی، صحبت تلفنی با رئیس، دویدنهای صبحگاهی و… کدام یک از این موارد شما را آزار می دهد؟
لیستی از تمام کارهایی که برایتان ناخوشایند و خارج از منطقه امنتان است را درستکنید. این لیست روشی عالی برای ترسیم کارهایی است که توانایی انجام آن را دارید اما از آن ها اجتناب میکنید.
مرحله اقدام:
برای شروع می توانید روزانه به مدت یک هفته، دو کار ناخوشایند انجام دهید. در هفته ی دوم تعداد کارهای ناخوشایند را به سه برسانید. برای مدتی این فرایند را تکرار کنید، بعد از چند هفته به لیست تان نگاه کنید؛ آن وقت متوجه می شوید که از منطقه امن خود خارج شده اید.
۲) از منطقه امن تان فیلم بگیرید.
جلوی دوربین رفتن کابوس خیلی از افراد است اما می تواند اعتماد به نفس شما را تا میزان زیادی افزایش دهد. نکته طلایی این روش در انجام دادن کاری لذت بخش مقابل دوربین است؛ شما باید کار مورد علاقه تان را انجام دهید و هم زمان از خود فیلم بگیرید. خوشایند بود فعالیت انجام شده می تواند ناخوشایند بودن دوربین را برای تان از بین ببرد. ممکن است در شروع اذیت شوید، اما زود تسلیم نشوید زیرا کمی بعد پیشرفت چشمگیری خواهید داشت.
مرحله اقدام:
فرقی ندارد در حال انجام فعالیت های ورزشی هستید یا آشپزی، مشغول نوشتن هستید یا بافتنی، دکمه ضبط فیلم را فشار بدهید و به بقیه ماجرا فکر نکنید.
۳) سوال بپرسید
سوال خوب پرسیدن و خوب سوال پرسیدن مهارتی مهم است. مکالمه داشتن درباره موضوعات مختلف یک تکنیک ساده با نتیجه ای باورنکردنی است. چرا که شما باید نظرات طرف مقابل را گوش دهید و با دانسته های قبلی خود مقایسه کنید. در اینجا ناحیه امن تان به خطر میافتد زیرا بعد از ارزیابی صحبت های فرد مقابل، دانش قبلی تان زیر سوال رفته است.
مرحله اقدام:
سوالات اساسی بپرسید. درباره مسائلی که برایتان اهمیت دارد و نسبت به دانسته خود اطمینان کامل دارید سوال کنید. نظرات طرف مقابل را عمیقاً گوش کنید و بدون هیچ تعصبی به آن ها فکرکنید.
۴) تغییری کوچک ایجاد کنید
در محل کار به تنهایی غذا می خورید؟ خب بروید سر میز همکاران تان و با آن ها هم کلام شوید. حالت موهای تان را عوض کنید، اگر کوتاه است بگذارید کمی بلند شود و اگر همیشه بلنداست کمی آنها را کوتاه.کنید. مسیر حرکت به دانشگاه تان را تغییر دهید، اگر با اتوبوس می روید این دفعه با مترو بروید یا حتی می توانید دوچرخه را امتحانکنید. خود را در باتلاق منطقه امن گرفتار نکنید!
مرحله اقدام:
کار کوچکی را انتخاب کنید که تغییر نسبتا بزرگ ایجاد کند. ممکن است در ابتدا این تغییرات کمی برای تان ترسناک باشد اما به من و به خودتان قول بدهید که زود جا نمی زنید.
۵) با غریبه ها گفتگو کنید
درست است که در بچگی والدین مان به ما گفته اند با غریبه ها صحبت نکن، از آن ها شکلات نگیر و خلاصه پایت را از منطقه امن بیرون نگذار اما الان قضیه فرق می کند. صحبت کردن با غریبه ها شما را وارد دو ناحیه ترس و یادگیری می کند. حتی ممکن است از دل این گفتگو یک رابطه دوستانه بین شما و آن غریبه شکل گیرد و یا نکته ای جدید به دانش شما اضافه شود!
مرحله اقدام:
سر صحبت را باز کنید. می توانید با اولین غریبهای که در اتوبوس، صف نان ویا سوپرمارکت دیدید صحبتکنید. میتوانید برای شروع درباره موضوعات کلی مثل آب و هوا صحبتکنید.
۶)مهارت جدیدی را امتحانکنید
با امتحان کردن چیزهای جدید، وارد منطقه یادگیری می شوید. سعی کنید هر چند وقت یکبار مهارتی جدید به تجربیات قبلی خود اضافهکنید، مهارتی که از قبل هیچ برنامه ای برای یادگیری آن نداشتهاید. سعی کنید در انتخاب این مهارت وسواس زیادی به خرج ندهید که خدایی نکرده دکمهی کمال گرایی تان زده می شود.
مرحله اقدام:
مهم نیست می خواهید چه مهارتی را یاد بگیرید مهم این است که برای یادگیری آن سریع اقدام کنید و آن را بیش از حد ارزیابی نکنید.
۷) کنترلکردن ممنوع!
ممکن است از شنیدن این تیتر متعجب شده باشید، حق هم دارید. همیشه در گوش ما خوانده اند که اوضاع را تحت فرمان خود درآورید. اما بگذارید حداقل من با شما صادق باشم. گاهی اوقات باید کنترل کردن را متوقف کنید، آنوقت است که خود را از زندان منطقه امن نجات داده اید. وقتی همه چیز را کنترل نکنید، پیشامد هایی شگفت انگیز برایتان رخ می دهد؛ سازگاری با این پیشامد ها، راه حل شکستن در قلعهی ناحیه امن ذهنی است. بعد از مدتی متوجه خواهید شد که توانایی تان در مدیریت کردن شرایط اضطراری افزایش باورنکردنی یافته است.
مرحله اقدام:
روزانه یکی از الویت های نوشته شده در چک لیست تان را انتخاب کنید. سپس از نوشتن تک تک قدم های تان در چک لیست خودداری کنید. اجازه بدهید مراحل این یک کارتان بدون برنامه ریزی قبلی پیش برود. شاید دچار اضطراب شوید اما یادتان باشد اضطراب احساسی انکارناپذیر در مرحله خروج از منطقه امن است.
۸) متفاوت ورزش کنید!
این روش تکنیکی است که شما را از نظر ذهنی و جسمی از منطقه امن خارج می کند. با انجام یک تمرین متفاوت از حد معمول، نوروپلاستی(انعطاف پذیری عصبی یا ترمیم پذیری مغز ) شما رشدمیکند. اینتکنیک به شما توانایی پذیرش چالش های جدید را میدهد و از طرفی شما را برای حرکت در راستای این چالش ها آماده می کند.
مرحله اقدام:
هنوز ورزش را شروع نکرده اید؟ با یک سرچ ساده در گوگل ورزش مورد علاقه خود را انتخاب کنید. شما چه طور؟ شما هفته ای سه بار ورزش می کنید؟! عالی! سعی کنید از این به بعد به روش های متفاوت نرمش ها و تمرینات سردکردن را انجام دهید.
۹) به احساسات خود برچسب نزنید
طبیعی است که هنگام خروج از منطقه امن احساس آشفتگی و اضطراب تمام وجودتان را پر کند. نکته ای که در این مرحله باید درنظر بگیرید این است: به خود و احساسات تان برچسب نزنید. یعنی نگویید به چه دلیل من انقدر آدم مضطربی هستم! چرا نمی توانم بدون استرس قدمی بردارم! به چه علت همیشه موقع تغییر روتین روزانه دچار بی قراری می شوم! چرا…!
اول از همه باید در نظر داشته باشید که شما انسان هستید و این احساسات و افکار کاملا طبیعی هستند اما نباید بیش از اندازه به آن ها پر و بال دهید. این که همیشه سعی به کنترل احساسات خود داشته باشید نتیجه ای جز اضطراب بیشتر ندارد. تمام حس های موجود در خود را بپذیرید و از آن ها به عنوان سوخت برای حرکت تان استفاده کنید. یادتان باشد ما انسان ها به خاطر همین نگرانی هاست که از جا برمی خیزیم و تمام تلاش مان را برای بهبود اوضاع می کنیم.
مرحله اقدام:
هر بار که احساس استرس و نگرانی شدید به شما دست داد، آن را روی کاغذ یادداشت کنید و به خود بگویید که حق داشتن چنین احساسی را دارید و این اصلا چیز بدی نیست. سپس بدون فکر بیشتر دست به اقدام بزنید؛ یادتان باشد قبل از این که پشیمان شوید شروع کنید.
۱۰) سخنرانی کنید
۷۷درصد از جمعیت به نوعی ترس سخنرانی در جمع را دارند. سخنرانی در جمع، ترس شما را آماده می کند تا از منطقه امن تان راحت تر عبورکنید.
مرحله اقدام:
می توانید از بیان نظرات شخصی تان در جمع های کوچک دوستانه شروع کنید. سپس به جمع های بزرگتر شوید. درنهایت می توانید یک سخنرانی روی استیج، در سالنی بزرگ در زمینه شغلی تان داشته باشید.
۱۱) جواب نه را در آغوش بگیرید!
دلیل شروع نکردن ها، تجربه نکردن ها و انجام ندادن های شما چیزی نیست جز ترس از نه شنیدن! بدانید که این نه شنیدن ها و شکست هاست که از شما فردی موفق و مصمم می سازد. ناکامی کلید موفقیت های آینده شما خواهد بود. پس از ترس نه شنیدن، طرد شدن، جدی نگرفته شدن و در نهایت شکست خوردن خود را در چنگال منطقه امن نیندازید.
مرحله اقدام:
درخواستی کنید که جواب نه بشنوید! بله درست شنیدید. با مطرح کردن درخواستی که جواب نه آن قطعی است این ترس را در خود بشکنید. مثلاً از رئیس خود دعوت کنید به جشن تولد مادربزرگ شما بیاید. (گفتم مثلاً، اگر فکر می کنید خیلی مثال نابجایی بود می توانید خودتان چند ایده ی بهتر مطرح کنید.)چندین بار نه شنیدن مثل چکشی است که بر دیواره ی شیشه ای ناحیه امن ذهنی تان ضربه می زند. مطمئن باشید ضربه دهم این شیشه را میشکند.
۱۲) کمی خلاقیت به خرج دهید!
اقدامات خلاقانه یکی از سرگرم کننده ترین و باارزش ترین فعالیت های ذهنی است. خلاقیت درِ خروج از منطقه امن و ورود به تجربیاتی جدید در محیطی جدید است.
مرحله اقدام:
ایده های قدیمی تان را به خلاقانه ترین شکل ممکن انجام دهید. برای مثال می توانید غذای مورد علاقه تان را به شیوه ای خلاقانه تزیین کنید. گلدان های داخل خانه را به شکل هندسی بچینید. وسایل میزکار تان را خودتان درست کنید، جامدادی کاردستی، سطل زباله دست ساز و….
۱۳) منطقه امن را وسیع تر نکنید!
وقتی می خواهید فعالیت جدیدی را شروع کنید، ممکن است فکر کنید باید کاری بزرگ را به بی نقص ترین شکل ممکن به سرانجام برسانید. همین تفکر موجب می شود با کوچکترین اشکالی در کارتان، ناامید بشوید و آن را نیمه کاره رها کنید. این کار ناحیه امن ذهنی تان را وسیع و وسیع تر می کند.
لطفا به خودتان سخت نگیرید! کدام راننده ای را دیده اید که بعد از گرفتن گواهینامه دل به جاده های کوهستانی پرپیچ وخم بزند. شما نباید با هدفگذاریهای اشتباه و عملکردهای اشتباه تر، کاری کنید که جرئت ترک کردن منطقه امن را نداشته باشید.
مرحله اقدام:
به لیست اهداف تان نگاه کنید، کارهای دور از ذهن را خط بزنید و کارهای کوچک را جایگزین کنید. بعد از مدتی سراغ لیست تان بیایید و نتیجه را بررسی کنید. حالا کارهای کمی بزرگ را انتخاب کنید. این چرخه آنقدر ادامه پیدا می کند که درنهایت آن کارهای دور از ذهن دوباره به لیست تان بازگردند.
۱۴) دایره روابط تان را امن کنید
معاشرت با افراد منفی نگر که دائما از همه چیز و همه کس شکایت دارند را متوقف کنید. این افراد شما را به آدمی ضعیف و شکننده تبدیل می کنند و یک آدم ضعیف توانایی خارج شدن از منطقه امن را ندارد. افراد هدفمند و پرتلاش را جایگزین آن ها کنید که هم برای شما انگیزه باشند و هم به شما انگیزه بدهند.
مرحله اقدام:
وارد جمع هایی که پر از اشخاص انرژی منفی است نشوید. بهتر است تنهایی در پارک قدم بزنید و به اهداف تان فکر کنید تا این که در این جمع ها حاضر شوید.
۱۵) از دیگران تعریف کنید
اگر فرد حسودی نیستید این راهکار می تواند کمک زیادی به شما بکند؛ فقط کافی است که گول سادگی آن را نخورید و بی سوال و جواب انجامش دهید. تعریف کردن از دیگران مانند تفنگ به قلب منطقه امن تان شلیک می کند.
مرحله اقدام:
وقتی دوست، فامیل و یا همکارتان لباس زیبایی پوشیده معطل نکنید و از ظاهر او تعریف کنید. (حتی اگر خوش تان نیامده هم تعریف کنید؛ چه ایرادی دارد؟! هم او خوشحال می شود، هم منطقه امن شما زخمی می شود! یک تیر و دو نشان!)
هشدار
مسئله ای که باید به آن دقت کنید بازه های زمانی بازگشت به منطقه امن است چرا که شما نمی توانید برای همیشه در خارج از ناحیه امن خود بمانید. برای تحلیل، پردازش و هضم تجربیات خود باید هر از گاهی به منطقه امن ذهنی باز گردیم و خود را برای آموزه های جدید آماده کنیم.
هدف ما یادگیری و کسب تجربه های جدید در زندگی است. پس سعی کنید صبورانه از منطقه امن خود خارج شوید و پس از مدتی برای تثبیت این آموزه ها به آن برگردید؛ این چرخه همیشگی است پس از بودن در این چرخه لذت ببرید.
الان همگی با منطقه امن و مزایای خروج از آن آشنا هستیم. همه ما راه های خروج از منطقه امن ذهنی را می دانیم و آن ها را برای کسب تجربه های جدید به کار خواهیم گرفت.
من قصد سفر همراه یک تور گردشگری را دارم و می خواهم برای اولین بار به تنهایی سفر کنم. در این تور چند روزه با افراد جدیدی همسفر خواهم بود. قصد دارم با این افراد بیشتر آشنا شوم و در جمع شان صحبت کنم (کاری که در تورهای قبل انجام نمی دادم.) من برای ترک منطقه امن خود آماده هستم.
راستی… اولین منطقه امن شما که تصمیم به ترک آن گرفته اید چیست و کجاست؟! کدام یک از پانزده مورد بالا به شما بیشترین کمک را خواهد کرد؟ پاسخ تان را برای ما بنویسید تا در این راه درکنار یکدیگر باشیم.
نوشته شده توسط مهلا عیدی
بدون دیدگاه