نورومارکتینگ در بازاریابی و تولید محتوا


محتوا یک راه ارتباطی بین ما و مخاطب‌تان است. این محتوا می‌تواند به صورت متن، تصویر یا ویدیو باشد. معمولا از انتشار آن یک هدفی را دنبال می‌کنیم که می‌تواند فروش، برندینگ، جذب مخاطب و… باشد. مثلا محتوایی که هدف آن فروش است، با قلقلک دادن احساسات مشتری، در مورد ارزش‌هایی که آن محصول یا خدمات برای مشتری دارد صحبت می‌کند.

به‌جای اینکه در مورد ویژگی‌های محصول خودتان صحبت کنید، در مورد مشتری صحبت کنید. اگر مقاله «نورومارکتینگ چیست» را خوانده باشید، خاطرتان است که گفتیم مغز قدیمی انسان، خودخواه است. به این نگاه می‌کند که محصول شما چه فایده ای برایش دارد؛ یا کدام مشکلش را حل می‌کند؟!

این یک مورد از استفاده نورومارکتنیگ در محتوا بود. در ادامه به تکنیک‌های بیشتری در این زمینه اشاره می‌کنم که می‌تواند باعث موثرتر و بهتر شدن محتوای شما شود.

تکنیک‌های بازاریابی عصبی در محتوا

تکنیک هایی که در ادامه توضیح می دهم، در عمل تست شده و امتحان خود را پس داده است. اگر شما هم تجربه استفاده از آن‌ها را داشته اید خوشحال می‌شوم آن را زیر همین مطلب با من در میان بگذارید.

۱. حسرت از دست دادن محصول

حسرت از دست دادن محصول یا خدمتتان را به مشتری نشان بدهید. البته برای این کار اول باید حس داشتنش را به مشتری منتقل کنید، بعد تلاش کنید متوجه نبودنش شود. مثلا اگر این محصول یا خدمت من را نداشته باشی، فلان چیز را از دست می‌دهی.

در یک سایت خارجی بنری مربوط به شرکت بیمه دیدم. روی آن تصویر یک خانواده خوشحال دیده می‌شد. پیامش این بود که شما هم اگر از بیمه استفاده کنید می‌توانید چنین نعمتی را داشته باشید و در مقابل اگه انجامش ندهید، داشتن این نعمت را از دست می‌دهید.

یک مورد دیگر برای نشان دادن این حس از دست دادن، ایجاد محدودیت در خرید است. برای جشنواره های خود یک زمان محدود یا تعداد محدود در نظر بگیرید. این محدودیت باعث ایجاد حس اضطرار و ترس از دست دادن می‌شود.

۲. استفاده از احساسات برای بیدار کردن مغز

مغز انسان نسبت به احساسات مثبت و منفی تحریک می‌شود و واکنش نشان می‌دهد. حالا اگر آن حس مثبت باشد منجر به یک تجربه لذتبخش خواهد شد. اگر یک تجربه منفی باشد، باز هم مغز واکنش نشان داده ولی این بار تلاش می کند که از ما نسبت به این احساسات منفی محافظت کند؛ که به‌عبارتی همان مکانسیم‌های دفاعی ذهن است.

بنابراین محتوا می‌تواند با تحریک کردن احساسات انسان مغز را بیدار کند؛ چه احساسات مثبت و چه منفی. در مطلب «بازاریابی حسی یا sensory marketing» راجع به این موضوع کامل توضیح داده‌ام که چگونه می‌توان احساسات را با استفاده از حواس ۵ گانه تحریک کرد.

مثلا اگر می‌خواهید یک محتوای تبلیغاتی آماده کنید، روی یکی از احساسات مشتریتان دست بگذارید و آن را قلقلک کنید. اگر فروشگاه اینترنتی محصولات آرایشی بهداشتی دارید و می‌خواهید راجع به یک آبرسان محتوا بنویسید، بگویید این آبرسان می‌تواند پوست شما را مثل یه نوجوان تازه و شاداب کند؛ به‌طوری که رطوبت و تازگی را زیر پوست خود احساس کنید.

یا اگر یک دوره آموزشی می‌فروشید، در سایت یا پیج خود بگویید: این دوره می‌تواند تمام فرصت‌های از دست رفته گذشته را برای شما جبران کند و خیلی زود شما را جلو بیندازد.

۳. ایجاد حس خوب نسبت به خود

مغز به صورت غریزی نسبت به خود انسان محافظت می‌کند و تلاش می‌کند نسبت به خودمان حس خوبی داشته باشیم. بنابراین محتوایی که با کمک آن افراد نسبت به شرایط جسمی، روحی و عاطفی خودش حس خوبی داشته باشد و کاملا آن را بپذیرد، بیشتر مورد استقبالش قرار می‌گیرد.

