داشتن حد و مرز در هر نوع رابطهای بسیار مهم است. چند وقت پیش با دوست قدیمیام ملاقات کردم. وقتی در کافه نشسته بودیم و منتظر سفارشمان بودیم، پیامهایی را از طرف دوستان دیگرم دریافت میکردم. در کمال تعجب دوستم با کنجکاوی گوشیام را برداشت و گفت: “بذار ببینم کیا به رفیق من پیام میدن.” من خیلی از این رفتار او ناراحت شدم؛ اما چیزی به او نگفتم.
چند وقت بعد با کتابی به اسم “حد و مرزت را تعیین کن” نوشتۀ “ندرا گلاور تراب” آشنا شدم. به نظرم جالب آمد و خواندن آن را شروع کردم. متوجه شدم من هنوز در برخی ارتباطاتم مرزهایی را مشخص نکردهام. برای همین آن روز به دوست قدیمیام چیزی نگفتم.
بعد از اتمام کتاب تصمیم گرفتم مقالهای در این زمینه برایتان بنویسم. در این مقاله گلچینی از مطالب این کتاب را به شما خواهم گفت تا یاد بگیرید چگونه حد و مرزتان را در روابط تعیین کنید. تا انتهای مقاله با من همراه باشید.
چرا تعیین حد و مرز در روابط مهم است؟
تعیین حد و مرز در روابط نه تنها برای خودمان، بلکه برای کسانی که دوستشان داریم هم مفید است. در ادامه به دو دلیل مهم برای تعیین مرزهای خود اشاره خواهم کرد.
۱.حال خودتان بهتر خواهد بود
اگر تا به حال برای روابط خود حدودی مشخص نکردهاید، احتمالا گاهی دچار مشکلاتی شدهاید. کسی که در روابطش مرزی ندارد، اکثر اوقات در ارتباط با دیگران حالش خوب نیست. تا به حال شده بخواهید از همه فاصله بگیرید و مدتی از خواستههای بی وقفه دیگران دور بمانید؟ اگر پاسختان مثبت است احتمالا شما هم مرزبندی درستی در روابطتان نداشتهاید.
در واقع خودتان به دیگران اجازه دادهاید شما را به عنوان ابزاری برای رفع مشکلات و خواستههایشان ببینند. طبیعی است که حالتان خوب نباشد. پس تعیین حد و مرز لازمه داشتن حال خوب و زندگی شاد است.
۲.روابط سالمتر و با کیفیت تری خواهید داشت
اکثر مواقع در روابطتان با دیگران به مشکل میخورید زیرا برایشان خیلی چیزها را مشخص نکردهاید. مثلا اینکه چه چیزی ناراحتتان میکند، با چه رفتاری مشکل دارید و یا اینکه چه نیازهایی در ارتباط با آن شخص دارید. حد و مرز داشتن به هر نوع رابطهای کمک میکند. چه در روابط دوستانه، کاری و یا خانوادگی.
وقتی دیگران حد و مرز شما را بدانند، غالبا تلاش میکنند خود را در چهارچوب مختص به شما جای دهند. البته برای داشتن روابط با کیفیت تر، شما نیز باید متقابلا به مرزهای دیگران احترام بگذارید. اگر هر دو طرف با توجه به مرزهای یکدیگر رفتار کنند، آن ارتباط با کیفیتتر خواهد بود.
اگر به ارتباط با دیگران اهمیت میدهید-علاوه بر تعیین حد و مرز- یکی از مهارتهایی که نیاز دارید، مهارت ارتباط موثر است. میتوانید با مراجعه به مقاله لینک شده، اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید.
به خودتان اجازه داشتن حد و مرز بدهید
ممکن است با خود فکر کنید، مرزبندی کردن نشانه خودخواهی شماست. در صورتی که کاملا برعکس است. همانطور که در بخش قبل گفتم، تعیین حد و مرز یعنی شما هم خودتان را دوست دارید و هم اطرافیانتان را. شما به خاطر سلامت روان خود و دیگران این مرزبندی را انجام میدهید.
شاید در حین تعیین این حدود، احساساتی مانند ترس، گناه یا شک و تردید مانع شما شود. احتمالا فکر میکنید برای کسانی مثل خواهر، برادر، دوست صمیمی یا همسرتان، بهتر است حد و مرز خاصی تعیین نکنید. در صورتی که اتفاقا برای این افراد باید حتما حدودی را مشخص کنید. زیرا این افراد به شما نزدیک تر هستند و اگر مرزی وجود نداشته باشد، در ارتباط با آنها دچار مشکل خواهید شد.
پس به خودتان اجازه دهید حدودتان را شفاف تعیین کنید. بدون اینکه احساس خجالت یا گناه داشته باشید. انجام این کار کاملا حق شماست!
چگونه در روابط خود حد و مرز تعیین کنیم؟
۱.نیازهایتان را شناسایی کنید
هر کدام از شما نیازهای متفاوتی در ارتباط با دیگران دارید. ممکن است همین الان نیز به آنها آگاه باشید. در غیر این صورت، کمی زمان بگذارید و لیستی از خواستههای خود تعیین کنید. به این فکر کنید چه چیزهایی برایتان مهم است. لازم نیست از همان اول بر اساس نیازهایتان حد و مرز مشخصی تعیین کنید. صرفا یک دید کلی نسبت به نیازها و اولویتهای خود پیدا کنید.
۲.خط قرمزهای خود را تعیین کنید
در این بخش باید مشخص کنید چه چیزهایی برایتان خط قرمز محسوب میشود.
چطور میتوانید خطوط قرمز خود را مشخص کنید؟ به واکنشهای خودتان در موقعیتهای مختلف توجه کنید. چه رفتارهایی برایتان غیر قابل تحمل است؟ وقتی به احساسات درونی خود توجه کنید، بهتر میتوانید خطوط قرمز خود را مشخص کنید.
سعی کنید برای هر مدل ارتباطی که دارید خط قرمز مشخص کنید. مثلا اگر خواهر یا برادرتان وسایل شخصی شما را استفاده کند، عصبانی خواهید شد؟ یا اگر همکارتان از شما بخواهد پروژه او را انجام دهید، مشکلی نخواهید داشت؟ در موقعیتها و در مواجهه با افراد مختلف، حد و مرزی را در نظر بگیرید.
۳.خواستههای خود را شفاف بیان کنید
شاید سخت ترین کار همین باشد. بسیاری از مردم حد و مرزهایشان را به خوبی میشناسند اما موقع اجرایی کردن آنها پا پس میکشند. شما در ۹۰ درصد مواقع به خاطر ترس از قضاوت یا ترس از واکنش اطرافیان، خواستههای خود را شفاف بیان نمی کنید.
نگران این هستید که دیگران بعد از بیان حد و مرزها یا خواستههایتان چه فکری دربارهتان میکنند. این موضوع طبیعی است که بترسید؛ ولی آیا بازخورد آنها از سلامت روان شما مهم تر است؟ باید تحت هر شرایطی برای خودتان ارزش قائل باشید.
اگر کسی از حد و مرزتان عبور کرد، با قاطعیت و شفافیت این موضوع را بیان کنید. با کسی تعارف نداشته باشید؛ مخصوصا در تعیین حدودتان!
۴.در صورت لزوم “نه” بگویید
یکی از مهم ترین مهارتهایی که به آن نیاز دارید، مهارت نه گفتن است. “نه” گفتن در بسیاری از مواقع شما را نجات میدهد. اگر میخواهید این مهارت را به خوبی یاد بگیرید، میتوانید مقاله لینک شده را مطالعه کنید.
مثلا اگر واقعا نمی خواهید مسئولیتی را قبول کنید، نه بگویید.
اگر نمی خواهید در مهمانی خاصی شرکت کنید، نه بگویید. و…
نه گفتن در شرایطی که نمی خواهید کاری را انجام دهید، به معنای خودخواهی شما نیست. اتفاقا این یعنی شما حد و مرز خودتان را به خوبی میدانید و با توجه به آنها تصمیم میگیرید.
۵.در تعیین حد و مرز محکم باشید
قاطع بودن شما بسیار مهم است. طرز بیان خواستهها و حدود شما اهمیت دارد. اگر در تعیین حد و مرزهایتان محکم نباشید، دیگران به راحتی آنها را زیر پا میگذارند. به دیگران نشان دهید که چقدر حدودتان ارزشمند و قابل احترام است.
مثلا دوستتان از شما میخواهد که ماشینتان را به او قرض دهید. شما واقعا نمی خواهید این کار را انجام دهید. با اینکه او را دوست دارید و برایش ارزش قائل هستید، اما خوشتان نمی آید ماشینتان را به کسی قرض دهید. اگر شما در این موقعیت محکم نباشید و ماشین را به او قرض دهید، یعنی خودتان مرزهایتان را بی ارزش شمردهاید. تازه ممکن است دوستتان مجددا برای قرض گرفتن ماشین سراغتان بیاید.
انواع حد و مرزهایی که باید تعیین کنید
جالب است بدانید فقط یک نوع حد و مرز در ارتباطات وجود ندارد.
اسم حد و مرز که میآید ممکن است فقط به حریم فیزیکی فکر کنید. در صورتی که ما چندین نوع مرز داریم.
در ادامه به ۵ نوع مرز و چگونگی تعیین آنها اشاره خواهم کرد که نیاز است برای هر رابطه خود در نظر بگیرید. این ۵ مورد به صورت کلی گفته شده است. شما باید با توجه به ارتباطات کاری، عاطفی و خانوادگی خود آنها را شخصی سازی کنید.
۱.مرز ارتباط فیزیکی
همان حریمی که با آن آشنا هستید؛ اما در مواقعی به آن بی توجهی میکنید. باید تعیین کنید هر کس تا چه حدی میتواند به شما نزدیک شود. مثلا ممکن است با دست دادن به دیگران مشکلی نداشته باشید؛ ولی از بغل کردن یا روبوسی خوشتان نیاید. این موضوع برای هر کسی متفاوت است.
۲. مرز زمان و پول
تا به حال شده دوستانتان به شما اصرار کنند تا با آنها به یک تفریح گران قیمت بروید؟ در حالی که بودجه شما به هزینه آن تفریح نمی خورد. در این مواقع چه کار میکنید؟ شاید در اینجور مواقع بهانهای غیر واقعی بیاورید و بابت نرفتن عذاب وجدان بگیرید. یا ممکن است هر طور شده قبول کنید ولی بابت پولی که خرج کردهاید ناراحت باشید. در هر صورت از تفریحتان لذت زیادی نمی برید.
پس چه کار باید کرد؟ در اینجور مواقع صادقانه بگویید: “متاسفم. ولی همچین تفریحی با بودجهی من هماهنگ نیست. میتوانیم تفریح جایگزینی را در نظر بگیریم یا من نمی توانم همراه شما باشم.” وقتی جسورانه حرفتان را بزنید، هم پولتان را بیهوده خرج نمیکنید و هم اطرافیانتان از شما به عنوان فردی قاطع یاد میکنند.
این موضوع برای زمان هم صدق میکند. گاهی شما میخواهید ساعات خاصی در روز را صرف انجام کاری مهم کنید. در این بازه زمانی نیاز دارید متمرکز باشید. پس بهتر است به دیگران بگویید: “من در فلان روز و ساعت مشغول انجام کار مهمی هستم و نمی توانم در دسترس باشم. اگر آن موقع کاری با من دارید، لطفا به زمان دیگری موکول کنید.”
زمان و پول شما ارزشمند هستند و باید برای این دو حد و مرز تعیین کنید. اگر این کار را انجام ندهید، از چندین لحاظ آسیب خواهید دید.
۳.مرز عاطفی
تعیین مرز عاطفی مربوط به اشتراک گذاری احساسات شما با دیگران میشود و یا برعکس. باید برای خود مشخص کنید با چه کسانی میتوانید درد و دل کنید یا چه افرادی میتوانند با شما از مشکلاتشان صحبت کنند. مثلا کسی که با شما ارتباط کاری دارد، لزومی ندارد از مشکلات خانوادگیاش برایتان بگوید.
اگر به هر کسی اجازه دهید از ناراحتیها و مشکلاتش برایتان بگوید، در نهایت تمام انرژی شما از بین خواهد رفت. همچنین اگر احساسات و مشکلاتتان را با همه به اشتراک بگذارید (مرزی نداشته باشید)، ممکن است از شما سو استفاده شود. پس باید برای این موضوع حدودی را تعیین کنید.
۴.مرز باوری و عقیدتی
این مرز مربوط به پذیرش متقابل باورها و عقاید است. فرض کنید یک روز صبح از خواب بیدار میشوید و میبینید همه مثل شما شدهاند. انگار هیچ تفاوت فکری و ظاهری بین شما و دیگران وجود ندارد. چقدر دنیا کسل کننده میشد، نه؟
زیبایی دنیا به تفاوتهای بین آدمهاست. پس باید عقاید دیگران را (چه درست چه غلط) بپذیرید و از دیگران بخواهید به باورهای شما نیز احترام بگذارند. باورهای شما تا وقتی در سطح شخصی هستن و به دیگران آسیب نمی رسانند، قابل احترام هستند.
تلاش کنید باورهایتان را به کسی اجبار نکنید؛ حتی اگر از درست بودن آنها مطمئن هستید. همچنین هر جا به عقایدتان بی احترامی شد، قاطعانه درخواست کنید تا به حدود شما احترام بگذارند. همینکه حد و مرزهایتان را به دیگران ابراز میکنید، تاثیر گذار است. احتمالا دفعات بعدی این رفتار تکرار نخواهد شد.
۵.مرز رفتاری
باید مشخص کنید چه رفتارهایی شما را آزار میدهد. مثلا ممکن است دوست نداشته باشید کسی نوتیفیکیشنهایتان را ببیند. یا دوست ندارید دیگران درباره ظاهرتان زیادی اظهار نظر کنند. این موضوع هیچ اشکالی ندارد. ممکن است رفتارهایی که برای شما آزار دهنده است، برای برخی دیگر کاملا عادی باشد.
لیستی از رفتارهایی که دوست ندارید تهیه کنید و آنها را به عنوان حد و مرز رفتاری در نظر بگیرید. سپس در هر موقعیتی که دیگران رفتار اذیت کنندهای داشتند، به آنها صادقانه بگویید که فلان کارشان شما را اذیت میکند.
بعد از تعیین حد و مرز دیگران ممکن است چه رفتارهایی با شما داشته باشند؟
همانطور که قبل تر گفتم، شما به خاطر بازخورد دیگران ممکن است حد و مرزتان را تعیین نکنید. این ترس طبیعی است چون قرار نیست همه حدود شما را بپذیرند. قطعا افرادی هستند که با شما بد رفتاری خواهد داشت. خوب است پاسخهای احتمالی را بدانید و با توجه به آنها رفتار کنید.
در ادامه درباره چندین بازخورد احتمالی دیگران نسبت به تعیین مرزهایتان صحبت خواهم کرد.
-
مرزهای شما را انکار میکنند
مثلا دوستتان از شما میخواهد آنلاین شاپ او را در پیج خود تبلیغ کنید. شما به هر دلیلی دوست ندارید این کار را انجام دهید. صادقانه به او میگویید که نمی توانید پیج او را تبلیغ کنید. اگر او بخواهد مرزتان را انکار کند، بعد از چند وقت دوباره از شما این درخواست را میکند.
اشتباه رایج این است که بعد از درخواستهای مکرر طرف مقابل، راضی میشوید مرزهایتان را زیر پا بگذارید. این بزرگترین خیانتی است که به خود و حد و مرزتان میکنید. باید پای حرف خود بمانید و بر خلاف میلتان عمل نکنید. حتی اگر لازم است صد بار نه بگویید، این کار را انجام دهید.
-
با پرخاشگری برخورد میکنند
برخی از افراد تحمل نه شنیدن را ندارند. انگار وقتی نه میگویید، سرشار از خشم میشوند و میخواهند با پرخاشگری به خواسته خود برسند. اگر در چنین شرایطی بودید که پس از رد کردن درخواستی با پرخاشگری مواجه شدید، بهتر است خودتان را درگیر نکنید. اگر شما نیز با پرخاشگری پاسخ دهید، ارتباطتان دچار مشکل خواهد شد.
پس با توجه به حد و مرزی که تعیین کردهاید رفتار کنید اما اگر با پاسخ پرخاشگرایانه مواجه شدید، خود را درگیر نکنید. شاید بعدا آن فرد در خلوت خودش یاد بگیرد که به مرزهای شما احترام بگذارد.
-
حد و مرز شما را میپذیرند
افراد بسیاری هستند که حدود شما را میپذیرند و به آنها احترام میگذارند. این موضوع خیلی خوب است؛ هم برای شما و هم برای آنها. افرادی که به مرزهای شما احترام میگذارند، معمولا خودشان نیز حد و مرزهای مخصوص به خودشان را دارند.
چقدر عالی میشود اگر با افرادی مانند خودتان در ارتباط باشید. البته این موضوع نیز خیلی مهم است که به حریم دیگران نیز احترام بگذارید. حتی میتوانید از آنها درباره حد و مرزهایشان بپرسید تا مبادا آنها را زیر پا بگذارید.
کلام آخر
در این مقاله از سیر تا پیاز تعیین حد و مرز را به شما گفتم. اگر میخواهید به مرزهایتان احترام گذاشته شود، اول از همه خودتان باید این کار را انجام دهید. به حریم دیگران احترام بگذارید و سعی کنید به درستی برخورد کنید.
شما چه تجربهی سودمندی از تعیین حد و مرزتان داشتهاید؟ برایمان بنویسید.
بدون دیدگاه