شما هم این تجربه را داشته اید که برای تایید گرفتن از دیگران کاری که دوست ندارید را انجام دهید؟ مثلا برای این که خانوادهتان را خوشحال کنید وارد رشته ی تحصیلی شوید که از آن بدتان می آید؟
خودتان را با دوستی که مهاجرت تحصیلی کرده مقایسه و سرزنش کرده اید؟ که من چه قدر از زندگی عقب افتادم یا عجب آدم بی عرضه ای هستم!
هر روز روبروی آینه به دماغتان بد و بیراه می گویید؟ نفرین به این دنیا که پول یک جراحی بینی را ندارم!
می دانید مشکل از کجاست؟ شما خودتان را دوست ندارید! از پذیرش خود فرار می کنید. اگر قول بدهید با من در این مقاله همراه باشید و روی دوست داشتن خود کار کنید حس بهتری نسبت به دنیا و خودتان خواهید داشت!
منظور از دوست داشتن خود چیست؟
ممکن است فکر کنید دوست داشتن خود معنای تکبر و خودشیفتگی می دهد. اما این طور نیست. فرد خودشیفته فقط به خودش اهمیت می دهد و جز منافع شخصی اش چیزی نمی بیند. معمولا هم از درون ضعیف است و احساس بی ارزشی می کند.
اما عشق به خود نوعی احساس درونی مثبت است و موجب توسعه فردی ما می شود. کسی که خود را دوست دارد در واقع رابطه ی خوبی با خودش ساخته است. نگاه مثبتی به خود دارد. سلامت جسمی و روحی اش برایش مهم است و خود مراقبتی می کند. خودش را به همان شکلی که هست می پذیرد و به خود احترام می گذارد.
دوست داشتن خود یعنی هدف گذاری کنیم و رسیدن به آن اهداف برایمان مهم باشد. آن چه که باعث رشد و پیشرفتمان می شود را انجام دهیم. از هر عاملی که بین ما و هدف هایمان فاصله می اندازد دوری کنیم.
خودمان را شایسته ی یک زندگی خوب و موفق بدانیم. به خودمان اعتماد کنیم. ویژگی های مثبتمان را ببینیم و در درونمان آن ها را تحسین کنیم.
دوست داشتن خود باید همیشگی باشد؟
ما با دوست داشتن خود، روی خودمان سرمایه گذاری می کنیم. این سرمایه گذاری باید همیشگی باشد؛ چرا که ما لایق دریافت محبت و توجه دائمی از سمت خودمان هستیم.
دوست داشتن خود نباید به صورت موقت یا مشروط باشد. زمانی که ورزش می کنیم و به تناسب اندام می رسیم خودمان را تحسین می کنیم و حس خوبی نسبت به خود داریم. اما ممکن است پس از مدتی دچار اضافه وزن شویم و دائم برچسب های منفی به خودمان بزنیم. انگار که برای عشق به خود شرط گذاشته ایم؛ تا اندام متناسبی نداشته باشی دوستت ندارم!
این نوع از دوست داشتن خود نه تنها به پیشرفت ما کمک نمی کند که رفته رفته اعتماد به نفسمان را می گیرد. باعث می شود پیش خودمان احساس بی ارزشی کنیم یا به این باور برسیم که به اندازه ی دیگران دوست داشتنی نیستیم. در قسمت بعدی از تاثیر دوست داشتن یا نداشتن خود بیش تر می نویسم.
چرا دوست داشتن خود این قدر مهم است؟
چون در تمام جهان هستی از هرکس فقط یکی وجود دارد. ما منحصر به فردیم و شایسته ی دریافت عشق از طرف خودمان هستیم.
دوست داشتن خود نتیجه های زیر را به همراه دارد:
۱- وقتی با خودمان ارتباط خوبی داریم می توانیم با دیگران هم روابط خوبی برقرار کنیم.
۲- دوست داشتن خود باعث می شود به سلامتی خود اهمیت بدهیم و هر جا لازم شد به خودمان کمک کنیم.
۳- با عشق ورزی به خود احساس قدرت بیش تری می کنیم و در پستی و بلندی های زندگی حامی خود می شویم.
۴- زمانی که به خودمان حس خوبی داریم دیگران هم به ما احساس خوبی پیدا می کنند. درست برخلاف افراد خودشیفته که دافعه دارند و دیگران حس خوبی نسبت به آن ها پیدا نمی کنند.
۵- برای خود ارزش قائل می شویم. این ارزشمندی باعث می شود اهدافمان را هم با جدیت دنبال کنیم و پیشرفت شخصیمان برایمان مهم باشد.
۶- معمولا انرژی مثبت داریم و به همین دلیل اتفاقات مثبت را به سمت خودمان جذب می کنیم.
۷- عشق به خود کمک می کند اشتباه هایمان را بپذیریم و خود را سرزنش نکنیم. آن گاه به خود احساس گناه نمی دهیم، دچار حس ناکافی بودن نمی شویم و در چرخه ی معیوب اهمال کاری نمی افتیم.
دیگران به کسی که اتفاقات مثبت را جذب می کند خوش شانس می گویند اما دلیل این جذب، خوش شانسی نیست. آن شخص با خودش و دنیا در صلح است. دنیا هم اتفاقات خوب را به او پیشکش می کند.
برای دوست داشتن خود چه کار کنیم؟
روش های زیر می تواند در عشق ورزی و دوست داشتن خود کمک کننده باشد:
۱- به مکالمات درونیتان گوش بدهید.
بهترین راه برای این که بفهمیم رابطهمان با خودمان به چه شکل است، گوش دادن به صحبت های درونی ست. اینکه با خود چگونه حرف می زنیم؟ خود را با چه کلماتی خطاب می کنیم؟ خودمان را تحسین می کنیم یا سرزنش؟
اگر اغلب این مکالمات منفی ست بهتر است بیش تر روی دوست داشتن خود وقت بگذارید. تنها کسی که همیشه همراه شماست خودتان هستید. هوای این همراه همیشگی را داشته باشید!
۲- مراقب سندروم ایمپاستر باشید!
این سندروم درست در تضاد با دوست داشتن خود است. پدیده ای درونی ست که تمایل دارد ارزش ها و موفقیت های ما را نادیده بگیرد. اگر نتواند منکر توانمندی های ما بشود در بهترین حالت دستاوردهایمان را اتفاقی یا شانسی می داند! برای آشنایی بیش تر با این پدیده می توانید مقاله ی همه چیز درباره سندروم ایمپاستر را بخوانید.
۳- خودتان را بپذیرید.
خودتان را همان گونه که هستید بپذیرید. با هر اندام و ظاهری که دارید خود را قبول کنید. البته منظورم این نیست که به فکر تناسب اندام نباشید یا به خودتان نرسید. بلکه می خواهم بگویم در هر شرایطی خود را دوست داشته باشید.
چاق هستید یا لاغر، جدا شده اید یا روابط خوبی دارید، ترک تحصیل کرده اید، موفقید، بیماری دارید یا هرچه. خود را بپذیرید و در هر شرایطی کنار خودتان باشید. دوست داشتن خود یعنی رفیق نیمه راه خود نشوید.
۴- خودتان را ببخشید.
همه ی ما ممکن است اشتباه هایی در زندگی داشته باشیم، بزرگ و کوچک. شما که عمدا نخواسته اید خودتان را به دردسر بیندازید!
خود را ببخشید و مستحق فرصت های جدیدتر بدانید. اگر کار اشتباهی انجام دادید به جای سرزنش به خود دلداری بدهید. همراه خودتان شوید تا دوباره بلند شوید و از نو شروع کنید.
۵- برای دوست داشتن خود نه گفتن را تمرین کنید.
به هر چیزی و هر کسی که با ارزش های شما تناسبی ندارد نه بگویید. ممکن است با این کار امتیازهایی را از دست بدهید یا حتی طرد شوید. در عوض پیش خودتان سربلند می شوید و حس ارزشمندی بیش تری نسبت به خود پیدا می کنید.
۶- با خودتان خلوت کنید.
در روز زمانی را هرچند کوتاه برای خود اختصاص دهید. ما انسان ها نیاز داریم گاهی با خودمان خلوت کنیم. همین کار باعث می شود بیش تر با خودتان ملاقات کنید و تحویلش بگیرید. بیش تر او را (خودتان را می گویم) ببینید و به نیازهایش توجه کنید.
۷- کارهای مورد علاقهتان را انجام دهید.
اگر عاشق عروسک سازی هستید، اگر در رویاهایتان همیشه یک نجار بوده اید، اگر به نواختن ساز خاصی علاقه دارید پس چرا شروع نمی کنید؟ زندگی آن قدر فرصت زیستن نمی دهد که آرزوهایتان را به فردا موکول کنید.
اگر همیشه مجبور هستید کارهایی را انجام دهید که دوست ندارید، حداقل یکی از کارهای مورد علاقهتان را در کنارش شروع کنید.
۸- دوست داشتن خود یعنی خودباوری!
معجزه ی باور را دست کم نگیرید. از منطقه ی امن خود بیرون بیایید و توانایی هایتان را باور کنید. دوست داشتن خود می تواند همان خودباوری باشد. به خودتان قوت قلب بدهید و شروع کنید. پیشنهاد می کنم مقاله ی منطقه امن را مطالعه کنید.
۹- پیشرفت کنید.
افرادی که روی دوست داشتن خود کار می کنند همیشه در حال فعالیت و یادگیری هستند. آن ها اجازه نمی دهند “منِ دوست داشتنیشان” دچار سکون شود. مهارت های نرم و سخت مختلفی وجود دارد که می توانید یاد بگیرید و در آن ها پیشرفت کنید.
۱۰- برنامه ریزی کنید.
برای رسیدن به اهدافتان برنامه ریزی کنید. برنامه ریزی باعث می شود بیش تر به خودتان متعهد شوید و مسئولیت پذیریتان را افزایش دهید. مقاله ی تکنیک های برنامه ریزی می تواند در این مورد به شما کمک کند.
۱۱- روابط خود را مدیریت کنید.
برای خودتان ارزش قائل شوید و با هر کسی رفت و آمد نکنید. بعضی از افراد ممکن است از درون احساس بی ارزشی کنند و همین بلا را سر شما بیاورند. در مقابل کسانی هم هستند که همیشه سعی می کنند با کلام مثبت به شما انگیزه و انرژی دهند.
چند سال پیش قصد داشتم درکنکور کارشناسی ارشد شرکت کنم. از چند ماه قبل کتاب های مورد نیازم را تهیه و شروع به مطالعه ی آن ها کردم. دوست صمیمی ام که متوجه تصمیم من شد هر روز با من تماس می گرفت و با دلایل مختلف از من می خواست از تصمیمم منصرف شوم. اما من هدف داشتم، خودم را هم دوست داشتم. پس از دو ماه که این رفتار را تکرار می کرد مجبور شدم با اون قطع ارتباط کنم!
۱۲- چارچوب داشته باشید.
منظورم این نیست که خود را محدود کنید، بلکه ارزش هایتان را مشخص کنید. به این ترتیب هم دیگران نمی توانند از خط قرمزهایتان عبور کنند و هم یک نقشه ی راه در مسیر زندگی و هدف هایتان خواهید داشت.
۱۳- سبک زندگی سالم داشته باشید.
یکی از مهم ترین رکن های دوست داشتن خود، لایف استایل سالم است. منظم ورزش کنید، خوراک و غذای سالم بخورید و استراحت اصولی داشته باشید.
مثلا زمانی که در ابتدای روزم با مدیتیشن، تمرینِ ذهن آگاهی می کنم سرحال ترم و انرژی بیش تری دارم.
جمع بندی:
تنها کسی که از روز اول تا آخر زندگی کنار شماست خودتان هستید. برای دوست داشتن خود وقت بگذارید و تمرین کنید. هر احساسی که نسبت به خودتان داشته باشید جهان هستی همان را با اتفاقات مختلف به شما یادآوری می کند. پس چه بهتر که با خودتان در صلح باشید، به خود عشق بورزید و هوای “منِ عزیزتان” را داشته باشید.
برای دوست داشتن خود روش های دیگری می شناسید؟ برایمان بنویسید.
بدون دیدگاه