به نظرتان چرا محتواهای روانشناسی مثل تقویت اعتماد به نفس طرفداران زیادی دارد؟ دقیقا به همین دلیل که این محتوا حس بهتری به انسان می‌دهد. پس اگر بتوانید در بیزنس خود این حس خوب را به مخاطب‌تان منتقل کنید، به شما علاقمند می‌شود. در نهایت نتیجه‌اش این می‌شود که احتمالا شما را برای خرید انتخاب می‌کند.

مثلا اگر یک پیج یا فروشگاه اینترنتی پوشاک دارید، یک سری محتوا راجع به دوست داشتنی بودن هر نوع اندام بگذارید. یا مثلا در ارتباطات‌تان با مخاطب او را تشویق کنید و به او انگیزه دهید، هر چند به ازای یک کار کوچک.

۴. ایجاد حس آشناپنداری برای مشتری

می‌دانید یکی از دلایلی که برندها این همه طرفدار دارند چیست؟

یکی از دلایلش این است که حس آشنا بودن و ثبات را برای مغز تداعی می‌کند. این حس نتیجه‌اش ترشح دوپامین خواهد بود. مغز انسان حس خوب و راحتی با موضوعات و تجربه‌های آشنا پیدا می‌کند. خب حالا چگونه در تولید محتوا می‌توان از این آشناپنداری یا الگوهای آشنا برای تاثیرگذاری بیشتر روی مشتری استفاده کرد؟

استفاده از فونت، رنگ، قالب و گرافیکی که در محتوایمان استفاده می‌کنیم تا حدی می تواند این حس را ایجاد کند. مثلا بهتر است برای سایت یا پیج خود یک قالب، فونت و رنگ مشخص در نظر گرفت تا مشتری آن را به ذهن بسپارد و حس آشنا با آن داشته باشد.

یک مورد دیگر استفاده از جمله، شعار و عبارت ثابت است. استفاده مرتب و مستمر از یک جمله یا شعار منحصر آن را در ذهن ماندگار می‌کند و افراد با شنیدن یا دیدن آن به یاد شما می افتند؛ چون برایشان آشنا است.

استفاده از المان‌های نوستالژیک که برای مشتری یا مخاطبتان آشناست هم می‌تواند این حس را در او ایجاد کند و تاثیر خوبی روی او بگذارد.

۵. کمک به مغز برای دوری از پیچیدگی

بر اساس تحقیقات ثابت شده که مغز انسان اگر به نظرش یک کار یا موضوع پیچیده و دشوار بیاید، پردازش آن نیز برای انجام سخت خواهد بود. مثلا در نوشتن بهتر است از فونت‌های پیچیده‌ای که نتوان به راحتی آن را خواند استفاده نکنید. یا مثلا برای محتوای سایت بهتر است مطلب را به چندین پاراگراف کوتاه تقسیم کنید تا در همان نگاه اول به چشم خواننده زیاد و سخت نیاید.

برای معرفی محصولتان که می تواند فیزیکی یا دیجیتال باشد، سعی کنید راحتی استفاده از آن را برای مشتری توضیح دهید. خیالش را راحت کنید که قرار نیست کار سختی انجام دهد. همین سادگی باعث آرامش ذهن مشتری شده و احتمال اینکه از شما خرید کند بالا می رود.

من این مورد را در بیزنسی که محصولش سایت فروشگاهی بود امتحان کردم. نتیجه‌اش جالب بود:

با اینکه خدمات پشتیبانی همیشه روی وبسایت ارائه می‌شد، اما زمانی که از آن با عنوان کوچینگ و مربیگری اسم برده شد، خیال مشتری راحت شد. زیرا این پیام به او داده شد که قرار نیست کار پیچیده‌ای انجام دهد و ما همه چیز را هم به او آموزش می‌دهیم و هم برایش انجام می‌دهیم. همین موضوع باعث جذب بیشتر مشتری شد.

۶. غافلگیر کردن مغز با استفاده از کلمات غیرمنتظره

مغز ما زمانی که یک محتوا رو می‌خوانیم یا می شنویم، اگر با مواردی که انتظارش را دارد مواجه شود، خیلی سریع از آن عبور می کند. مگر اینکه با یک جمله، کلمه یا عبارت غافلگیر کننده یا جدید روبرو شود. در آن صورت واکنش نشان می دهد.

پس گاهی برای جلب توجه ذهن مخاطبتان نیاز است با کلمات بازی کنید و از یک عبارت یا جمله جدید استفاده کنید تا به واسطه آن مغز را بیدار کرده و باعث واکنش آن شوید.

جمع بندی

از نورومارکتینگ در هر حوزه‌ای از جمله محتوا می‌توانید استفاده کنید. محتوا پل ارتباطی شما و مشتری است؛ پس قطعا باید روی آن فکر کنید و وقت بگذارید تا بتوانید به بهترین شکل آن را ارائه دهید. حوزه کاریتان را زیر همین مطلب برایم بنویسید تا راجع به آن صحبت کنیم و ببینیم شما با چه محتوایی می‌توانید روی ذهن مشتری یا مخاطبتان تاثیر بگذارید.

۵/۵ - (۱ امتیاز)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *